
احکام و استفتائات حضرت آیت الله العظمی فیاض (مد ظله)
آيا اجازه شفاهى براى آغاز درمان كافى است يا اين كه حتماً به صورت تحريرى و نوشته روى كاغذ باشد؟ پاسخ: معيار رضايت قلبى
منظور از اجازه ى كه داكتر از بيمار، قبل از آغاز درمان مى گيرد چيست؟ جواب: منظور رضايت بيمار يا ولى او براى درمان
از نگاه شرعى چه كسى صلاحيت اعطاى اجازه و ابراء براى داكتر را دارد تا به درمان بيمار شروع كند؟ پاسخ: اگر بيمار بالغ
دواهاى طبى وجود دارد كه به نام «كورتيكوا ستيروئيدها» ناميده مى شود و موارد استفاده زيادى دارد مثل تنگى نفس، حساسيت جلدى و عوارض عصبى-
به برخى از بيماران دواهايى داده مى شود مانند قرص هاى تسكين دهنده درد پشت و دردهاى عمليات جراحى. 1. آيا فروختن آنها به ديگران
اگر داكتر در تشخيص بيمارى كوشش خود را نموده و تقصير نداشته باشد، ولى در تشخيص اشتباه كند؛ زيرا برخى از بيماريها در عوارض بالينى
اگر داكتر با اعتماد به تست هاى آزمايشگاهى و شعاعى اشتباه كه به اشتباه بودن آن علم ندارد، نسخه دواى تزريقى را براى بيمارى تجويز
اگر داكتر از آزمايشهاى شعاعى و تستهاى لابراتوارى (آزمايشهاى خون، انساج و غيره) و از همه ابزارهاى طبى اساسى كمك بگيرد و در تشخيص بيمارى
داكترى قبل از ده سال از دانشكده طب فارغ شده و در هنگام تحصيل در دانشكده خوانده است كه به طور مثال درمان بيمارى (س)
من داكتر هستم و نسخههايى را براى بيماران مىنويسم، ولى مشكل اين است كه دستخط من غير واضح و ناخوانا است كه بسيارى اوقات به
(مسأله 2422) در واقف، بلوغ، عقل، اختيار و ممنوع نبودن از تصرف در اموالش به خاطر سفاهت يا بندگى يا غير آنها، معتبر است، پس
وقف، عبارت است از حبس كردن اصل مال (كه قابل بيع و ساير تصرفات نيست) و آزاد گذاشتن منفعت و ميوه مال موقوفه در راه
(مسأله 2387) اگر بيمار در حال مرضى كه در آن از دنيا مىرود به طور منجّز در اموال خود تصرف كند، در صورتى كه تصرفش
(مسأله 2346) جايز است كه وصيت كننده شخص امين ومورد اطمينانى را جهت اجراى وصيت هايش معين كند كه به آن شخص وصى گفته مىشود
(مسأله 2340) بنابه اظهر وصيّت عهدى براى كسى كه فعلًا وجود ندارد صحيح است، مثلًا اگر وصيّت كند كه چيزى را به فرزندان فرزندش بدهند
(مسأله 2298) مورد وصيت بايد از چيزهايى داراى منفعت حلال و قابل توجه باشد خواه عين موجود باشد يا معدوم كه اميد به وجود آمدنش
(مسأله 2289) در وصيت كننده چند چيز شرط است: اوّل: بلوغ، پس وصيّت كودك صحيح نيست مگر اينكه به سنّ ده سالگى برسد و با
وصيت بر دو قسم است: 1- تمليكى، عبارت است از انشاء تمليك عين يامنفعتى ازتركه انسان بعد از وفات، كه مثلًامال زيد يا فقرا باشد،
هبه تمليك عينى است بصورت مجانى و بدون عوض كه به ايجاب و قبول نياز دارد. در ايجاب هر چيزى از لفظ يا فعل يا
در وكالت ايجاب و قبول لازم است و اتصال قبول به ايجاب شرط نيست، همانطورى كه تنجيزدر آن شرط نمىباشد، پس اگر وكالت را بر