
احکام و استفتائات حضرت آیت الله العظمی فیاض (مد ظله)
من داكتر جراح متخصص هستم و براى شخص ديوانه عملى را انجام دادم و در اثر اهمال و تقصير من، بيمار پس از عمليات فوت
من داكتر متخصص جراحى اطفال هستم و با اطفال كمتر از سن بلوغ شرعى سروكار دارم. برخى اوقات در اثر اهمال و تقصير بر من
من داكتر زن و متخصص در امور زنان و زايمان (ناسايى و ولادى) هستم. يكى از بيماران زن را معاينه مى كردم و در نتيجه
من داكتر هستم و در كتاب «منهاج الصالحين» شما، جزء سوم، كتاب ديات، مسأله شماره 1168 را خواندم. با كمال تأسف! معناى اصطلاحات (ارش) و
منظور از كافر حربى كه قتل او ديه ندارد، كيست؟ پاسخ: اهل كتاب در كشورهاى اسلامى اگر ذمه را بپذيرند و تحت پرچم اسلام
من داكتر متخصص و جراح هستم و شخص خنثى را عمل جراحى نمودم، ولى در اثناى عمليات خطا كردم و مرتكب تقصيرشدم و اين خطا
من داكتر جراح و متخصص در جراحى عمومى هستم و بيمارانى به من براى جراحى مراجعه مى كنند كه تقريباً از همه ى اديان هستند
من داكتر جراح متخصص هستم و عمليات جراحى را بر يكى از بيماران در آخرين روز ماه محرم انجام دادم و در عمليات تقصير داشتم
– من داكتر جراح هستم و بر من ديه شرعى تعلق گرفته است و مى خواهم آن را به شكل دو صد رأس گاو پرداخت
جناب شما در كتاب «منهاج الصالحين» خود، جزء 3 ص 384، مسأله 1151 موارد ثبوت ديه را چنين بيان فرموده ايد: «ديه به طور بالاصاله،
1- ذابح ذبح كننده حيوان بايد مسلمان باشد، بنابراين ذبيحه كافر، اگرچه كتابى باشد، حلال نيست امّا ايمان در او معتبر نمىباشد، بلكه مسلمان
اركان ذبح سه چيز است: 1- ذابح (كشنده). 2- وسيله ذبح. 3- چگونگى ذبح.
(مسأله 2897) تذكيه ملخ، زنده گرفتن آن است؛ چه با دست يا با وسيلهاى ديگر باشد و اگر ملخ قبل از گرفتن بميرد، حرام است.
(مسأله 2886) ماهى در صورتى پاك و حلال است كه در بيرون آب زنده به دست آيد، چه با گرفتن آن از داخل آب باشد
خوردن حيوان بدون تذكيه جايز نيست. تذكيه با شكار، ذبح، نحر و مانند آنها محقق مىشود كه تفصيل آنها در ضمن چند بخش بيان مىگردد.
(مسأله 2825) كفاره بر چند قسم است: 1- كفّار ه مرتّبه، كه در آن اختيار از مكلف سلب شده ونوع كفاره به ترتيب بر او
(مسأله 2823) عهد آن است كه انسان بگويد: «با خدا عهد مىبندم كه فلان كارى- مثلًا نماز اول وقت- را انجام دهم، يا حرامى را
(مسأله 2815) در نذركننده، تكليف، اختيار وقصد شرط مىباشد. نذر زن اگر متعلق به مال شوهر يا منافى با حق او نباشد بنابر اقرب اذن
(مسأله 2807) قسم ياد كردن با قسم به «الله» و نامهاى مختص به او يا هر آنچه كه بر الله (جل و علا) دلالت كند
(مسأله 2801) سبب لعان، قذف و نسبت دادن زنا به زوجه است با ادعا و مشاهده و عدم بيّنه. جايز نيست كه با شك و