كتاب حاضر، رساله مختصرى است و از مقدمه نویسنده و متن اصلى (شامل چند بحث در مورد معناى جمره، جمره در لغت، روايات و نظر فقيهان و انديشمندان و…) تشكيل شده است. روش نویسنده در اين كتاب، پژوهش فقهى استدلالى است.

 

درباره محتواى اين اثر، چند نكته گفتنى است:

نویسنده تحت عنوان «جمره چيست»؟ چنين نوشته است: اصل وجوب رمى جمرات، به‌عنوان يكى از مناسك حج، از مسلّمات و ضروريات اسلام است و هم علماى اسلام بر آن، اتّفاق نظر دارند؛ امّا مسئله مهم در باب رمى جمرات اين است كه بدانيم «جمره» چيست، كه بايد سنگ‌ها را به‌سوى آن پرتاب كرد؟ آيا جمره همين ستون‌هايى است كه امروز به آن سنگ مى‌زنند؟ يا آن قطعه زمينى است كه اطراف ستون‌ها قرار دارد؟ يا هر دو؟؛ يعنى سنگ به‌سوى هركدام پرتاب شود، كافى است. گروهى از فقها از شرح اين مطلب سكوت كرده‌اند و به‌سادگى از كنار آن گذشته‌اند، ولى گروهى از آنها تعبيرات روشنى دارند كه به‌خوبى نشان مى‌دهد «جمره» همان زمين اطراف ستون‌هاست؛ همان قطعه زمينى كه سنگ‌ريزه‌ها به هنگام رمى در آن جمع مى‌شود.

در كتب ارباب لغت و روايات معصومين(ع) نيز اشاره‌هاى گويايى به اين امر وجود دارد، بلكه قراين نشان مى‌دهد كه در عصر رسول‌اللّه(ص) و ائمّه معصومين(ع) ستونى در محلّ جمرات وجود نداشته و اگر ستونى در عصر بعضى از معصومين(ع) بوده، به‌عنوان نشانه و علامت براى گم نكردن آن محل بوده است و حاجيان سنگ‌هاى خود را بر آن قطعه زمين مى‌انداختند و سنگ‌ها روى هم انباشته مى‌شد و بدين جهت آن را جمره؛ يعنى «مجتمع الحصى» [محل جمع شدن سنگ‌ريزه‌ها] گفته‌اند.

نویسنده، عبارات تعداد قابل توجهى (بيش از چهل نفر) از فقيهان اسلامى شيعه و سنى را در اين موضوع نقل كرده و سرانجام به اين نتيجه رسيده است: دقّت در سخنان گسترده بالا كه از محققان فقه اسلامى، اعم از شيعه و اهل سنّت در پنج گروه و از حدود پنجاه منبع نقل شد (مخصوصاً با توجّه به اين كه در موضوعات مربوط به حج اختلافى ميان فرق اسلامى نيست) ثابت مى‌كند كه در قرون پيشين يا ستونى در محلّ جمرات نبوده و يا اگر بوده به‌عنوان علامت بوده است.

نویسنده تحت عنوان نتيجه بحث روايى، چنين نوشته است: گرچه در هيچ‌يك از رواياتى كه در بالا آورديم و تمام رواياتى كه در باب رمى جمرات آمده، سخن صريحى از موضوع «جمره» به ميان نيامده، ليكن از تعبيرات موجود در آنها مى‌توان اطمينان يافت كه «جمرات» چيزى جز محلّ اجتماع سنگ‌ريزه‌ها در آن قطعه زمين معيّن از منى نيست و اگر ستونى در آنجا باشد به‌عنوان علامت و نشانه است؛ به تعبير ديگر، ستونى به نام جمره در منى نبوده كه به آن سنگ بزنند؛ بلكه حجاج سنگ‌ها را به همان محلّى كه امروز به‌صورت حوضچه‌هايى در اطراف جمرات بنا شده است، پرتاب می‌كردند. كم‌كم بر اثر گذشت زمان، مردم علامت را به‌جاى جمره اشتباه گرفته‌اند و رمى آن را به‌جاى محلّ اصلى قرار داده‌اند و به احتمال قوى اين مسئله در قرون اخير صورت گرفته است و به‌صورت يك عرف درآمده؛ زيرا در كلمات پيشينيان ديده نمى‌شود؛ زياد هم نبايد تعجب كرد.

نویسنده، سرانجام، نتيجه تحقيق خود را با عنوان آخرين سخن، چنين آورده است: – نه‌تنها دليلى بر لزوم اصابت سنگ‌ريزه‌ها به ستون‌ها از نظر فقه اسلامى، اعم از فقه شيعه و اهل سنّت در دست نيست، بلكه كفايت رمى ستون‌ها اگر سنگ‌ريزه‌ها در دايره اطراف ستون‌ها نيفتد، محلّ تأمّل است؛ همان گونه كه گروهى از فقها به آن تصريح كرده‌اند. آنچه مسلّم است كفايت پرتاب سنگ‌ريزه‌ها در همان داير اطراف ستون‌هاست (به واژه پرتاب دقّت شود). بنا بر آنچه شرح داده شد، حجّاج محترم نبايد به خود زحمت دهند و به استقبال خطرات مختلف بروند و ستون‌ها را رمی‌كنند، بلكه به‌راحتى مى‌توانند هفت سنگ كوچك به دايره اطراف ستون‌ها پرتاب كنند و بى‌درنگ از محل، دور شوند و راه را براى بقيه بگشايند.

هرگاه پرتاب به‌سوى حوضچه‌ها را نيّت كرده و سنگ‌ها احيانا به ستون‌ها بخورد و در پاى آن بيفتد كافى است، ولى اگر سنگ بعد از اصابت به ستون‌ها به خارج از محيط جمره بيفتد كافى نمى‌باشد و بعضى صريحا به اين مطلب فتوا داده‌اند.

هرگاه از طبقه بالا رمی‌كنند و سنگ را به حوضچه‌هايى كه در طبقه بالا قرار دارد پرتاب كنند، كافى است؛ زيرا حوضچه‌هاى بالا به‌صورت قيفى ساخته شده و سنگ‌ها را به حوضچه‌هاى پايين منتقل مى‌كند.

سزاوار است همه محقّقان اسلامى اين مسئله را مورد بررسى قرار دهند و هرگاه علماى اعلام شيعه و بزرگان اهل سنّت، پس از بررسى لازم، بر اين مسئله توافق كنند، يكى از مشكلات عظيم حج، كه سبب ازدحام مى‌شود و بارها موجب اتلاف نفوس و يا مجروح شدن گروه زيادى از حجّاج عزيز گرديده، إن‌شاءاللّه حل خواهد شد و عملشان إن‌شاءاللّه هماهنگ با اعمال رسول خدا(ص) و امامان اهل‌بيت(ع) خواهد بود.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *