(مسأله 1417): کسى که نماز واجب خود را در وقت آن نخوانده باید قضاى آن را به جا آورد، اگر چه در تمام وقت نماز خواب مانده، یا بواسطه مستى نماز نخوانده باشد، ولى نمازهائى را که زن در حال حیض یا نفاس نخوانده قضا ندارد، چه نمازهاى یومیه باشد چه غیر آن، و اما نمازى را که در حال بیهوشى نخوانده اگر بیهوشیش به اختیار خودش بوده مثل اینکه دوائى را جهت بیهوش شدن خورده باشد، بنا بر احتیاط واجب قضا کند، و اما اگر به اختیار نباشد قضا ندارد.
(مسأله 1418): اگر بعد از وقت نماز بفهمد نمازى را که خوانده باطل بوده باید قضاى آن را بخواند.
(مسأله 1419): کسى که نماز قضا دارد، باید در خواندن آن کوتاهى نکند ولى واجب نیست فوراً آن را بجا آورد.
(مسأله 1420): کسى که نماز قضا دارد مى تواند نماز مستحبى بخواند.
(مسأله 1421): اگر انسان احتمال دهد که نماز قضائى دارد یا نمازهاى را که خوانده صحیح نبوده، مستحب است احتیاطاً قضاى آنها را بجا آورد.
(مسأله 1422): در قضاى نمازهاى یومیه ترتیب لازم نیست مگر در نمازهاى که در اداى آن ترتیب است، مثل نماز ظهر و عصر یا مغرب و عشاء از یک روز اگر چه بهتر در غیر آنها نیز مراعات ترتیب است.
(مسأله 1423): اگر بخواهد قضاى چند نماز غیر یومیه مانند نماز آیات را بخواند، یا مثلاً بخواهد قضاى یک نماز یومیه و چند نماز غیر یومیه را بخواند، لازم نیست آنها را به ترتیب بجا آورد.
(مسأله 1424): اگر ترتیب نمازهاى را که نخوانده فراموش کند بهتر آن است که طورى آنها را بخواند که یقین کند به ترتیب که قضا شده بجا آورده است. مثلاً اگر قضاى یک نماز ظهر و یک نماز مغرب بر او واجب است و نمى داند کدام اول قضا شده، اول یک نماز مغرب و بعد از آن یک نماز ظهر و دوباره نماز مغرب را بخواند، یا اول یک نماز ظهر و بعد از آن یک نماز مغرب، و دوباره نماز ظهر را بخواند، تا یقین کند هر کدام را که اول قضا شده اول خوانده است.
(مسأله 1425): اگر نماز ظهر یک روز و نماز عصر روز دیگر یا دو نماز ظهر یا دو نماز عصر از او قضا شده و نمى داند کدام اول قضا شده است چنانچه دو نماز چهار رکعتى بخواند به نیّت اینکه اولى قضاى نماز روز اول و دومى قضاى نماز روز دوم باشد در حاصل شدن ترتیب کافیست.
(مسأله 1426): اگر یک نماز ظهر و یک نماز عشاء یا یک نماز عصر و یک نماز عشاء از او قضا شود، و نداند که کدام اول قضا شده، بهتر آن است که طورى آنها را بخواند که یقین کند به ترتیب بجا آورده است، مثلاً اگر یک نماز ظهر و یک نماز عشا از او قضا شده و اولى آنها را نمى داند، اول یک نماز ظهر بعد از آن یک نماز عشاء، دوباره یک نماز ظهر بخواند، یا اول یک نماز عشاء بعد یک نماز ظهر، دوباره یک نماز عشاء بخواند.
(مسأله 1427): کسى که مى داند یک نماز چهار رکعتى نخوانده ولى نمى داند نماز ظهر است یا نماز عشا، اگر یک نماز چهار رکعتى به نیّت قضاى نمازى که نخوانده بجا آورد کافیست، و نسبت به جهر و اخفات مخیّر مى باشد.
(مسأله 1428): کسى که پنج نماز پشت سر هم از او قضا شده و نمى داند اولى آنها کدام است، چنانچه نُه نماز به ترتیب بخواند مثلاً از نماز صبح شروع کند و بعد از آنکه ظهر و عصر و مغرب و عشاء را خواند، دو مرتبه نماز صبح و ظهر و عصر و مغرب را بخواند یقین به ترتیب حاصل نموده است.
(مسأله 1429): کسى که مى داند نمازهاى پنجگانه او هر کدام از یک روز قضا شده است و ترتیب آنها را نمى داند، بهتر این است که نماز پنج شبانه روز را بخواند، و اگر شش نماز از شش روز از او قضا شده نماز شش شبانه روز را بخواند و همچنین براى هر نمازى که به نمازهاى قضاى او اضافه شود یک شبانه روز بیشتر بخواند تا یقین کند به ترتیبى که قضا شده بجا آورده است، مثلاً اگر هفت نماز از هفت روز نخوانده باشد نماز هفت شبانه روز را قضا نماید.
(مسأله 1430): کسى که مثلاً چند نماز صبح یا چند نماز ظهر از او قضا شده و شماره آنها را نمى داند یا فراموش کرده مثلاً نمى داند که سه یا چهار یا پنج نماز بوده، چنانچه مقدار کمتر را بخواند کافیست. ولى بهتر این است که قدرى نماز بخواند که یقین کند تمام آنها را خوانده است مثلاً اگر فراموش کرده که چند نماز صبح از او قضا شده است و یقین دارد که بیشتر از ده نماز نبوده، احتیاطاً ده نماز صبح بخواند.
(مسأله 1431): کسى که فقط یک نماز قضا از روزهاى پیش دارد، بهتر این است که اگر ممکن است اول آن را بخواند بعد مشغول نماز آن روز شود. و نیز اگر از روزهاى پیش نماز قضا ندارد ولى یک نماز یا بیشتر از همان روز از او قضا شده است، در صورتى که ممکن باشد بهتر این است که نماز قضاى آن روز را پیش از نماز ادا بخواند.
(مسأله 1432): اگر در بین نماز یادش بیاید که یک نماز یا بیشتر از همان روز از او قضا شده، یا فقط یک نماز قضا از روزهاى پیش دارد چنانچه وقت وسعت دارد و ممکن است نیّت را به نماز قضا برگرداند، بهتر این است که نیّت نماز قضا کند، مثلاً اگر در نماز ظهر پیش از رکوع رکعت سوم یادش بیاید که نماز صبح آن روز قضا شده در صورتى که وقت نماز ظهر تنگ نباشد، نیّت را به نماز صبح برگرداند و آن را دو رکعتى تمام کند بعد ظهر را بخواند، ولى اگر وقت تنگ است و یا نمى تواند نیت را به نماز قضا برگرداند، مثلاً در رکوع رکعت سوم نماز ظهر یادش بیاید که نماز صبح را نخوانده چون اگر بخواهد نیّت نماز صبح کند یک رکوع که رکن است زیاد مى شود نباید نیّت را به قضاى صبح برگرداند.
(مسأله 1433): اگر از روزهاى گذشته نمازهاى قضا دارد و یک نماز یا بیشتر هم از همان روز از او قضا شده، چنانچه براى قضاى تمام آنها وقت ندارد یا نمى خواهد همه را در آن روز بخواند، مستحب است نماز قضاى آن روز را پیش از نماز ادا بخواند و بهتر این است که بعد از خواندن قضاى نمازهاى سابق دوباره نماز قضائى را که در آن روز پیش از نماز ادا خوانده بجا آورد.
(مسأله 1434): تا انسان زنده است اگر چه از قضاى نمازهاى خود عاجز باشد دیگرى نمى تواند نمازهاى او را قضا نماید.
(مسأله 1435): نماز قضا را با جماعت مى شود خواند، چه نماز امام جماعت ادا باشد یا قضا، و لازم نیست هر دو یک نماز را بخوانند مثلاً اگر نماز قضاى صبح را با نماز ظهر یا عصر امام بخواند اشکال ندارد.
(مسأله 1436): مستحب است بچه ممیز را یعنى بچه اى که خوب و بد را مى فهمد، به نماز خواندن و عبادتهاى دیگر عادت بدهند بلکه مستحب است او را به قضاى نمازها هم، وادار نمایند.