از شرايط وجوب زكات فطره بلوغ وبى نيازى است، بنابراين زكات فطره بر كودك وفقير واجب نيست، اما ديوانه اگر بى نياز باشد، بنابراحتياط، ولى او زكات فطره را از مالش ادا كند. اما بنده غيرمكاتب- بنابر قولى كه مالك مىشود- بنابراحتياط زكات فطره بر او واجب است والّا چيزى بر اونيست، بر بنده مكاتب، بنابر اظهر زكات فطره واجب است چه مطلق باشد چه مشروط. بيهوش نبودن در وجوب زكات فطره شرط نيست ولى شرط است كه شخص پيش از اتمام ماه رمضان داراى شرايط باشد، بنابراين اگر ماه شوال داخل گردد وشرايط موجود نباشد، چيزى بر او واجب نيست. امّا اگرشرايط نزديك غروب وپيش از رؤيت ماه شوال موجود شود، زكات فطره واجب مىشود، اما اگرشرايط همزمان با ديدن هلال يا بعد از آن محقق شود، اقرب عدم وجوب است اگرچه احتياط آن است كه زكات فطره را بپردازد.
(مسأله 1192) مستحب است كه فقير زكات فطره را بپردازد و اگر فقط يك صاع داشته باشد آنرا به يكى از خانوادهاش صدقه دهد سپس آن را بين آنان دست به دست بگرداند و پس از آن بنابراحتياط مستحب به بيگانهاى صدقه دهد. نيز بنابراحتياط مستحب اگر بين آنها بچه يا ديوانهاى باشد، وليّش آنرا براى خود بگيرد و از طرف او ادا نمايد.
(مسأله 1193) اگر كافر بعد از هلال ماه شوال، مسلمان شود، زكات فطره از او ساقط است، امّا اگرمخالف شيعه شود، بايد آن را بپردازد ونيت در آن مثل عبادات ديگر واجب مىباشد.
(مسأله 1194) كسى كه شرايط فوق را دارا باشد، واجب است زكات فطره خود وهمه كسانى را كه نانخور او به حساب مىآيند بپردازد، چه نان خور او واجب النفقه او باشد يا غير آن، نزديك باشد يادور، مسلمان باشد يا كافر، كوچك باشد يا بزرگ، بلكه ظاهر آن است كه اگرچه در مدت كمى جزء نانخوراو حساب شود مثل مهمانى كه قبل ازرؤيت هلال بر او وارد شود وشب عيد نزد او بماند حتى اگر چيزى نخورد، همچنين بنابراحتياط لزومى مهمانى كه بعد از ديدن هلال وارد شود، بايد فطرهاش را بدهدوامّا اگر در شب عيد كسى را به افطار دعوت كند، زكات فطره او بر دعوت كننده واجب نيست.
(مسأله 1195) تأمين مخارج كسى در نانخوربودن او، كافى نيست، بلكه در نانخور بودن نوعى ازتابعيت معتبر است.
(مسأله 1196) كسى كه زكات فطرهاش بر ديگرى واجب است از خودش ساقط است، اما اگر ديگرى بواسطه غفلت يا فراموشى ومانند آن، فطره را نپردازد، بنابراظهر بايد خودش بپردازد. همچنين اگرنان ده فقير باشد ونانخور بى نياز وداراى تمام شرايط باشد، بايد خودش زكات فطره را بدهد.
(مسأله 1197) اگر بعد از تمام شدن ماه، بچهاى متولد شود، فطره او واجب نيست، امّا اگر نوزاد پيش از تمام شدن ماه به دنيا بيايد يا بندهاى را مالك شود. يا زنى را تزويج نمايد، در صورتى كه نانخور او باشند، فطره آنها واجب مىشود وگر نه فطره آنها برنان ده شان است و اگر كسى آنها را جزء خانواده خود قرار ندهد، فطره زن چنانچه بى نياز و داراى شرايط باشد، برخودش واجب است، امّافطره بربچّه واجب نيست و در بنده تفصيلى است كه قبلًا گذشت.
(مسأله 1198) اگر كسى نانخور دو نفر به حساب آيد، چنانچه نان ده بودن بر هر يك از آندو صدق كند، فطره او بر هر دوى آنها واجب است، منتهى اگر يكى از آنها فطره را بدهد از ذمّه ديگرى ساقط مىشود، ولى اگر عنوان نان ده بر هر دو صدق نكند، فطره از هر دو ساقط مىشود.
(مسأله 1199) بايد در جنس زكات فطره يكى از دو چيز رعايت شود:
يا از غذاى غالب شهر باشد، مانند شير، كشمش، برنج ومانند آن يا از گندم، جو، خرما، كشمش ويا كشك باشد و اگر غذاى غالب در شهر نباشد، هر يكى از اينها به عنوان زكات فطره مجزى است و اگر يكى از آنها نباشد، بايد از قوت غالب آن شهر باشد والا مجزى نيست. بنابراحتياط واجب زكات فطره بايد سالم باشد ودادن قيمت آن از طلا ونقره و پول رايج ومانند آن مجزى است، ملاك قيمت، قيمت وقت اداى زكات فطره است، نه قيمت وقت وجوب آن، همچنين ملاك قيمت شهرى است كه زكات در آن پرداخت مىشود نه شهرمكلف.
(مسأله 1200) مقدار واجب زكات فطره يك صاع است كه چهار مُدّ مىباشد و هر مد
…
كيلو يا 750 گرم مىباشد، ومقدار صاع تقريباً سه كيلوگرم مىشود. كمتر از يك صاع از جنس مرغوب كافى نيست اگرچه قيمتش برابر با يك صاع از جنس نامرغوب يا مخلوطى از دو جنس باشد، اما لازم نيست فطره خود و عيالش را از يك جنس بدهد.