6- خيار رؤيت
خيار رؤيت در جايى است كه خريدار جنسى را ببيند سپس آن را بخرد و بعد ازخريدن برخلاف آنچه كه ديده بود آنرابيابد يا آن را باوصفى كه بيان شده خريدارى كند و خلاف آن درآيد، در اين صورت خريدار مىتواند معامله را فسخ يا امضا نمايد.
(مسأله 1447) در صفتى كه تخلف آن موجب خيار است فرق نمىكند كه آن صفت، صفت كمال باشدكه قيمت آن را افزايش مىدهد، يا صفت كمال نباشد يا اينكه نزد قومى مرغوب ونزد قوم ديگرى نامرغوب باشد، مثلًا شرط كند به اينكه پارچه به رنگ قرمز باشد نه سياه.
(مسأله 1448) صاحب خيار مىتواند معامله را فسخ نموده، عين را برگرداند، يا معامله را فسخ
نكندوعين را مجّاناً نگهدارد، ولى اگر فسخ نكند حق مطالبه تفاوت قيمت را ندارد، همان طورى كه اگرفروشنده تفاوت قيمت را بدهد يا آن عين را به عينى كه داراى صفت باشد بدل كند، خيار ساقطنمى شود.
(مسأله 1449) همان گونه كه با تخلف وصف، خريدار خيار دارد، فروشنده نيز با تخلف وصف، خيارخواهد داشت.
(مسأله 1450) خيار رؤيت فورى نيست اگرچه مشهور قائل به فوريت آن است.
(مسأله 1451) خيار رؤيت در چند صورت ساقط مىشود: 1- اسقاط آن قبل از رؤيت و بعد از آن. 2- تصرّف قبل و بعد از رؤيت در صورتى كه اين تصرّف دليل بر التزام به عقد باشد. 3- اسقاط در ضمن عقد.
(مسأله 1452) مورد خيار رؤيت، فروش جنس مشخصى است و در فروش كلى جارى نيست، بنابراين اگر كلى را با وصف بفروشد و به خريدار، جنس فاقد وصف را بدهد، خريدار حق خيار ندارد، بلكه مطالبه فرد داراى وصف را بكند، البته اگر كلى در معيّن را بفروشد- مثل اينكه بگويد يك كيلو ازاين كيسه را خريدم- بعد خلاف آن ثابت گردد، خريدار خيار خواهد داشت.