خيار حقى از حقوق است؛ بنابراين اگر صاحب آن بميرد به ورثه او منتقل مىشود و كسى كه ازارث به سبب قتل يا كفر يا بندگى محروم است از حق خيار نيز محروم مىشود و اگر معاملهاى كه در آن حق خيار وجود دارد به مالى تعلق بگيرد كه وارث از آن محروم است، مانند زمين، كه زن از آن ارث نمى برد، در اين صورت اگر شوهر زمين را با داشتن حق خيار فروخته باشد، همسر وى آن خيار را به ارث مىبرد ولى اگر شوهر زمينى را به شرط داشتن خيار خريده باشد، همسر وى آن خيار را به ارث نخواهد برد. نيز در حبوه (لباس يا عمامه ميّت يا چيزهايى) كه به فرزند بزرگ پسر، اختصاص دارد وساير ورثه از آن محروم اند، حكم، همين خواهد بود.
(مسأله 1473) اگر وارثان خيار، متعدد باشند، ظاهراً بعضى از آنها نمىتوانند معامله را در تمام جنس يا در سهم خودشان بهم بزنند، مگر كسى كه خيار در حق او اعمال مىشود، راضى باشد، كه در اين صورت فسخ معامله در سهم خودش صحيح خواهدبود.
(مسأله 1474) اگر ورثه، معامله مورّث خودشان را بهم بزنند در صورتى كه عين قيمت موجود باشد آن را به خريدار بدهند، ولى اگر تلف شده يا در حكم تلف باشد مانند ساير ديون ميّت، از تركه او خارج مىكنند. امّا اگر ميت تركه نداشته باشد، بر ذمّه ميّت باقى خواهد بود و در اين صورت بر وصى يا وارث واجب است كه از جنس برگردانده شده دين ميّت را ادا كند و اگر چيزى باقى ماند مال وارث است.
(مسأله 1475) اگر در معاملهاى براى كسى كه دخالتى در عقد ندارد حق خيار باشد، در صورت مردنش، به وارث او منتقل نمىشود.
(مسأله 1476) اگر جنس فروخته شده تلف شود، چند صورت دارد:
1- اگر مبيع، حيوان باشد و در زمان خيار مشترى تلف گردد.
2- اگر تلف قبل از انتهاى خيار مشترى در خيار شرط باشد، در اين دو صورت تلف از مال بايع است.
3- اما اگر خيار از آنِ بايع باشد و تلف بعد از قبض و در زمان خيار مجلس باشد، اظهر اين است كه تلف از مال مشترى است.