(مسأله 1741): اگر دیوانه عاقل شود، واجب نیست روزه هاى وقتى را که دیوانه بوده قضاء نماید.
(مسأله 1742): اگر کافر مسلمان شود، واجب نیست روزه هاى وقتى که کافر بوده قضا نماید ولى اگر مسلمانى کافر شود و دوباره مسلمان گردد روزه هاى وقتى را که کافر بوده باید قضا نماید.
(مسأله 1743): روزه اى که از انسان بواسطه مستى فوت شده، باید قضا نماید، اگر چه چیزى را که بواسطه آن مست شده، براى معالجه خورده باشد.
(مسأله 1744): اگر براى عذرى چند روز روزه نگیرد و بعد شک کند چه وقت عذر او برطرف شده، واجب نیست مقدار بیشترى را که احتمال مى دهد روزه نگرفته قضا نماید، مثلاً کسى که پیش از ماه رمضان سفر کرده، و نمى داند پنجم رمضان از سفر برگشته یا ششم، یا اینکه مثلاً در آخرهاى ماه
رمضان مسافرت کرده، و بعد از رمضان برگشته و نمى داند بیست و پنجم رمضان مسافرت کرده یا بیست و ششم، در هر دو صورت مى تواند مقدار کمتر یعنى پنج روز را قضا کند، اگر چه احتیاط مستحب آنست که مقدار بیشتر یعنى شش روز را قضا نماید.
(مسأله 1745): اگر از چند ماه رمضان روزه قضا داشته باشد، قضاى هر کدام را که اول بگیرد مانعى ندارد. ولى اگر وقت قضاى رمضان آخر تنگ باشد احتیاط واجب آنست که اول قضاى رمضان آخر را بگیرد.
(مسأله 1746): اگر قضاى روزه چند ماه رمضان بر او واجب باشد، و در نیت معین نکند روزه اى را که مى گیرد قضاى کدام ماه رمضان است. قضاى سال آخر حساب نمى شود ولى احتیاط آنست که معین کند کدام قضا را انجام مى دهد.
(مسأله 1747): در قضاى روزه رمضان مى تواند پیش از ظهر روزه خود را باطل نماید، ولى اگر وقت قضا تنگ باشد احوط آنست که باطل ننماید.
(مسأله 1748): اگر قضاى روزه میتى را گرفته باشد، احتیاط واجب آنست که بعد از ظهر روزه را باطل نکند.
(مسأله 1749): اگر بواسطه مرض، یا حیض، یا نفاس، روزه رمضان را نگیرد و پیش از تمام شدن رمضان بمیرد، لازم نیست روزه هائى را که نگرفته براى او قضا کند.
(مسأله 1750): اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد، و مرض او تا رمضان سال بعد طول بکشد، قضاى روزه هائى را که نگرفته بر او واجب نیست و باید براى هر روز یک مد که تقریباً سه ربع کیلو است طعام یعنى گندم یا جو یا نان و مانند اینها به فقیر بدهد، ولى اگر بواسطه عذر دیگرى مثلاً براى مسافرت روزه نگرفته باشد و عذر او تا رمضان بعد باقى بماند روزه هائى را که نگرفته باید قضا نماید و احتیاط واجب آنست که براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد.

(مسأله 1751): اگر بواسطه مرضى روزه رمضان را نگیرد، و بعد از رمضان مرض، او برطرف شود ولى عذر دیگرى پیدا کند که نتواند تا رمضان بعد قضاى روزه را بگیرد، باید روزه هائى را که نگرفته قضاء نماید. و نیز اگر در ماه رمضان غیر از مرض عذر دیگرى داشته باشد و بعد از رمضان آن عذر
برطرف شود و تا رمضان سال بعد بواسطه مرض نتواند روزه بگیرد، روزه هائى را که نگرفته باید قضا کند، و بنا بر احتیاط واجب براى هر روز یک مد طعام نیز به فقیر بدهد.
(مسأله 1752): اگر در ماه رمضان بواسطه عذرى روزه نگیرد، و بعد از رمضان عذر او برطرف شود و تا رمضان آینده عمداً قضاى روزه را نگیرد، باید روزه را قضا کند و براى هر روز یک مد طعام هم به فقیر بدهد.
(مسأله 1753): اگر در قضاء روزه کوتاهى کند تا وقت تنگ شود و در تنگى وقت عذر پیدا کند، باید قضا را بگیرد و براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد، و همچنین است بنا بر احتیاط واجب اگر بعد از برطرف شدن عذر تصمیم داشته باشد که روزه هاى خود را قضا کند ولى پیش از آنکه قضا نماید در تنگى وقت عذر پیدا کند.
(مسأله 1754): اگر مرض انسان چند سال طول بکشد بعد از آنکه خوب شد، باید قضاى رمضان آخر را بگیرد و براى هر روز از سالهاى پیش یک مد طعام به فقیر بدهد.
(مسأله 1755): کسى که باید براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد مى تواند کفاره چند روز را به یک فقیر بدهد.
(مسأله 1756): اگر قضاى روزه رمضان را چند سال تأخیر بیندازد باید قضا را بگیرد و از جهت تأخیر در سال اول براى هر روز یک مد طعام به فقیر بدهد و اما از جهت تأخیر چند سال بعدى چیزى بر او واجب نیست.
(مسأله 1757): اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد باید قضاى آن را بجا آورد و براى هر روز دو ماه روزه بگیرد، یا به شصت فقیر طعام بدهد یا یک بنده را آزاد کند، و چنانچه تا رمضان آینده قضاى آن روزه را بجا نیاورد، براى هر روز یک مد طعام نیز کفاره بدهد.
(مسأله 1758): اگر روزه رمضان را عمداً نگیرد و در روز مکرّر جماع یا استمناء کند، کفاره هم مکرّر مى شود. ولى اگر چند مرتبه کار دیگرى که روزه را باطل مى کند انجام دهد، مثلاً چند مرتبه غذا بخورد یک کفاره کافیست.
(مسأله 1759): بعد از مرگ پدر و بنا بر احتیاط واجب مادر پسر بزرگتر باید قضاى روزه آنها را بتفصیلى که در نماز در مسأله (1437) گفته شد بجا آورد.
(مسأله 1760): اگر پدر و مادر غیر از روزه رمضان، روزه واجب دیگرى را مانند، نذر نگرفته باشند، احتیاط واجب آن است که پسر بزرگتر قضاء نماید، ولى اگر براى روزه اى اجیر شده و نگرفته باشند قضاى آن بر پسر بزرگ لازم نیست.

دانلود احکام روزه قضا – آیت الله محقق کابلی

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=1189