(مسأله 1846): اگر از معدن طلا، نقره، سرب، مس، آهن، نفت، ذغال سنگ، فیروزه، عقیق، زاج، نمک، و معدنهاى دیگر، چیزى به دست آورد در صورتى که بمقدار نصاب باشد باید خمس آن را بدهد.
(مسأله 1847): نصاب معدن 15 مثقال معمولى طلاى مسکوک است یعنى اگر قیمت چیزى را که از معدن بیرون آورده، به 15 مثقال معمولى طلاى مسکوک برسد، باید خمس آنچه را که پس از کم کردن مخارجى که کرده است باقى مى ماند، بدهد.
(مسأله 1848): چنانچه قیمت چیزى که از معدن بیرون آورده، به (15) مثقال طلاى مسکوک نرسد، خمس آن در صورتى لازم است که بتنهائى یا با منفعتهاى دیگر کسب او از مخارج سالش زیاد بیاید.
(مسأله 1849): گچ و آهک و گل سرشور و گل سرخ از چیزهاى معدنى نیست و کسى که اینها را بیرون مى آورد، در صورتى باید خمس بدهد که آنچه را بیرون آورده، بتنهائى یا با منافع دیگر کسبش از مخارج سال او زیاد بیاید.
(مسأله 1850): کسى که از معدن چیزى به دست مى آورد، باید خمس آن را بدهد چه معدن روى زمین باشد، یا زیر آن، چه در زمینى باشد که ملک است یا در جائى باشد که مالک ندارد.
(مسأله 1851): اگر نداند قیمت چیزى را که از معدن بیرون آورده به 15 مثقال طلاى مسکوک مى رسد یا نه، خمس ندارد و لازم نیست به وزن کردن یا از راه دیگر قیمت آن را معلوم کند.
(مسأله 1852): اگر چند نفرى چیزى بیرون آورند، چنانچه قیمت آن به 15 مثقال طلاى مسکوک برسد، اگر چه سهم هر کدام آنها این مقدار نباشد خمس آن را باید بدهد.
(مسأله 1853): اگر معدنى را که در ملک دیگریست بیرون آورد آنچه از آن به دست مى آید، مال صاحب ملک است، و در صورتى که بمقدار نصاب برسد چون صاحب ملک براى بیرون آوردن، خرجى نکرده باید خمس تمام آنچه را که از معدن بیرون آمده بود بدهد.