(مسأله 2622): شیردادنى که علت محرم شدن است نه شرط دارد:
“اول” بچه شیر زن زنده را بخورد، پس اگر از پستان زنى که مرده است شیر بخورد فائده ندارد.
“دوم” شیر آن زن از حرام نباشد، پس اگر شیر بچه اى را که از زنا به دنیا آمده به بچه دیگر بدهند، به واسطه آن شیر، بچه به کسى محرم نمى شود.
“سوم” بچه شیر را از پستان بمکد، پس اگر شیر را در گلوى او بریزند اثرى ندارد.
“چهارم” شیر خالص باشد و با چیز دیگر مخلوط نباشد.
“پنجم” شیر از یک شوهر باشد، پس اگر زن شیردهى را طلاق دهند، بعد شوهر دیگرى کند و از او آبستن شود و تا موقع زائیدن، شیر که از شوهر اول داشته باقى باشد و مثلاً هشت دفعه پیش از زائیدن، از شیر شوهر اول و هفت دفعه بعد از زائیدن از شیر شوهر دوم به بچه اى بدهد، آن بچه به کسى
محرم نمى شود.
“ششم” بچه به واسطه مرض شیر را قى نکند و اگر قى کند، بنا بر احتیاط واجب کسانى که به واسطه شیر خوردن به آن بچه محرم مى شوند باید با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم به او ننمایند.
“هفتم” پانزده مرتبه یا یک شبانه روز به طورى که در مسأله بعد گفته مى شود شیر سیر بخورد، یا مقدارى شیر به او بدهند که بگویند از آن شیر استخوانش محکم شده و گوشت در بدنش روئیده است، بلکه اگر ده مرتبه هم به او شیر دهند، در صورتى که بین آن ده مرتبه هیچ فاصله حتى به طعام دادن نباشد احتیاط واجب آن است که کسانى که به واسطه شیر خوردن او به او محرم مى شوند، با او ازدواج نکنند و نگاه محرمانه هم، به او ننمایند.
“هشتم” دو سال بچه تمام نشده باشد و اگر بعد از تمام شدن دو سال او را شیر دهند به کسى محرم نمى شود، بلکه اگر مثلاً پیش از تمام شدن دو سال هشت مرتبه و بعد از آن هفت مرتبه شیر بخورد به کسى محرم نمى شود، ولى چنانچه از موقع زائیدن زن شیرده بیشتر از دو سال گذشته باشد و شیر او باقى باشد و بچه اى را شیر دهد آن بچه به کسانى که گفته شد، محرم مى شود و مقتضاى احتیاط ترک نظر محرمانه بین آن بچه، بعد از بلوغ، و بین محارم رضاعى او مى باشد.
“نهم” شیر از زایمان باشد، نه به واسطه مکیدن طفلى، شیر در پستان زنى شوهردار یا بى شوهر پیدا شود و شیر بدهد و مکرّر مشاهده شده است که در اثر مکیدن طفل حتى از پستان بعضى از زنهاى پیر، شیر پیدا شده است، و چنین رضاعى موجب محرمیت، نمى شود.
(مسأله 2623): باید بچه در بین یک شبانه روز غذا یا شیر کسى دیگر را نخورد ولى اگر کمى غذا بخورد که نگویند در بین، غذا خورده اشکال ندارد و نیز باید پانزده مرتبه را از شیر یک زن و در بین پانزده مرتبه شیر کسى دیگر را نخورد و در هر دفعه بدون فاصله شیر بخورد، ولى اگر در بین
شیر خوردن نفس تازه کند یا کمى صبر کند که از زمان اولى که پستان در دهان مى گیرد، تا وقتى سیر مى شود، یک دفعه حساب شود اشکال ندارد.
(مسأله 2624): اگر زن از شیر شوهر خود بچه اى را شیر دهد، بعد شوهر دیگر کند و از شیر شوهر دوم بچه دیگر را شیر دهد، آن دو بچه به یکدیگر محرم نمى شوند، اگر چه بهتر آن است که با هم ازدواج نکنند.
(مسأله 2625): اگر زن از شیر یک شوهر چندین بچه را شیر دهد، همه آنان به یکدیگر و به شوهر و به زنى که آنان را شیر داده محرم مى شوند.
(مسأله 2626): اگر کسى چند زن داشته باشد و هر کدام آنها با شرائطى که گفته شد بچه را شیر دهند، همه آن بچه ها به یکدیگر و به آن مرد و به همه آن زنها محرم مى شوند.
(مسأله 2627): اگر کسى دو زن شیرده دارد و یکى از آنان بچه اى را مثلاً هشت مرتبه و دیگرى هفت مرتبه شیر بدهد آن بچه به کسى محرم نمى شود.
(مسأله 2628): اگر زنى از شیر یک شوهر پسر و دخترى را شیر کامل بدهد خواهر و برادر آن دختر به خواهر و برادر آن پسر محرم نمى شوند.
(مسأله 2629): انسان نمى تواند بدون اذن زن خود، با زنهاى که به واسطه شیر خوردن خواهرزاده یا برادرزاده زن او شده اند ازدواج کند. و نیز اگر با پسر لواط کند، نمى توانند دختر و خواهر و مادر و مادربزرگ آن پسر را که رضاعى هستند یعنى به واسطه شیر خوردن دختر و خواهر و مادر او شده اند، براى خود عقد کند.
(مسأله 2630): زنى که برادر انسان را شیر داده به انسان محرم نمى شود اگر چه احتیاط مستحب آن است که با او ازدواج نکند.
(مسأله 2631): انسان نمى تواند با دو خواهر، اگر چه رضاعى باشند یعنى به واسطه شیر خوردن، خواهر یکدیگر شده باشند ازدواج کند. و چنانچه دو زن را عقد کند و بعد بفهمد خواهر بوده اند، در صورتى که عقد آنان در یک وقت بوده مقتضاى احتیاط بطلان هر دو عقد است. و اگر در یک وقت نبوده، عقد “اولى” صحیح و عقد “دومى” باطل مى باشد.
(مسأله 2632): اگر زن از شیر شوهر خود کسانى را که بعداً گفته مى شود شیر دهد، شوهرش بر او حرام نمى شود، اگر چه بهتر آنست که احتیاط کنند.
“اول” برادر و خواهر خود را.
“دوم” عمو و عمه و دائى و خاله خود را.
“سوم” اولاد عمو و اولاد دائى خود را.
“چهارم” برادرزاده خود را.
“پنجم” برادر شوهر، یا خواهر شوهر خود را.
“ششم” خواهرزاده خود یا خواهرزاده شوهرش را.
“هفتم” عمو و عمه و دائى و خاله شوهرش را.
“هشتم” نوه زن دیگر شوهر خود را.
(مسأله 2633): اگر کسى دختر عمه یا دختر خاله انسان را شیر دهد به او محرم نمى شود ولى احتیاط مستحب آنست که از ازدواج با او خوددارى نماید.
(مسأله 2634): مردى که دو زن دارد، اگر یکى از دو زن فرزند عموى زن دیگر را شیر دهد، زنى که فرزند عموى او شیر خورده، به شوهر خود حرام نمى شود.