(مسأله 2676): طلاق زنى را که به شوهرش مایل نیست، و مهر یا مال دیگر خود را به او مى بخشد که طلاقش دهد طلاق خلع گویند.
(مسأله 2677): اگر خود شوهر بخواهد صیغه طلاق را بخواند چنانچه اسم زن مثلاً فاطمه باشد پس از بذل مى گوید: “زَوْجتِى فاطِمَةُ خلَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ” و بنا بر احتیاط مستحب نیز بگوید: “هِىَ طالِقْ” یعنى زنم فاطمه را در مقابل چیزى که بذل نموده طلاق خلع دادم، او رها است و در صورتى که زن معین باشد بردن نامش در اینجا و در طلاق مبارات نیز لازم نیست.
(مسأله 2678): اگر زنى کسى را وکیل کند که مهر او را به شوهرش ببخشد و شوهر همان کس را وکیل کند که زن را طلاق دهد، چنانچه مثلاً اسم شوهر محمد و اسم زن فاطمه باشد وکیل، صیغه طلاق را اینطور مى خواند، “عَنْ مُوَکِّلَتِى فاطِمَه بَذَلْتُ مَهْرَها لِمُوکِّلِى مُحَمَّدِ لِیَخْلَعَها عَلَیهِ” پس از آن بدون فاصله مى گوید “زَوجَةُ مُوَکِّلِى خالَعْتُها عَلى ما بَذَلَتْ هِىَ طالِقُ” و اگر زنى کسى را وکیل کند که غیر از مهر چیزى دیگرى را بشوهر او ببخشد که او را طلاق دهد وکیل باید به جاى کلمه “مهرها” آن چیز را بگوید مثلاً صد تومان داده باید بگوید “بَذَلْتُ مِأَةَ تُومان“.