(مسأله 2717): جایز نیست بدن مرده مسلمان را تشریح کردن و اگر تشریح کنند، بر گردن تشریح کننده دیه لازم مى شود بطورى که تفصیل آن در کتاب دیات بیان شده است.
(مسأله 2718): تشریح کردن مرده اى کافر و مشکوک الاسلام به انواع تشریح جائز است، و فرق نمى کند تشریح بدن کافر یا مشکوک الاسلام در بلاد اسلامى بوده باشد یا غیر اسلامى.
(مسأله 2719): اگر زنده ماندن یک مسلمانى متوقف شود به تشریح بدن مرده مسلمانى و تشریح بدن غیر مسلمان و یا مشکوک الاسلام ممکن نباشد و راه دیگرى براى زنده نگه داشتن آن فرد مسلمان نباشد، در این صورت جایز است که بدن مرده مسلمان را تشریح کنند و نسبت به لزوم پرداخت دیه در چنین صورتى در باب دیات ذکر شده است.

(مسأله 2720): بریدن عضوى از اعضاء بدن مرده مسلمان مانند چشم و یا عضو دیگر به منظور پیوند زدن آن عضو به بدن شخصى زنده دیگر، جایز نیست، اگر چه قطع کننده ملتزم شود که دیه آن عضو را به ورثه مرده بپردازد، ولى چنانچه زنده ماندن یک فرد مسلمان متوقف گردد که عضو بدن مرده مسلمانى را ببرند و باو پیوند زنند، بریدن آن عضو جائز است. ولى قطع کننده باید دیه آن را بپردازد و در هر دو صورت پیوند زدن عضو قطع شده به بدن دیگرى اشکال ندارد و پس از پیوند چون جزو بدن شخص زنده مى گردد، احکام بدن زنده بر او جارى است. و ظاهر اینست که جایز باشد شخصى در حال حیات خود وصیت کند که پس از مردن او عضوى از اعضاء او را قطع کنند و بدیگرى پیوند زنند و در این صورت بریدن عضو آن میت دیه ندارد.
(مسأله 2721): اگر شخصى راضى شود که در حال حیات خود عضوى از اعضاء او را بریده و به بدن دیگرى پیوند زنند چنانچه عضوى که برضایت خود او بریده مى شود از اعضاء رئیسه بوده باشد که بریدن آن صدمه اى بحیات او مى زند و یا نقص و عیبى در او ایجاد مى کند، بریدن آن عضو جایز نیست. و اگر با بریدن آن عضو ضرر و عیبى بر او وارد نمى شود مانند بریدن مقدارى از پوست و یا گوشت ران که جاى آن روئیده مى شود، در این صورت بریدن آن عضو به رضایت خود او جایز است و مى تواند براى بریدن آن عضو مبلغى نیز دریافت کند.
(مسأله 2722): تبرع کردن خون به بیمارانى که احتیاج به تزریق خون دارند، جایز بلکه راجح است و گرفتن مبلغى در مقابل دادن خون مانعى ندارد ولى در هر دو صورت باید دادن خون به صاحب آن، ضرر جانى نداشته باشد.
(مسأله 2723): بریدن عضوى از بدن مرده کافر و یا مشکوک الاسلام، به منظور پیوند زدن آن ببدن شخصى مسلمان جایز است و پس از پیوند زدن، چون جزو بدن مسلمان مى شود، احکام بدن مسلمان بر او جارى است و همین طور جایز است عضوى از اعضاء بدن حیوان نجس العین را به بدن شخص مسلمان پیوند بزند، و چون پس از پیوند زدن جزو بدن مسلمان مى گردد، احکام بدن مسلمان بر آن عضو جارى است، و نماز خواندن با آن عضو نیز جایز است ولى این در صورتى است که حیاة بآن حلول کند و اگر حیاة حلول نکند جواز نماز با آن از جهت اضطرار مى باشد.
(مسأله 2724): جایز نیست نطفه و منى مرد اجنبى را بزنى اجنبیه تلقیح و تزریق نمایند، و فرق نمى کند که عمل تلقیح بوسیله شخص اجنبى انجام بگیرد یا بوسیله خود شوهر زن، و اگر عمل تلقیح انجام شود و زن تلقیح شده حامله و بچه دار گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و تمام احکام اولاد بر او جارى است و از یکدیگر ارث هم مى برند و فقط آنچه در مورد ارث استثناء شده است، بچه اى است که از زنا تولید شده باشد و در عمل تلقیح گرچه خود عمل حرام مى باشد، ولى زنا تحقق پیدا نکرده است و همچنین زنى که بوسیله تلقیح بچه دار شده باشد، مادر آن بچه است و احکام اولاد بر او جارى است و از این قبیل است اگر زنى بطور مساحقه نطفه شوهر خود را بفرج زن دیگر بریزد و آن زن از این نطفه حامله و بچه دار شود، آن بچه مال صاحب نطفه است و آن زن هم مادر آن بچه است و احکام اولاد بر او جارى است.
(مسأله 2725): گرفتن نطفه مردى در صورتى که مقدمات حرام نداشته باشد و گذاشتن آن نطفه در رحم مصنوعى و تربیت کردن آن به منظور تولید بچه جایز است و چنانچه از این راه بچه اى تولید گردد، آن بچه مال صاحب نطفه است و احکام پدر و فرزندى بین آنها برقرار مى شود ولى این مجرد فرض و دور از واقعیت مى باشد، زیرا تولید بدون تخمک زن امکان ندارد. و اگر نطفه مرد و تخمک زن را در رحم مصنوعى تربیت کنند، فرزند مال همان مرد و زن مى باشد.
(مسأله 2726): تلیقیح نمودن نطفه شوهر بزن او، توسط شوهر یا زن وى جائز است، و بچه که از آن متولد شود حکم بقیه اولاد را دارد، ولى تلقیح نمودن توسط غیر آنها در صورتى که مستلزم نظر و یا لمس حرام باشد جائز نیست.

دانلود احکام تشریح – آیت الله محقق کابلی

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=1300