وصيت بر دو قسم است:
1- تمليكى، عبارت است از انشاء تمليك عين يامنفعتى ازتركه انسان بعد از وفات، كه مثلًامال زيد يا فقرا باشد، انشاء تمليك حالا امّا تحقق و فعليت آن بعد از وفات است.
2- عهدى، كه عبارت است از اينكه به كسى دستور دهد در بدن يا مال او تصرف كند، مثل اينكه دستور دهد او را در جاى معين يا زمان معيّن دفن كند يا از مال او به كسى بدهد يا از طرف او در روزه و نماز از مالش نايب بگيرد يا مالش را وقف كند يا بفروشد ومانند اينها. چنانچه اين دستورات متوجه شخصى معين باشد، در حقيقت او وصى او گرديده، ولايت پيدا مىكند تا در اموالش تصرف نمايد، ولى اگر دستور او به شخص معيّن متوجه نباشد و قرينهاى هم بر تعيين نباشد، مثلًا: وصيّت كند كه از جانب من حج به جا آورده شود، يا روزه گرفته شود، انجام دادن آنها از وظايف حاكم شرع است.
(مسأله 2279) وصيت عهدى احتياج به قبول ندارد خواه براى او وصى قرار داده شده باشد يا نه، امّا وصيت تمليكى بنابر اظهر احتياج به قبول ندارد.
(مسأله 2280) اگر براى [انسان] نشانههاى مرگ آشكار شود، وقت واجباتى كه وسعت دارد تنگ مىشود، در صورتى كه مكلف اطمينان ندارد كه آنها را با تأخير انجام بدهد مانند قضاى نماز و روزه واداى كفارات و نذر و مانند آنها از واجبات بدنى و غير آن، بايد به اداى آنها مبادرت نمايد و چنانچه دروقت تنگ ادا نتواند، بنابر اقوى واجب است وصيت كند، مگر اينكه بداند كه بدون وصيت وارث ياغير او انجام خواهد داد.
(مسأله 2281) اگر نزد او امانتها واموالى از مردم مانند وديعه، عاريه، مال مضاربه وامثال آن باشد، واجب است آنها را در صورت مطالبه به صاحبان شان برگرداند و در غير اين صورت مطالبه واجب نيست مگر اينكه به اداى ورثه خود اطمينان نداشته باشد كه در اين صورت بايد وصيت
كند و بر آن اموال شاهد بگيرد، چنانچه ادا متوقف بر آن دو باشد وگر نه اين كار واجب نيست. همچنين واجب است بدهىهاى غير مدّت دار خود را ادا نمايد و در صورتى كه بر ادا قدرت نداشته يا آن بدهىها مدت دارباشند، واجب است به آنها وصيّت كند اگرچه خوف مرگ نداشته باشد و همين طور اگر بر ذمّه او خمس يا زكات يا مظالم باشد، اداى آنها در صورت امكان واجب است وگر نه بايد در مورد آنها وصيت كند و در اين جهت فرقى ندارد كه تركه او به آن ديون كافى باشد يا نه، به شرطى كه احتمال دهد فردى از ورثه يا غير آنان ولو در آينده مجاناً آنها را از جانب او قضا مىنمايد يا اينكه آن ديون را حاكم شرع از بيت المال ادا مىنمايد.
(مسأله 2282) در تحقّق وصيت هر چيزى كه بر آن دلالت كند از لفظ صريح يا غير صريح يا فعل اگرچه كتابت يا اشاره باشد، كفايت مىكند وبين صورت اختيار وعدم اختيار فرقى نيست، بلكه وجود دست نوشتهاى به خط وامضاى او كفايت مىكند در صورتى كه از آن اراده عمل به آن بعد از مرگش ظاهر شود و اگر به او گفته شود كه وصيت كردى يا نه؟ و او بگويد: نه، ولى بر اينكه او وصيت كرده است بينه بر پا گردد بر طبق بيّنه عمل گرديده، به خبر او اعتنا نمىشود، البته اگر از انكار، قصد عدول از وصيت را داشته باشد، عدول تحقق پيدا مىكند و حكم چنين است اگر در جواب بگويد: بله وصيت كردم ولى بيّنه بر پا شود بر اينكه وصيت نكرده، چنانچه قصد او خبر دادن باشد، بر طبق بيّنه عمل خواهد شد، امّا اگر قصد انشاء وصيت كند، انشاء صحيح و وصيّت تحقق پيدا مىكند.
(مسأله 2283) موصى له (كسى كه به او وصيت شده) در وصيّت تمليكى، اگر وصيّت را بعد از مرگ رد كند و قبل از آن قبول نكرده باشد وصيت باطل نمىشود. همچنين اگر قبول بعد از مرگ يا در حال حيات جلوتر از ردّ باشد، ردّ اثر ندارد و همين گونه است ردّ در حال حيات.
(مسأله 2284) اگر وصيت كننده تمليك دو عين را پس از وفاتش براى كسى به يك ايجاب انشاء كند، سپس آن شخص يكى را قبول كند و ديگرى را ردّ نمايد، آنچه را قبول كرده بدون شك صحيح است و آنچه را ردّ كرده بنا اظهر صحيح و ردّ بىاثر است. همچنين اگر براى او به يك چيز وصيّت كند و او قسمتى از آن را قبول كند و در قسمت ديگر را ردّ نمايد، در اين صورت نيز ردّ اثرى ندارد.
(مسأله 2285) جايز نيست كه ورثه در عين مورد وصيّت شده براى موصى له تصرف كنند، چه موصى له قبول چه رد كند.
(مسأله 2286) اگر موصى له بميرد، عين مورد وصيت به و ارث او منتقل مىگردد، حتى اگر موصى له ردّ نموده باشد و بنابر اقوى بين اينكه مرگ موصى له در حيات وصيت كننده باشد يا بعد از وفات اوفرقى ندارد.
(مسأله 2287) اگر موصى له بعد از مرگ وصيت كننده بميرد، ظاهراً وارث موصى له مال را از مورث خودش مىگيرد و از آن بدهىها و وصيّت هايش را خارج مىكند و چنانچه ملك مورد وصيت زمين باشد، زن از آن ارث نمىبرد، ولى از قيمت آن چنانچه درخت يا ساختمان باشد ارث مىبرد، امّا اگرموصى له قبل ازوصيت كننده بميرد، ظاهراًورثه موصى له مال مورد وصيت راازخود وصيت كننده مىگيرند و بر آن حكم تركه موصى له جارى نمىشود.
امّا اگر وارث نيز در حيات وصيت كننده بميرد، اظهر آن است كه مال مورد وصيّت به ورثه وارث منتقل مىشود.
(مسأله 2288) اگر به كسى وصيّت كند كه قسمتى از تركهاش را به شخصى بدهد، در اين صورت اگرموصى له بميرد، بنابر اظهر مال مورد وصيّت به ورثه اومنتقل مىشود.