(مسأله 2520) حضور شهود در صحت نكاح شرط نيست و به ادعاى زوجيّت بدون بيّنه با قسم خوردن منكر، اعتنا نمىشود. مثلًا اگر زيد مدعى زوجيت هند باشد وهند آن را انكار نمايد، در صورتى كه زيد بيّنه نداشته باشد و هند (برعدم زوجيت) قسم بخورد، قول هند پذيرفته مىشود و فرق نمىكند كه زن ومرد همديگر را در مورد دخول تصديق كنند يا نه؛ امّا اگر منكر قسم را ردّ كند ومدعى قسم بخورد، ادعايش ثابت مىشود و اگر همديگر را بر زوجيت تصديق نمايند، زوجيت آنها ثابت مىشود.
تمام اين موارد به حسب موازين قضاوت بر ظاهر است، امّا به حسب واقع بر هر يك از آنهاواجب است كه به تكليف واقعى خود عمل نمايند.
(مسأله 2521) اگر پدر، يكى از دخترانش را كه در نزد خودش معلوم و معين است، بدون ذكر اسم و صفت يا اشاره، به تزويج مردى درآورد و مرد هم آن را قبول كند، سپس اختلاف پيدا كنند و پدر بگويد: من دختر بزرگم را به ازدواج تو درآوردم و مرد بگويد: من زوجيت دختر كوچكت را قبول نمودم، در اين صورت اگر مرد همه دختران را ديده ويكى از آنها را معيّن نكرده، ادعاى پدر پذيرفته مىشود اما وظيفه پدر آن است كه بين خود و خدا همان دخترى را كه هنگام عقد در نظر داشته است، به زوج تحويل دهد و اگر زوج همه دختران را نديده و در حين عقد معيّن نكرده باشد، نكاح باطل است.
(مسأله 2522) كسى كه مىخواهد ازدواج كند، مستحب است كه باكره و عفيفه و از خانواده اصيل، انتخاب كند و دو ركعت نماز بجا آورد و اين دعاى مأثور را بخواند: «الّلهم انِّى اريد أن أتزوج فقدرّلى من النساء اعفهنّ فرجاً واحفظهنّ لى من نفسها و مالى و اوسعهن رزقاً واعظمهن بركة». مستحب است كه در عقد، شاهد بگيرند وآن را اعلان نمايند و پيش از عقد خطبه بخوانند وآن را در شب بجا آورند، و هم چنين مستحب است كه پيش از نزديكى در شب زفاف دو ركعت نماز بخواند و سپس دست بر پيشانى عروس قرار دهد و دعاى مأثور زير را قرائت نمايد و از عروس بخواهد كه او هم بخواند: «الّلهم على كتابك تزوجتها وفى امانتك اخذتها و بكلماتك استحللتُ فرجها فإن قضيت لي في رحمها شيئاً فاجعله مسلما سويا ولاتجعله شرك شيطان». و مستحب است كه از خداوند متعال فرزند پسر طلب كند.
(مسأله 2523) عقد كردن در وقتى كه قمر در عقرب است، كراهت دارد، همچنين تزويج عقيم، و جماع در شبى كه ماه گرفتگى رخ داده، و روزى كه خورشيد گرفته شده، و نيز در وقت
زوال، مگر روزپنجشنبه، و در هنگام غروب قبل از رفتن سرخى آسمان، و در محاق [آخر ماه قمرى]، و بعد از فجر تا طلوع آفتاب، و در شب اول هر ماه مگر ماه رمضان، و در شب نيمه هر ماه و آخر هر ماه، و هنگام زلزله و وزيدن بادهاى زرد و سياه، و جماع كردن در حالى كه رو به قبله يا پشت به قبله است، و در كشتى، و در حالت برهنه، و بعد از احتلام پيش از آنكه غسل كند، و نگاه كردن به فرج زن، و سخن گفتن به جز گفتن ذكر، و عزل[1] بدون اجازه زوجه، و نيز در اوّلين شبى كه از سفر برگشته، مكروه مىباشد، و دخول به زوجه قبل از نُه سالگى حرام است.
(مسأله 2524) جايز است كه مرد به شكل معمول و با رضايت زوجهاش، عزل كند و بنابر اقوى بدون اذن زوجه نيز عزل كردن جايز است. زن نمىتواند مرد را مجبور به عزل كند يا بدون اجازه مرد در هنگام انزال خودش را كنار بكشد، مگر اينكه ضرر و حرجى متوجه او باشد. مرد مىتواند بدون اذن زوجه از كاندوم استفاده نمايد، امّا مستحب است كه از زن اجازه بگيرد.
(مسأله 2525) استفاده كردن از قرصهاى ضد باردارى جايز است، امّا بنابر احتياط واجب از كارگذاشتن دستگاه- كه در مورد آن بين اهل خبره اختلاف است- اگر ضرورتى نباشد، خوددارى كنند تمام اينها درصورتى است كه در استعمال آنها ضرر خطير يا قابل توجهى، متوجه زن نباشد وگرنه جايز نيست.
(مسأله 2526) كسى كه مىخواهد با زنى ازدواج كند، مىتواند به صورت و پنجههاى دست، مو، ساقها و گردن او، نگاه كند به شرطى كه به قصد لذّت و شهوت نباشد، وگرنه جايز نيست. همچنين نگاه كردن به ساير بدن او، جايز نيست، امّا نگاه كردن به قامت وراه رفتن او جايز ولى مكروه است. اگر مرد بتواند از راههاى ديگر مانند خبر دادن زنهاى مورد اطمينان نسبت به چيزهايى كه در ازدواج لازم است، به حال زن اطلاع پيدا كند، لازم نيست به آن اكتفا نمايد و با اين فرض هم مىتواند به زن نگاه كند، اما اگر مرد از حال زن و صفات برجسته او طورى مطلع باشد كه نگاه كردن چيزى بر اطلاعات او نيفزايد، نگاه كردن جايز نيست. اگر در نگاه اوّلى اطلاعاتش در مورد زن تكميل نشود، مىتواند آن را تكرار نمايد. اگر مرد بداند كه نگاه كردن در نهايت منجر به لذّت مىشود، در صورتى كه به قصد ازدواج باشد جايز است. و جواز نگاه مشروط
[1] – عزل: يعنى خارج كردن عضو مخصوص از محل مخصوص در وقت انزال و خالى كردن منى در خارج آن است.
است به موردى كه شخص قصد ازدواج با همان زن را داشته باشد، بنابراين اگر به قصد تعيين زوجه به او نگاه كند، جايز نيست.
(مسأله 2527) نگاه كردن به زنهاى كافرى كه بىمبالات نيستند جايز نيست اما نگاه كردن به زنان بىمبالات چه مسلمان باشند و چه غير مسلمان، جايز است. و بىمبالات زنانى هستند كه توصيه به رعايت حجاب در آنها اثر ندارد. البته همه اينها مشروط است به اينكه نگاه كردن به قصد لذّت نباشد.
(مسأله 2528) نگاه كردن به محارم به غير از عورت آنها در صورتى كه به قصد لذّت وشهوت نباشد، جايز است و گرنه جايز نيست. محارم زنانى هستند كه ازدواج با آنان به خاطر نسب يا سبب، حرمت ابدى دارد. نگاه كردن زنها به غير عورت مردانى كه با آنان محرم هستند، به شرطى كه به قصد لذت نباشد جايز است. عورت زنان بنابر اقوا از ناف تا زانو را شامل مىشود، و عورت مردان قُبل (جلو) و دبر (پشت) است.
(مسأله 2529) نگاه كردن به غير از صورت و پنجههاى دست زنهاى اجنبى (نامحرم) كه بى مبالات نيستند، حرام است و بنابر احتياط واجب نگاه كردن به صورت و پنجههاى دست آنها نيز حرام است؛ امّا نگاه كردن آنها به مردان اجنبى جايز است.
(مسأله 2530) خواهر زن ودختر زن وزن پنجم از محارمى نيستند كه نكاح آنها بر مرد حرمت ابدى دارد، پس اگر زن بميرد يا طلاقش دهد مىتواند با خواهرش ازدواج كند. اما با دختر زن، در صورتى كه به مادرش دخول نكرده باشد مىتواند ازدواج كند ولى اگر به مادرش دخول كند دختر بر او حرام مىشود، مردى كه چهار زن دارد نمىتواند با زن پنجم ازدواج كند، ولى اگر يكى از آنها را طلاق دهد يابميرد، مىتواند پنجمى را به عقد نكاح درآورد.
(مسأله 2531) لمس كردن زن اجنبى بر مرد اجنبى و بالعكس مطلقاً حرام است؛ اگرچه به قصد لذّت و شهوت نباشد؛ امّا لمس كردن دختر و پسر نابالغ براى مرد و زن، بدون قصد شهوت جايز است.
(مسأله 2532) اگر معالجه زن، تنها بر نگاه كردن متوقف باشد، واجب است به آن اكتفا شود واگرمعالجه بر لمس توقف داشته باشد، بايد به همان اندازهاى كه معالجه بر آن توقف دارد، لمس شود نه بيشتر. البته حكم مراجعه زن مريض به دكتر مرد اجنبى با امكان مراجعه به دكتر زن، به
حسب نوع مرض، متفاوت است، چنانچه معالجه نزد دكتر زن امكان داشته باشد، جايز نيست كه به دكتر مردمراجعه كند و چنانچه معالجه نزد دكتر زن ممكن نباشد، مىتواند به دكتر مرد مراجعه كند. و اگر دكتر زن ودكتر مرد هر دو در يك بيمارى متخصص باشند، ولى زن مريض به اعتقاد اينكه دكتر مرد ماهرتراست و دكتر زن نمىتواند او را معالجه كند در صورتى كه اين احتمال عقلايى باشد، مىتواند به دكتر مردمراجعه كند.
(مسأله 2533) بر زن واجب است كه غير از صورت و پنجههاى دست خود را از غير همسر ومحارم، بپوشاند و بنا بر احتياط واجب صورت و پنجههاى دست خود را نيز از نامحرم بپوشاند، ولى پوشانيدن بر مرد مطلقاً واجب نيست.
(مسأله 2534) گوش دادن به صداى زن نامحرم اگر بدون قصد لذّت وشهوت باشد، جايز است.
(مسأله 2535) ترك نزديكى با همسر دائم وجوان بيش از چهار ماه جايز نيست و بنابر اقوا حكم در همسر موقت نيز چنين است. امّا اين حكم تنها به شخص حاضر اختصاص دارد و شامل مسافر نمىشود. بنابراين اگر مسافر، سفرش بيشتر از چهار ماه طول بكشد، چيزى بر او نيست.