كيفيت ارث به حسب طبقات آن‌

طبقه اوّل: پدران و پسران‌

(مسأله 2985) اگر براى ميت فقط پدر يا مادر باقى مانده باشد، تمام مال ميّت به او مى‌رسد كه ثلث آن به عنوان فرض و زايد بر آن به عنوان «ردّ» مال آنان مى‌شود.

(مسأله 2986) اگر پدر و مادر هر دو باشند وميّت فرزند يا زوج يا زوجه نداشته باشد، در صورتى كه مادر حاجب و مانع نداشته باشد، ثلث (3/ 1) ارث و اگر حاجب و مانع داشته باشد سدس (6/ 1) آن، مال مادر است و بقيه ارث مال پدر مى‌باشد و اگر با پدر و مادر، شوهر ميت هم باشد، نصف ارث مال اوست و اگرهمسر ميت باشد، ربع (4/ 1) آن مال زوجه است.

(مسأله 2987) اگر براى ميّت فقط يك پسر باشد، تمام مال ميت به او مى‌رسد. و همچنين اگر فقط يك دخترداشته باشد، نصف مال ميت به عنوان فرض وبقيه به عنوان «ردّ» مال او مى‌شود و اگر ميت بيشتراز يك پسر داشته باشد، مال به طور مساوى بين آن‌ها تقسيم مى‌شود و اگر بيشتر از يك دختر داشته باشد، دو ثلث (3/ 2) به «فرض» و بقيه به «ردّ» بين آن‌ها تقسيم مى‌شود.

(مسأله 2988) اگر براى ميت پسر و دختر يا پسران و دختران متوفى باهم باشند، تمام ارثيه مال آن‌ها است و سهم مرد دو برابر سهم زن است.

(مسأله 2989) اگر براى ميت پدر و مادر با يك پسر باشد، دو سدس (6/ 2) ارث مال والدين است؛ يعنى چهار سهم از دوازده سهم و بقيه مال پسر است. هم‌چنين اگر با آن‌ها چند پسر باشد، براى هريك از والدين سدس (6/ 1) ارث است وبقيه به صورت مساوى بين پسران تقسيم مى‌شود.

اگر از متوفى يك يا چند پسر با چند دختر باقى مانده باشند، دو سدس (6/ 2) ارث مال والدين و بقيه بين فرزندان پسر و دختر تقسيم مى‌شود، البته سهم مرد دو برابر سهم زن است. اگر يكى از والدين ميت با يك پسر باقيمانده باشند، سدس (6/ 1) مال به او و بقيه به پسر مى‌رسد. به هر حال مال‌

والدين دو سدس تركه است بدون اين كه نقصى بر آن‌ها وارد شود، چه آنان با يك پسر يا يك دختر يا با پسران متعدد يا با دختران متعدد يا با پسران و دختران متعدد باشند.

(مسأله 2990) اگر براى متوفى يكى از والدين با يك دختر باشد، ربع (4/ 1) تركه مال يكى از والدين و سه ربع (4/ 3) آن مال دختر است و اگر ورثه‌ها يكى از والدين با دو يا چند دختر باشد، خمس (5/ 1) تركه ميت مال پدر يا مادر بوده، بقيه تركه مال دختران مى‌باشد و بين آن‌ها به طور مساوى تقسيم مى‌شود و اگر والدين با يك دختر باشند، هريك از والدين خمس را مالك مى‌شوند و باقى به دختر مى‌رسد و اگر پدر و مادرميت با دو دختر و بيشتر جمع شوند، براى هريك از پدر و مادر يك ششم (6/ 1) تركه و باقى مال براى دخترها مى‌باشد.

(مسأله 2991) اگر ورثه متوفى يكى از والدين با زوج ويك دختر باشد، ارث شوهر يك ربع است- سه سهم از دوازده سهم- و مال دختر نصف است و مال يكى از والدين يك ششم (6/ 1) ارث است و يك سهم باقيمانده تنها به والدين و دختر بر مى‌گردد، نه به زوج. اگر وارث ميت يكى از والدين با زوجه و دو دختر يا بيشتر باشد، مال زوجه ثمن (8/ 1) و براى دختران دو ثلث (3/ 2) و مال يكى از والدين سدس (6/ 1) است و يك سهم باقيمانده تنها به يكى از والدين ودختران بر مى‌گردد، نه به زوجه.

(مسأله 2992) اگر وارث، شوهر با والدين ودختر باشد، مال شوهر يك ربع (12/ 3) و مال والدين دوسدس (12/ 4) است وپنج سهم باقيمانده مال دختراست و از سهم او نصف سدس (12/ 1) كم مى‌شود. همچنين است اگر به جاى دختر پسرى باشد، مال او پنج سهم از دوازده سهم مى‌باشد، نيز حكم چنين است اگر به جاى يك دختر، دو دختر يا بيشتر باشد و به جاى پسر، چندپسر باشند.

(مسأله 2993) اگر ورثه‌هاى ميت، زن با والدين و دو دختر باشد، سهم زن ثمن (24/ 3) است و سهم والدين دو سدس (24/ 8) مى‌باشد و سيزده سهم باقيمانده مال دختران است، چه دو دختر باشند يا بيشتر و از سهم آن‌ها كه دو ثلث است، سه سهم كم مى‌شود. اگر در همين فرض به جاى دو دختر، يك دختر باشد، نه تنها كم نمى‌شود بلكه ربع سدس (24/ 1) زياد مى‌شود و به والدين ودختر بر مى‌گردد كه دو پنجم آن مال والدين وسه پنجم، مال دختر مى‌شود.

(مسأله 2994) اگر ميّت همراه والدين، يك برادر و دو خواهر، يا چهار خواهر، يا دو برادر داشته باشد اين‌ها به چند شرط مازاد بر سدس را مانع مادر مى‌شوند:

1- تعدد، يعنى از دوبرادريا چهارخواهر، يايك برادر ودو خواهركمتر نباشند.

2- مسلمان باشند وآزاد.

3- همه متولد شده باشند، نه آن كه در حمل باشند.

4- از يك پدر ومادر ويا از يك پدر باشند.

5- پدر موجود باشد.

چنان‌چه اين شرايط در آن‌ها جمع شوند، زياده از يك ششم را براى مادر مانع مى‌شوند. پس اگر شرايط بالا جمع شود و با والدين پسر يا دختر براى ميت نباشد، مال مادر يك سدس است و بقيه مال پدر است و اگر با آن‌ها دختر باشد، هر يك از والدين سدس ودختر نصف و بقيه به پدر ودختربصورت ربع مى‌رسد و چيزى از آن به مادر بر نمى‌گردد.

(مسأله 2995) اولاد اولاد به منزله خود اولادند، در صورتى كه اولاد نباشند و هر دسته قسمت كسى را مى‌برد كه به ميّت نزديكتر است. پس اگر دختر ميّت اولاد دارد پسر ميت هم اولاد داشته باشد، مال اولاد دختر ميت ثلث است كه بين آن‌ها تقسيم مى‌شود، البته سهم مرد دو برابر زن است و مال اولاد پسر ميت دو ثلث است كه بين زن و مرد تقسيم مى‌شود، سهم مرد، دو سهم زن است. اگر ميّت فرزند داشته باشد، اولاد اولاد او ارث نمى‌برند- چه پسر باشند چه دختر- ونزديكترين اولاد اولاد، از دورترآن‌ها مانع مى‌شوند. پس اگر ميّت فرزندِ فرزند داشته باشد، ميراث به فرزند فرزند فرزند، نمى‌رسد و فرزندِ فرزند با پدر ومادر ميّت شريك مى‌شوند مانند پدران خودشان و نزديك بودن پدر و مادر به ميّت مانع ارث اولاد نمى‌شوند. بنابراين اگر ميّت، پدر و مادر و نوه از ناحيه پسر داشته باشد، مال هريك از پدر و مادر، سدس و بقيه مال نوه ميت است و اگر ميت پدر و مادر همراه با نوه از ناحيه دخترداشته باشد، مال والدين دو سدس و مال اولاد دختر نصف مى‌باشد، ولى سدس باقيمانده مطابق سهم شان به همه بر مى‌گردد و اگر ورثه‌ها يكى از والدين با اولادهاى دختر ميت باشد، اولاد دختر سه ربع تركه را به تسميه ورد مى‌برد وربع باقيمانده مال پدر يا مادر مى‌شود. همانطورى كه ردّ به دختر ميت بر مى‌گشت، به اولاد دختر او نيز بر مى‌گردد، اگر زوج يا زوجه با آن‌ها شريك شود، نقص بر اولاد دختر وارد مى‌شود. اگر براى متوفى شوهر و پدر ومادر و نوه‌هاى دخترى باهم باشند، مال شوهر يك ربع (12/ 3) و مال پدر و مادر دو سدس (12/ 4) و بقيه‌

 

مال اولاد دختر متوفى مى‌شود. بنابراين از سهم آنها كه نصف‌

است، به مقدار نصف سدس (12/ 1) كم مى‌شود.

(مسأله 2996) واجب است از تركه، لباس بدن، شمشير، انگشتر و مصحف و رحل ميت مجاناً به عنوان حَبوَه به پسر بزرگتر داده شود و اگر لباس ميت متعدد باشند، همه آن‌ها به پسر بزرگ ميت داده مى‌شود. اگر غير از لباس، موارد ديگرش نيز متعدد باشد پسر بزرگتر از باب احتياط بايد در زيادى با ساير ورثه، مصالحه كند. اگر بر ذمه ميت دين يا حج واجب باشد كه تركه و حبوه بيشتر از دين ومصارف حج نشود، بنابر اقرب واجب است كه تمام تركه و حبوه بدون استثنا براى اداى دين يا مخارج حج مصرف شود. امّا اگر دين به اندازه تركه يا بيشتر نباشد، اقرب آن است كه حبوه بالنسبه متعلق به فرزند بزرگ است. پس اگر دين ده درهم باشد و تركه غير حبوه هشت درهم و قيمت حبوه چهار درهم باشد، مالك حبوه با سه درهم ويك سوّم درهم (و 3) 0، حبوه را آزاد مى‌كند و حكم چنين است در كفن و غير كفن از مؤنه تجهيز ميّت كه از اصل تركه خارج مى‌شود.

(مسأله 2997) اگر ميّت تمام حبوه يا بعضى از آن را براى غير پسر بزرگترش وصيّت كند، وصيّت او نافذ است و پسر بزرگتر از حبوه محروم مى‌شود و اگر به ثلث مال خود وصيت نمايد و آن را معين نكند ثلت وصيت شده، از حبوه و غير آن حساب مى‌شود. هم‌چنين از مجموع تركه وجوه به نسبت، حساب مى‌شود اگر ميت صد دينار را براى كسى وصيت كند در صورتى كه اين صد دينار مساوى باثلث تركه يا كمتر از ثلث آن باشد و اگر عين حبوه يا بعضى از آن، مورد رهن باشد، واجب است كه ازمجموع تركه آزاد شود.

(مسأله 2998) در لباس بين زمستانى وتابستانى وپنبه وچرم وغير آن‌ها وكوچك و بزرگ، فرقى نيست، بنابراين كلاه و امثال آن، در آن داخل مى‌باشد واظهر اين است كه جوراب، كمربند و كفش نيز داخل در لباس است و در لباس لازم نيست كه آن را پوشيده باشد، بلكه آماده نبودنش براى پوشيدن، كفايت مى‌كند، مگر اين‌كه براى تجارت يا كسانى ديگر تهيه كرده باشد كه در اين صورت از حبوه محسوب نمى‌شود.

(مسأله 2999) ساعت در حبوه داخل نيست، امّا زره بنابر اظهر داخل است و داخل بودن تفنگ، هفت تير، خنجر و مانند آن‌ها از ابزار جنگى در حبوه بعيد نيست، نيز غلاف شمشير و قبضه آن و جعبه مصحف و احتياط آن است در چيزهايى كه پوشيدن آن بر مرد حرام مى‌باشد، مانند

انگشتر طلا و لباس ابريشم با ساير ورثه مصالحه نمايد. اگر ميت دو دستش قطع باشد، شمشير جزء حبوه نيست وهمچنين متوفى اگر نابينا باشد، قرآن جزء حبوه نمى‌باشد، البته اگرميت آن‌ها را قبل از قطع دست‌ها ويا كورى چشم‌ها تهيّه كرده بوده، جزء حبوه مى‌باشد.

(مسأله 3000) اگر در اصل ثبوت حبوه يا در عين‌هاى آن يا در چيزهاى ديگر از مسائل حبوه، بين فرزند بزرگتر وساير ورثه اختلاف پيدا شود به جهت اختلاف شان در اجتهاد يا تقليد، بايد براى حل آن به حاكم شرع رجوع كنند.

(مسأله 3001) اگر پسر بزرگتر متعدد و از نظر سنّ مساوى باشند، اقوا اين است كه در حبوه شريك مى‌شوند.

(مسأله 3002) در پسر بزرگتر معتبر است كه از لحاظ ولادت سابق باشد نه در انعقاد نطفه و اگر مشتبه شود، مرجع در تعيين بزرگتر، قرعه است. ظاهراً حبوه اختصاص به فرزند صُلبى دارد، نه فرزند فرزند و در پسر بزرگتر شرط نيست كه هنگام فوت پدر به دنيا آمده باشد، همچنين بلوغ در حين وفات پدر نيزشرط نيست.

(مسأله 3003) اظهر آن است كه در مستحق حبوه، عدم سفاهت شرط نمى‌باشد و اگر ميت جز حبوه، مالى ديگرى نداشته باشد بازهم بنابر اقرب حبوه به پسر بزرگتر داده مى‌شود.

(مسأله 3004) اگر فرزندى بميرد- پسر باشد يا دختر- كه پدر وجد يا جدّه او زنده باشند، پدر وارث او به شمار مى‌آيد، نه جدّ وجدّه، امّا مستحب است كه پدر، جد يا جدّه را يك سدس (6/ 1) از اصل تركه بدهد. اگر جدّ يا جدّه متعدد باشند، مثلًا اگر وارث ميّت- اعم از پسر يا دختر- فقط پدر و پدر بزرگ ياپدر و مادر بزرگ باشد، تمام مال ميّت به پدر مى‌رسد، امّا مستحب است كه براى پدر بزرگ يا مادربزرگ چه يكى باشند يا چندين پدر بزرگ يا مادر بزرگ داشته باشد، (6/ 1) از كل مال بدهد. اگر دوتا مادر بزرگ پدرى و دو تا مادرى دارد يكى از مادر بزرگ‌هاى مادرى با قرعه خارج مى‌شود و مال به طورى مساوى بين سه نفر قسمت مى‌شود. همچنين است اگر ميّت دو تا پدر بزرگ پدرى فرد و دومادرى داشته باشد، يكى از پدر بزرگ‌هاى مادرى با قرعه خارج و مال بين سه نفرقسمت مى‌شود.

دانلود ارث طبقه اول – آیت الله فیاض (مد ظله العالی)

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=1484