(مسأله 3205) هر كس براى ترساندن مردم سلاح بكشد، از شهر و ديارش تبعيد مىشود و هر كس سلاح بكشد و كسى را مجروح كند، اوّل او را قصاص مىكنند، سپس از شهر و وطنش تبعيد مىسازند، و هر كس سلاح بكشد و مال كسى را بگيرد دست و پايش را مىبرند و هركس سلاح بكشد و مال كسى را بگيرد و مرتكب ضرب و جرح هم بشود ولى مرتكب قتل نشود، در اين صورت امام عليه السلام مخيّر است او را بكشد يا دار بزند يا دست و پايش را ببرّد. هركس بجنگد و مرتكب قتل شود ولى مال كسى را نگرفته باشد بر امام عليه السلام لازم است كه او را بكشد. هر كس بجنگد و مرتكب قتل گردد و مال كسى را هم گرفته باشد بر امام عليه السلام لازم است كه دست راست او را به جهت سرقت ببرّد و بعد او را به اولياى مقتول بسپارد و آنها بعد از گرفتن مال، وى را به قتل مىرسانند. چنانچه اولياى مقتول شخص محارب را عفو نمايند بر امام عليه السلام لازم است كه او را به قتل برساند، ولى اولياى مقتول حق ندارند از محارب ديه بگيرند و او را رها نمايند.
(مسأله 3206) مالى را كه شخص محارب مىگيرد بين اينكه آن مال به حدّ نصاب برسد يا نرسد فرقى نيست.
(مسأله 3207) هرگاه محارب براى بدست آوردن مال، كسى را به قتل برساند ولى مقتول حق دارد به عنوان قصاص او را به قتل برساند، در صورتى كه مقتول كفو او باشد و چنانچه ولى او را عفو كند، امام عليه السلام به عنوان حدّ او را به قتل مىرساند هرچند كفو نباشد. بنابراين قصاص بر او نيست امّا به عنوان حدّ به قتل مىرسد.
(مسأله 3208) براى ولىّ جايز است كه بدل از قصاص كه حق اوست ديه بگيرد، ولى براى او جايزنيست بدل از قتلى كه به عنوان حدّ است ديه بگيرد.
(مسأله 3209) اگر محارب كسى را مجروح كند، چه مجروج كردن او به جهت مطالبه مال باشد يا به جهت چيزى ديگر، در اين صورت ولىّ او را قصاص مىكند، سپس از شهرش تبعيد مىشود و چنانچه ولى از قصاص عفو كند بر امام عليه السلام است كه شخص محارب را از شهر وديارش تبعيد نمايد.
(مسأله 3210) هرگاه محارب قبل از آنكه دستگير شود توبه نمايد، حدّ از او ساقط است، ولى آن حقوقى كه به ذمّه او تعلق گرفته، مانند قصاص ومال از او ساقط نيست و چنانچه بعد از گرفتار شدنش توبه نمايد حدّ از او ساقط نيست همان طورى كه حقوق ديگر ساقط نمىباشد.
(مسأله 3211) شخصى كه به دار آويخته شده نبايد بيشتر از سه روز روى چوبه دار باقى بماند، بلكه بعد از سه روز بايد پائين آورده شود و بر او نماز خوانده، به خاكش بسپارند.
(مسأله 3212) محارب از شهرى به شهرى و از سرزمينى به سرزمين ديگرى تبعيد مىگردد و به او نبايد اجازه دهند كه بر روى زمين استقرار يابد، و نبايد امانش دهند و با او خريد و فروش كنند، پناه و غذا و صدقه هم ندهند تا اينكه بميرد.