(مسأله 3620) اگر كسى حيوانى قابل تذكيه را بدون اذن صاحبش تذكيه نمايد- چه آن حيوان حلال گوشت باشد يا نباشد- مالك مخيّر است بين اينكه حيوان تذكيه شدهاش را بردارد و تفاوت بين زنده وتذكيه شده آن را از جانى مطالبه نمايد و بين اينكه حيوان ذبح شده را نگيرد و تمام قيمت را از او مطالبه نمايد. بنابراين اگر جانى قيمت حيوان را به صاحبش بدهد حيوان تذكيه شده را مالك مىشود، امّا اگر جانى حيوان را به غير تذكيه تلف كند ضامن قيمت حيوان خواهد بود. البته اگر در حيوان چيزى كه قابل ملكيت و انتفاع است مثل پشم و مانند آن باقى باشد مالك
مانند صورت قبلى مخيّراست. اگر بدون اينكه تلف كند بر حيوان جنايت وارد نمايد، مثل اينكه بعض اعضاى حيوان را ببرّد يابشكند يا مجروح نمايد، بر او ارش مىباشد كه عبارت است از تفاوت بين دو قيمت سالم و معيوب. امّااگر چشم چهار پا را در بياورد، ربع (4/ 1) قيمت آن بر عهده جانى خواهد بود، ولى اگر بر چهارپا جنايت وارد كند، بعد جنين حيوان سقط گردد، بنابر اظهر حيوان مذكور را يك بار با جنينى كه در شكم داشت قيمت كند و يك بار هم بدون آن، بعد تفاوت بين آن دو قيمت را بپردازد.
(مسأله 3621) در وارد كردن جنايت بر حيوانى كه قابل تذكيه نيست- مانند سگ وخوك- تفصيل است. خوك اگر به سبب تلف يا مانند آن بر او جنايت وارد شود ضمان ندارد مگر اينكه مال كافر ذمّى باشد و كافر ذمّى به شرايط ذمّه عمل كرده باشد و در غير آن ضامن نيست، همانگونه كه در شراب و آلت لهو و امثال اين ها ضمان نيست و سگ غير شكارى نيز ضمان ندارد، امّا اگر كسى سگ شكارى را بكشد بر عهده او چهل درهم است و اگر كسى سگ گله، سگ بوستان يا سگ زراعت را بكشد ضامن قيمت آنها مىباشد.