آيا حاكم و زمامدار دولت اسلامى صلاحيت انجام آن چيزهايى را دارد كه عمربن خطاب، خليفه‌ى دوم، انجام داد؛ مانند: محدودساختن مهر،[1] تعيين‌


[1] . همان طور كه در جواب اشاره شده، حداقل و حداكثر مهر در شريعت تعيين نشده است گرچه در فقه نظريات مختلفى در اين مورد ابراز شده است؛ اما سنت اين است كه مقدار مهر بايد كم باشد. در حديثى نقل شده كه عمر بن خطاب خليفه‌ى دوم رضى الله عنه) روزى بر منبر بود و مهر بيش‌تر از 400 درهم را ممنوع قرارداد؛ اما وقتى از فراز منير پايين آمد، زنى از قريش با اعتراض گفت: شما حق نداريد بيشتر از 400 درهم را ممنوع گردانيد. آيا نشنيده اى كه خداوند گفته است:« وَ إِنْ أَرَدْتُمُ اسْتِبْدالَ زَوْجٍ مَكانَ زَوْجٍ وَ آتَيْتُمْ إِحْداهُنَّ قِنْطاراً فَلا تَأْخُذُوا مِنْهُ شَيْئاً»( نساء/ 20)؛ اگر خواستيد همسر خود را طلاق دهيد و به جاى او همسر ديگرى بگيريد و به يكى از آنان كه مى‌خواهيد طلاقشان دهيد، به اندازه‌ى پوستى پر از طلا مهرداده ايد، چيزى از آن را بازپس نگيريد( عمررضى الله عنه) گفت: خدايا! مرا ببخش، مردم از عمر فقيه ترند. سپس دوباره به منبر رفت و گفت: هر كس بخواهد مى‌تواند از مال خود به عنوان مهر، هر مقدار را كه دوست دارد، اعطا كند.

يراى آگاهى بيشتر، رجوع كنيد به:

1- وزارت اوقاف و شئون اسلامى كويت، الموسوعة الفقهية، جلد 39، چاپ دوم، كويت، 2005، كلمه مهر، ص 160.

2- السيد سابق، فقه السنة، جلد دوم، لبنان، دارالفكر للطباعة و النشر والتوزيع، 1992، ص 137 و 138.

3- دكتر وهيه الزحيلى، الفقه الاسلامى و ادالته، جلد 7، چاپ سوم، دمشق، دارالفكر، 1989، ص 255.( مترجم) 1989، ص 255.( مترجم)

 

مدت غيبت شوهر از زوجه‌اش‌[1]، وضع عطا يا بخشش براى كودكى كه مادرش او را از شير جداساخته باشد و نه قبل از آن و سپس عدول از آن به‌


[1] . در فقه ذكر شده كه بر شوهر واجب است براى حفظ عفت خود و همسرش، هر چند مدت يك بار، يا همسرش هم بستر شود. در مورد مدت آن اختلاف نظر است. برخى ترك مباشرت جنسى براى مدت بيش از چهار ماه را بدون عذر موجه منع كرده اند. هم چنين درباره‌ى اين كه شوهر در حالات مسافرت، تا چه مدت حق دارد از همسرش غايب باشد، نظرياتى ابرازشده كه از آن جمله شش ماه است؛ به اين دليل كه در حديثى آمده است خليفه‌ى دوم( رضى الله عنه) در حالى كه از شهر پاسدارى مى‌كرد از زنى شنيد كه با خود شعرى مى‌خواند و از غايب بودن شوهرش شكوه مى‌كرد. خليفه از حالت او جويا شد. گفتند كه شوهر او به جهاد رفته است. عمر شوهر او را فراخواند. سپس از دخترش حفصه پرسيد: زن تا چه مدت مى‌تواند غيابت شوهرش را تحمل كند؟ حفصه گفت: پنج يا شش ماه. سپس خليفه براى مردم اعلام كرد كه در صورت نداشتن عذر موجه براى مسافرت، حداكثر مدت غايب بودن شوهر از همسرش شش ماه است. از اين رو، در برخى از نظريات فقهى گفته شده است كه در صورت عدم عذر موجه، محكمه مى‌تواند يعد از اطلاع دادن به شوهر غايب فراخواندن او و حضور نيافتنش، عاقد نكاح او را فسخ كند.

براى آگاهى بيشتر، رجوع كنيد به:

1- وزارت اوقافى و شئون اسلامى كويت، الموسوعة الفقهية، جلد 30، چاپ اول، كويت، 1994 كلمه عشر، ص 127 و 128 و جلد 44، چاپ دوم، 2008، كلمه وط، ص 35 و مابعد.

2- السيد سابق، فقه السنة، جلد دوم، لبنان، دارالفكر للطباعة والنشر و التوزيع، 1992، ص 163.

3- دكتر وهبه الزحيلى، الفقه الاسلامى و ادلته، چلد 7، چاپ سوم، دمشق، دارالفكر، 1989، ص 330.( مترجم)

 

قانون عطا يا بخشش براى هر كودك در هر سنى كه باشد؟

 

پاسخ:

بلى! محدود ساختن مهر جايز است در صورتى كه حاكم شرع و زمامدار دولت اسلامى تشخيص دهد كه مصلحت عمومى محدوديت را ايجاب مى‌كند؛ زيرا در شريعت مقدس، مقدار آن تعيين نشده است. همچنين اگر مصلحت ايجاب كند، او مى‌تواند براى غيبت شوهر از زوجه نيز مدت تعيين كند. اما تغيير حكم شرعى در صلاحيت حاكم اسلامى نيست، در هر مرتبه و مقامى كه باشد. حتى پيامبر اكرم (ص) به مقتضاى آيه‌ى كريمه‌ى‌ «وَ ما يَنْطِقُ عَنِ الْهَوى‌ إِنْ هُوَ إِلَّا وَحْيٌ يُوحى‌» اين حق را ندارد.