وكالت آن است كه انسان كاری را كه می تواند در آن دخالت كند به ديگری واگذار نمايد تا از طرف او انجام دهد، مثلا كسی را وكيل كند كه خانه او را بفروشد يا زنی را برای او عقد نمايد پس آدم سفيهی كه مال خود را در كارهای بيهوده مصرف می كند اگر حاكم شرع او را از تصرف منع كرده يا در حالی كه بالغ شده سفيه بوده نمی تواند برای فروش مال خودش، كسی را وكيل نمايد.
٢٢٥٧ در وكالت لازم نيست صيغه بخوانند و اگر انسان به ديگری بفهماند كه اورا وكيل كرده و او هم بفهماند قبول نموده، مثلا مال خود را به كسی بدهد كه برای او بفروشد و او مال را بگيرد وكالت صحيح است.
٢٢٥٨ اگر انسان كسی را كه در شهر ديگر است وكيل نمايد و برای او وكالتنامه بفرستد و او قبول كند اگرچه وكالتنامه بعد از مدتی برسد وكالت صحيح است.
٢٢٥٩ موكل يعنی كسی كه ديگری را وكيل می كند، و نيز كسی كه وكيل می شود بايد بالغ و عاقل باشند و از روی قصد و اختيار اقدام كنند و بچه مميز هم اگر فقط در خواندن صيغه وكيل شده باشد و صيغه را با شرايطش بخواند صيغه ای كه خوانده صحيح است.
٢٢٦٠ كاری را كه انسان نمی تواند انجام دهد، يا شرعا نبايد انجام دهد نمی تواند برای انجام آن از طرف ديگری وكيل شود، مثلا كسی كه در احرام حج است چون نبايد،صيغه عقد زناشويی را بخواند، نمی تواند برای خواندن صيغه از طرف ديگری وكيل شود.
٢٢٦١ اگر انسان كسی را برای انجام تمام كارهای خودش وكيل كند صحيح است.ولی اگر برای يكی از كارهای خود وكيل نمايد و آن كار را معين نكند وكالت صحيح نيست.
٢٢٦٢ اگر وكيل را عزل كند يعنی از كار بر كنار نمايد بعد از آن كه خبر به او رسيد نمی تواند آن كار را انجام دهد. ولی اگر پيش از رسيدن خبر آن كار را انجام داده باشد صحيح است.
٢٢٦٣ وكيل می تواند از وكالت كناره بگيرد و اگر موكل غايب هم باشد اشكال ندارد.
٢٢٦٤ وكيل نمی تواند برای انجام كاری كه به او واگذار شده ديگری را وكيل نمايد ولی اگر موكل به او اجازه داده باشد كه وكيل بگيرد به هر طوری كه به او دستور داده، می تواند رفتار نمايد، پس اگر گفته باشد: برای من وكيل بگير بايد از طرف او وكيل بگيرد و نمی تواند كسی را از طرف خودش وكيل كند.
٢٢٦٥ اگر انسان با اجازه موكل خودش، كسی را از طرف او وكيل كند نمی تواند آن وكيل را عزل نمايد و اگر وكيل اول بميرد يا موكل، او را عزل كند وكالت دومی باطل نمی شود.
٢٢٦٦ اگر وكيل با اجازه موكل، كسی را از طرف خودش وكيل كند موكل و وكيل اول می توانند آن وكيل را عزل كنند و اگر وكيل اول بميرد يا عزل شود وكالت دومی باطل می شود.
٢٢٦٧ اگر چند نفر را برای انجام كاری وكيل كند و به آنها اجازه دهد كه هر كدام به تنهايی در آن كار اقدام كنند، هر يك از آنان می تواند آن كار را انجام دهد و چنانچه يكی از آنان بميرد وكالت ديگران باطل نمی شود، ولی اگر نگفته باشد كه با هم يا به تنهايی وكيل است كه انجام دهد و از حرفش هم معلوم نباشد كه می توانند به تنهايی انجام دهند، يا گفته باشد كه با هم انجام دهند، نمی توانند به تنهايی اقدام نمايند. و در صورتی كه يكی از آنان بميرد وكالت ديگران باطل می شود اگر با هم وكيل شده باشند.
٢٢٦٨ اگر وكيل يا موكل بميرد يا ديوانه هميشگی شود وكالت باطل می شود و نيز اگر گاه گاهی ديوانه شود و يا بيهوش شود بنابر احتياط واجب بايد به معامله ای كه انجام می دهد ترتيب اثر ندهند و نيز اگر چيزی كه برای تصرف در آن وكيل شده است از بين برود، مثلا گوسفندی كه برای فروش آن وكيل شده بميرد وكالت باطل می شود.
٢٢٦٩ اگر انسان كسی را برای كاری وكيل كند و چيزی برای او قرار بگذارد بعد از انجام آن كار، چيزی را كه قرار گذاشته بايد به او بدهد.
٢٢٧٠ اگر وكيل در نگهداری مالی كه در اختيار او است كوتاهی نكند و غير از تصرفی كه به او اجازه داده اند تصرف ديگری در آن ننمايد و اتفاقا آن مال از بين برود نبايد عوض آن را بدهد.
٢٢٧١ اگر وكيل در نگهداری مالی كه در اختيار او است كوتاهی كند، يا غير از تصرفی كه به او اجازه داده اند تصرف ديگری در آن بنمايد و آن مال از بين برود ضامن است. پس اگر لباسی را كه گفته اند بفروش، بپوشد و آن لباس تلف شود بايد عوض آن را بدهد
٢٢٧٢ در مال بكند مثلا لباسی را كه گفته اند بفروش، بپوشد و بعدا تصرفی را كه به او اجازه داده اند بنمايد آن تصرف صحيح است.