وقت نماز ظهر و عصر

مسأله اختصاصی

جوادی آملی: مسأله 769- فرا رسیدن ظهر شرعی، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است. ظهر شرعی، غیر از ساعت دوازده روز است، زیرا ظهر شرعی، گاهی قبل از ساعت دوازده و گاهی پس از آن است، چنان‌كه در بعضی از شهرها پیش از ساعت دوازده و در برخی دیگر، پس از ساعت دوازده است.

مسأله 729- اگر چوپ یا چیزی مانند آن را1، راست در زمین هموار فرو برند2 صبح که خورشید بیرون می آید، سایه آن به طرف مغرب می افتد و هرچه افتاب بالا می آید این سایه کم می شود3 و در شهرهای ما4 در اوّل ظهر شرعی[1] به آخرین درجه کمی می رسد و ظهر که گذشت، سایه آن به طرف مشرق بر می گردد و هرچه خورشید رو به مغرب  می رود،‌سایه زیادتر می شود. بنابراین وقتی سایه به آخرین درجه کمی رسید و دو مرتبه رو به زیاد شدن گذاشت، معلوم می شود ظهر شرعي شده است ولي در بعضي شهرها مثل مكه كه گاهي موقع ظهر سايه به كلي از بين مي رود، بعد از آن كه سايه دوباره پيدا شد، معلوم ميشود ظهر شده است.

این مسأله در رساله آیت الله سیستانی نیست.

1- زنجانی: که به آن شاخص می گویند…

2- بهجت: برای تعیین ظهر شرعی می توان از«شاخص» استفاده کرد و آن، چوب یا چیزی مانند آن است که به صورت عمودی در زمین مسطح فرو می برند…

3- سبحانی: هنگامی که به آخرین درجه کمی رسید و به سوی مشرق برگشت اوّل ظهر شرعی است[1]  ولی در بعضی شهرها مثل مکه که گاهی موقع ظهر سایه به کلی از بین می رود ، بعد از آنکه سایه دوباره پیدا شد ، معلوم می شود ظهر شده است.

 4- بهجت: در اکثر شهرها…

مظاهری: در شهرهای ایران…

*****

جوادی آملی: مسأله 770- ظهر شرعی، وقتی است كه آفتاب از دایره نصف‌النهار بگذرد و تشخیص آن، به این است كه در شهرهای اِستوایی، سایهٔ شاخص كه هنگام طلوع آفتاب به طرف مغرب بود، كاملاً از بین برود و با شروع سایهٔ جدید شاخص به طرف مشرق، وقت نماز ظهر و سپس نماز عصر است، چنان‌كه برخی از روزهای سال در مكه اتفاق میافتد. تشخیص ظهر شرعی در شهرهایی كه در خطّ اِستوا قرار ندارند؛ مانند بسیاری از كشورهای شمالی و جنوبی، به این است كه شاخصِ صافی به طور عمود در مكان مسطّح نصب شود، هنگامی كه سایهٔ پدید آمده از صبح به طرف مغرب، به نهایت كوتاهی خود برسد و شروع به زیادی به سمت مشرق كند، آغاز ظهر شرعی است.

مکارم: مسأله 672 – وقت نماز ظهر و عصر از اوّل ظهر شرعی (یعنی مایل شدن خورشید از وسط آسمان به سوی مغرب) تا هنگام غروب آفتاب است و بهترین راه برای پی بردن به دخول وقت ظهر  استفاده از شاخص است به این گونه که قطعۀ چوب صاف  یا میله ای را در زمین هموار به طور عمودی فرو کند، صبح که خورشید بیرون می آید سایه آن به طرف مغرب می افتد و هرچه آفتاب بالا آید این سایه کم  می شود، هنگامی که سایه به آخرین درجهٔ کمی رسید موقع ظهر است و همین که رو به زیادی گذارد  و سایه به سوی مشرق برگشت اوّل وقت نماز ظهر و عصر است، البته در بعضی از شهرها مثل «مکه مکرّمه» در بعضی از روزهای سال هنگام ظهر سایه به کلی از بین می رود و آفتاب کاملاً عمودی می تابد، در این گونه مناطق  موقعی که مجدداً سایه پیدا شد، وقت نماز ظهر و عصر شده است.

باید توجه داشت که همیشه ساعت 12 ظهر شرعی نیست بلکه در بعضی از مواقع سال ظهر شرعی قبل از 12 و گاهی بعد از ساعت 12 است و ساعت 12 ساعت قراردادی و رسمی است نه شرعی.

مسائل اختصاصی:

جوادی آملی: مسأله 771- وقت نماز ظهر و عصر، طبق معروف، به چهار صورت است:

یكم: وقت مختصّ به هر كدام، به گونه‌ای كه عمداً نمیشود یكی را در زمان دیگر انجام داد؛ دوم: وقت مشترک بین هر دو؛ سوم: وقت فضیلت هر كدام؛ چهارم: وقت اِجزا. احكام هر یک در جای مناسب خود خواهد آمد. ان‌شاءالله!

جوادی آملی: مسأله 772- معنای وقت اختصاصی ظهر، آن است كه نماز عصر را نمیشود به‌عمد در وقت اختصاصی ظهر انجام داد و معنای وقت اختصاصی عصر، آن است كه در آن زمان محدود، غیر از نماز عصر، جایز نیست و معنای اختصاص، همان ترتیب است، بنابراین انجام دادن نماز ظهر در غیر وقت اختصاصی خود، همچنین انجام دادن نماز عصر در غیر وقت اختصاصی آن، باطل نیست، چنان‌که به‌جا آوردن نمازهای قضا، آیات، اجاره‌ای و مانند آن، در وقت اختصاصی ظهر یا عصر با فرض انجام دادن نماز ظهر یا عصر در وقت دیگر، باطل نیست.

مسأله 730- چوپ  یا چیز دیگری را که برای معین کردن ظهر به زمین فرو  می برند شاخص  گویند.

این مسأله در رساله آیات عظام: وحید، سیستانی و جوادی آملی نیست.

زنجانی: رجوع کنید به ذیل مسأله 729.

مسأله 731- نماز ظهر و عصر1 هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند: وقت مخصوص نماز ظهر  از اوّل ظهر است تا وقتی که از ظهر به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد2، و وقت مخصوص نماز عصر  موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر، وقت به مغرب3 مانده باشد، که اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند4، نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر  را بخواند5 و ما بین وقت مخصوص نماز ظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک  نماز ظهر و نماز عصر است6 و اگر کسی اشتباهاً نماز ظهر یا عصر را در وقت مخصوص  دیگری بخواند نمازش صحیح است7.

1- صافی: بنابر قول مشهور نماز ظهر و عصر…

2- گلپایگانی، صافی: که اگر کسی سهواً تمام نماز عصر را در این وقت بخواند نمازش باطل است (صافی: و این قول موافق با احتیاط است)…

زنجانی:  [که] اگر کسی در اثر ندانستن مسأله، تمام نماز عصر  را در این وقت بخواند نمازش باطل است…

بهجت: به اندازه  خواندن  نماز ظهر و تحصیل  شرایط نماز – اگر تحصیل نکرده است- بگذرد؛ و اگر کسی اشتباهاً عصر را در اين وقت بخواند نمازش باطل است…

مکارم: نمازهاى ظهر و عصر هر کدام «وقت مخصوص» و «وقت مشترکى» دارد: وقت مخصوص نماز ظهر از اوّل ظهر است تا موقعى که به اندازه خواندن نماز ظهر بگذرد…

3- مکارم: به غروب…

4- نوری: عمداً نخواند…

5- نوری:  ولی اگر سهواً نماز عصر را جلوتر بخواند، نماز ظهر را در وقت اختصاصی عصر، به نیّت ادا بخواند…

6- بهجت، مکارم: [پایان مسأله].

سبحانی: و اگر کسی در وقت مختص ظهر، نماز عصر و در وقت مختص عصر نماز ظهر بخواند، نماز او در هر دو مورد باطل است.

7- اراکی: نمازش باطل است.

گلپایگانی، صافی: اگر کسی در این وقت اشتباهاً تمام نماز عصر را  پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش صحیح است و باید  نماز ظهر را بعد از آن بجا آورد.

زنجانی: اگر کسی در این وقت در اثر ندانستن مسأله تمام نماز عصر را  پیش از نماز ظهر بخواند، نمازش بنابراحتیاط باطل است. وقت مخصوص و مشترک -که معنای آن در مسأله پیش گفته شد-  برای اشخاص فرق می کند؛ مثلاً برای مسافر اگر به اندازهٔ خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص  نماز ظهر تمام شده و وقت مشترک آغاز شده، و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازهٔ خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.

*****

خوئی، تبریزی 739، سیستانی 717، وحید 737: مسأله- وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا غروب آفتاب است.  ولی چنانچه نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخوانند باطل است، مگر این که از آخر وقت بیش از آوردن یک نماز مجال نباشد، که در این فرض اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخوانده نماز ظهر او قضا است و باید نماز عصر را بخواندو اگر کسی پیش از این وقت اشتباهاً تمام  نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است. و أحوط این است که آن را نماز ظهر قرار داده و چهار رکعت دیگر به قصد ما فی الذمّه بجا آورد.

. سیستانی: وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال[3] (ظهر شرعی) تا غروب آفتاب است…

*وحید: باید نماز عصر را بخواند و بعد از آن نماز ظهر را قضا کند، و اگر کسی پیش از این وقت سهوا تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است، و احتیاط واجب آن است که آن را نماز ظهر قرار داده و چهار رکعت دیگر به قصد مافی الذمه بجا آورد.

.سیستانی: و باید نماز ظهر را بخواند و احتیاط مستحب آن است که چهار رکعت دوم را به قصد مافی الذمه بجا آورد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۶): وقت نماز ظهر اول ظهر (زوال خورشید *) است تا هنگامی که فقط به مقدار خواندن نماز عصربه غروب آفتاب وقت مانده باشد.

{*} با طلوع خورشید از مشرق اشیاء دارای سایه های بلند به سمت مغرب هستند که هرچه خورشید بالاتر می‌رود سایه ها کوتاه تر می شوند تا این که خورشید در وسط آسمان قرار می گیرد در این هنگام اگر آفتاب به صورت عمودی بتابد سایه ها از بین می روند اما اگر مقداری مایل بتابد سایه ای کوتاه در سمت شمال یا جنوب باقی می‌ماند پس از متمایل شدن خورشید به سمت غرب سایه‌هایی که از بین رفته در سمت شرق به وجود می‌آید یا اگر چیزی از آن مانده در سمت مشرق افزایش می یابد که این زمان وقت نماز ظهر است همچنین نصف فاصله طلوع و غروب آفتاب ظهر شرعی است.

مسأله (۷): وقت نماز عصر از هنگامی است که به اندازه خواندن نماز ظهر از ابتدای ظهر گذشته باشد تا غروب آفتاب.

مسأله (۸): نماز ظهر و عصر هر کدام مخصوص و مشترک دارند وقت مخصوص نماز ظهر از اول ظهر است تا هنگامی که به اندازه خواندن نماز ظهر از اول ظهر گذشته باشد وقت مخصوص نماز عصر موقعی است که به اندازه خواندن نماز عصر به غروب آفتاب وقت مانده باشد و فاصله بین وقت مخصوص نمازظهر و وقت مخصوص نماز عصر، وقت مشترک نماز ظهرو نماز عصر است .

مسأله (۹): اگر مکلف تا وقت مخصوص نماز عصر نماز ظهر را نخوانده باشد نماز ظهر او قضا شده و در آن وقت باید نماز عصر را بخواند.

مظاهری: مسأله 614- وقت نماز ظهر و عصر بعد از زوال تا مغرب( تقریبا یک ربع بعد از غروب آفتاب) ولی وقت فضیلت آنها از اوّل زوال است تا موقعی که سایه شاخص به اندازه دو هفتم  آن شود (تقریبا یک ساعت و نیم بعد از ظهر) و وقت فضیلت عصر ادامه دارد تا موقعی که سایه شاخص  به چهار هفتم آن برسد( تقریبا سه ساعت بعد از ظهر).

اگر کسی نماز عصر را عمداً قبل از نماز ظهر بخواند نمازش باطل است مگر اینکه تا مغرب بیشتر از بجا آوردن یک نماز وقت نباشد که در این فرض اگر کسی تا این موقع نماز ظهر را نخواند نماز ظهر او قضا شده و باید نماز عصر را بخواند، و اگر کسی پیش از این وقت اشتباها تمام نماز عصر را پیش از نماز ظهر بخواند نمازش صحیح است و همچنین است نماز مغرب و عشا.

جوادی آملی: مسأله 773- وقت مخصوص ظهر، اول وقت است تا اندازه‌ای كه بتوان نماز ظهر مسافر یا حاضر را با تحصیل مقدمات آن، در آن وقت به‌جا آورد. وقت مخصوص عصر، مقداری از زمان تا مغرب است كه بتوان نماز عصر مسافر یا حاضر را در آن انجام داد. بین دو وقت مخصوص، وقت مشترک نماز ظهر و عصر است، اگر كسی نماز ظهر را تا وقت اختصاصی عصر به‌جا نياورده باشد، باید نماز عصر را اقامه كند و قضای نماز ظهر را بعداً به‌جا آورد و اگر سهواً نماز ظهر در وقت مخصوص عصر و یا نماز عصر سهواً در وقت مخصوص ظهر واقع شد، صحیح است.

مسأله 732- اگر1 پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و در بین نماز بفهمد اشتباه کرده است، (چنانچه در وقت مشترک باشد2) باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند3 یعنی نیّت کند که آنچه تا حال خوانده ام  و آنچه را مشغولم و آنچه بعد می خوانم همه نماز ظهر باشد، وبعداز آن كه نماز را تمام كرد، نماز عصر را بخواند4 و اگر در وقت مخصوص به ظهر باشد5،  باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند  و نماز را تمام کند و بعد نماز عصر را بخواند6 و احتیاط آن است که دوباره نماز عصر را هم بعد از آن بخواند و این احتیاط خیلی خوب است.

1- زنجانی: اگر در وقت مشترک یا وقت اختصاصی ظهر…

2- [قسمت داخل پرانتز در رسالهٔ آیات عظام: خوئی، تبریزی، سیستانی، وحید  و زنجانی نیست]

3-  زنجانی: ولی اگر نمازش شکسته است و در وقت اختصاصی ظهر، در بین نماز متوجّه  اشتباه خود شود، باید بعد از این نماز -که قطع آن خلاف احتیاط استحبابی است- هر دو نماز را به ترتیب بجا آورد.[پایان مسأله]

4- خوئی، سیستانی، تبریزی، وحید: [پایان مسأله].

5- اراکی: نمازش باطل است. [پایان مسأله]

گلپایگانی: نماز باطل است و آن را رها  می کند و هردو نماز را به ترتیب بجا می آورد و می تواند احتیاطاً نیّت را به نماز ظهر برگرداند  و نماز را تمام کند بعد هر دو نماز را به ترتیب جا آورد.

صافی: بنابراحتیاط نیّت را به نماز ظهر برگرداند  و نماز را تمام کند، بعد هر دو نماز را به ترتیب بجا آورد.

بهجت: پس اگر بعد از نماز فهمید نمازش باطل است مگر آنکه  به قصد آنچه الان وظیفه اوست بجا آورده و در تطبیق آن بر عصر اشتباه کرده  باشد نظیر اینکه به جای ظهر کلمه عصر بگوید  و اگر در اثناء متوجّه شود باید عدول کرده نیّت را به نماز ظهر برگرداند و احتیاط به اعادهٔ هر دو نماز بعد از آن ترک نشود و اگر موقعی ملتفت شد که داخل وقت مشترک شده است عدول به نماز ظهر می نماید؛ و اگر بعد از نماز فهمید نماز او صحیح است و عصر حساب می شود و اعادهٔ عصر بعد از نماز ظهر لازم نیست.

سبحانی: اگر التفات به اشتباه در وقت مختص باشد، نماز او باطل و اگر التفات در وقت مشترک بوده اگر چه شروع در وقت مختص به ظهر بوده باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام کند و بعد نماز عصر را بخواند.

6- نوری: واگر تمام نماز عصر را در وقت  اختصاصی ظهر بخواند و از وقت مشترک چیزی درک نکند، نماز باطل است و از آن صرف نظر کند و نماز ظهر و عصر را به ترتیب بجا بیاورد.

فاضل: به احتیاط واجب نیّت را به نماز ظهر بر گرداند و نماز را تمام کند، و دوباره آن را بخواند.[پایان مسأله]

*****

امام خامنه ای: مسأله ۲۹- اگر به تصور اینکه نماز ظهر خوانده است به نیت نماز عصر مشغول نماز شود و در بین نماز متوجه شود که نماز ظهر را نخوانده چنانچه در وقت مشترک نماز ظهر و عصراست  باید بلافاصله نیت خود را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام کند و پس از آن نماز عصر را به جا آورد و در صورتیکه در وقت مخصوص نماز ظهر باشد بنابر احتیاط واجب باید نیت را به نماز ظهر برگرداند و نماز را تمام کند ولی بعداً هر دو نماز (ظهر و عصر) را به ترتیب به جا آورد.

مکارم: مسأله 674- هرگاه پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول خواندن نماز عصر شود و در بین نماز متوجه گردد، چنانچه در وقت مشترک باشد باید عدول کند، یعنی نیّت خود را به  نماز ظهر برگرداند و قصد کند آنچه خوانده نماز ظهر است و به همین ترتیب  آن را ادامه دهد و بعد از آن که نماز را تمام کرد نماز عصر را بخواند و اگر در وقت مخصوص  ظهر باشد نماز او باطل است  و باید  نماز را به نیّت ظهر از سر بگیرد.

مظاهری: مسأله 617- اگر پیش از خواندن نماز ظهر سهوا مشغول نماز عصر شود و در بین نماز بفهمد اشتباه کرده است، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند و بعد از آنکه نماز را تمام کرد نماز عصر را بخواند و همین طور است در نماز مغرب و عشاء.

جوادی آملی: مسأله 774- رعایت ترتیب بین نماز ظهر و عصر و بین نماز مغرب و عشاء واجب است و تقدیم عمدی عصر بر ظهر و عشاء بر مغرب، موجب بطلان عصر و عشاء خواهد بود. اگر سهواً پیش از نماز ظهر، نماز عصر را شروع كند و در بین نماز بفهمد كه نماز ظهر را به‌جا نياورده، باید نیّت را به نماز ظهر برگرداند؛ یعنی قصد كند آنچه خواندم و آنچه میخوانم، همه نماز ظهر باشد؛ خواه این حالت در وقت مخصوص نماز ظهر پیدا شود؛ خواه در وقت مشترک، هر چند احتیاط مستحبْ آن است که اگر این عمل در وقت مخصوص ظهر رخ دهد، دوباره نماز ظهر پیش از عصر خوانده شود.

مسائل اختصاصی

بهجت: مسأله 616- اگر در وقت مشترک سهواً نماز عصر را بر ظهر مقدم داشت و در وقت مختص به نماز عصر فهمید آن را با همان نیّت نماز عصر تمام کند و سپس احتیاطاً نماز ظهر را به قصد ما فی الذمّه (یعنی آنچه بر ذمهٔ اوست) بخواند.

بهجت: مسأله 617- اگر مسافر، فقط وقت چهار رکعت نماز را داشت و نیّت ظهر کرد و در اثناء نماز نیّت  اقامت ده روز  یا بیشتر نمود، نماز او باطل است؛ پس آن نماز را قطع می کند و شروع به نماز عصر می نماید و بعد قضای ظهر را بجا می آورد؛ ولی اگر در این نیّت اقامت با اختیار اوست احتیاطاً این کار را نکند.

زنجانی: مسأله 741- اگر پیش از خواندن نماز ظهر، سهواً مشغول نماز عصر شود و پس از نماز متوجه اشتباه خود شود، باید نمازش را نماز ظهر قرار دهد و پس از آن نماز عصر را بخواند، و ظاهراً در اینجا فرقی نیست که این اشتباه در وقت مختص ظهر باشد یا در وقت مشترک، و بنابر احتیاط مستحب در نماز دوم قصد خصوص نماز عصر را نکند، بلکه نماز را به قصد ما فی الذمّه بجا آورد. ولی اگر نمازش شکسته است و در وقت اختصاصی نماز ظهر متوجه شود نماز ظهر را رجاءً بخواند و پس از آن باید نماز عصر را بجا آورد، و اگر در وقت مشترک متوجه شده پس از آن دو رکعت نماز به قصد ما فی الذمه بجا آورد و نیت خصوص ظهر یا عصر نکند.

سبحانی: مسأله 623- کسی که به قصد نماز عصر مثلا مشغول نماز می شود در بین نماز خیال می کند نماز ظهر می خواند مقداری از نمار را با همین حال می خواند و قبل از تمام شدن نماز یادش می آید که نماز عصر بوده و اول هم قصد نماز عصر کرده نماز او صحیح است . در این قسمت فرق بین اثناء و بعد از فراغ نیست.

مسأله 733- در روز جمعه انسان می تواند به جای نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند1، ولی احتیاط مستحب آن است که اگر نماز جمعه خواند نماز ظهر را هم بخواند. و این احتیاط خیلی مطلوب است.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست

1- سبحانی:  [پایان مسأله]

اراکی:  وافضل از نماز ظهر است.

نوری: ولی بهتر آن است که نماز جمعه بخواند…

*****

خوئی: مسأله 740- نماز جمعه واجب تخییری است به این معنی که مکلّف در روز جمعه مخیّر است که نماز جمعه را بخواند در صورتی که شرائطش موجود باشد، یا نماز ظهر بجا آورد پس اگر نماز جمعه را بجا آورد؛ کفایت از ظهر می کند.

گلپایگانی، صافی: مسأله 741- در زمان حضور امام علیه السلام واجب است انسان درروز جمعه بجای نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند، ولی در این زمان اگر کسی نماز جمعه بخواند، احتیاط واجب آن است که نماز ظهر را هم بخواند.

زنجانی: مسأله 742- در زمان حضور امام (علیه السلام) واجب است انسان در روز جمعه به جای نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند؛ ولی در زمان غیبت حضرت، با امکان حضور در نماز جمعه با شرایط معتبر، از مجتهد دیگر -با رعایت شرط اعلمیت- تقلید شود.

فاضل 726، مکارم 671: مسأله- نماز جمعه دو رکعت است و در روز جمعه جانشین نماز ظهر می شود و در زمان حضور پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم و امام معصوم علیه السلام و نائب خاصّ او ‌واجب عینی است، امّا در زمان غیبت کبری واجب تخییری می باشد، یعنی میان نماز جمعه و نماز ظهر مخیّر است، ولی در زمانی که  حکومت عدل اسلامی می باشد. و نماز جمعه اقامه شود، بهتر آن است که نماز جمعه خوانده شود.

. مکارم: احتیاط آن است که ترک نشود.

تبریزی: مسأله 738- در زمان غیبت امام علیه السلام نماز جمعه -در غیر صورتی که ذکر خواهد شد-  اگر اقامه شود مجزی از نماز ظهر نیست.

بهجت: مسأله 618- در روز جمعه انسان می تواند بنابرأظهر بجای نماز ظهر دو رکعت نماز جمعه بخواند و در عصر غیبت وجوب آن تخییری است، یعنی نماز جمعه کفایت از نماز ظهر می کند شرایط و احکام نماز جمعه در وقت مربوط به آن بیان خواهد شد.

وحید: مسأله 739- نماز جمعه با امام معصوم علیه السلام یا منصوب از قبل آن حضرت واجب تعیینی است،  و در زمان غیبت مکلّف مخیّر است که نماز ظهر بخواند یا –با اجتماع شرایط- نماز جمعه بخواند و احوط نماز ظهر است و افضل نماز جمعه است.

جوادی آملی: مسأله 775- نماز جمعه در زمان حضور امام معصوم (علیه السلام) و منصوب خاص او، واجب تعیینی است؛ به این صورت که غیر آن صحیح نیست؛ ولی در زمان غیبت معصوم (علیه السلام) واجب تخییری است؛ یعنی کسی که در نماز جمعه شرکت کرده، لازم نیست نماز ظهرِ چهار ركعتی را هم به‌جا آورد.

مسأله 734- احتیاط واجب آن است که نماز جمعه را از موقعی که عرفاً اوّل ظهر می گویند تأخیر نیندازند و اگر از اوائل ظهر تأخیر افتاد به جای نماز جمعه نماز ظهر بخواند.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

بهجت: رجوع کنید به مسأله ۱(از احکام نماز جمعه)

*****

خوئی: مسأله 740- وقت نماز جمعه، وقت زوال آفتاب است، و وقتش تا برابر شدن سایه شاخص است با شاخص بنابرأظهر.

اراکی: مسأله 728- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است تا وقتی که یک ساعت از اوّل ظهر بگذرد.

گلپایگانی، صافی: مسأله 742- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است تا مقداری که مکلّف  بتواند نماز جمعه را با شرایط آن –از تحصیل طهارت از حدث و خبث و حضور در اجتماع – بجا آورد .

زنجانی: مسأله 743- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است تا یک ساعت، و مراد از ساعت : یک دوازدهم روز است؛ بنابراین در فصول مختلف تغییر می کند.

تبریزی: مسأله 742- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است تا وقتی که سایه شاخص در طرف مشرق به اندازه خود شاخص شود.

مکارم: مسأله 733- وقت نماز جمعه از اوّل ظهر است به مقداری که اذان و خطبه ها و نماز مطابق معمول انجام شود و با گذشتن این مقدار، وقت نماز جمعه پایان می یابد و باید نماز ظهر خوانده شود.

وحید: مسأله 740 – وقت نماز جمعه مضیّق است ، و بنابراحتیاط واجب از اوّل ظهر شرعی –پس از احراز  آن به یقین یا اطمینان و غیر این ها از امّارات دخول وقت- تأخیر نیندازد.

جوادی آملی: مسأله 776- نماز ظهر روز جمعه، اگر به صورت چهار ركعت به‌جا آورده شود، وقت آن، همانند وقت سایر روزها وسیع است و اگر به صورت نماز جمعه انجام شود، وقت آن، محدود است به اینكه سایهٔ حادث شده، به اندازهٔ سایهٔ اول زوال شود، به صورتی كه بتوان در این فرصت، شرایط نماز را انجام داد و خطبه‌ها و دو ركعت آن را به طور متعادل به‌جا آورد و اگر با گذشت این اندازه از زمان، نماز جمعه ادا نشد، باید نماز چهار ركعتِ ظهر روز جمعه خوانده شود.

مساله اختصاصی

فاضل: مسأله 733- همان طور که [در مسأله شماره 731] بیان شده است، برای هر یک از نماز های ظهر و عصر و مغرب و عشا یک وقت مخصوص وجود دارد که اگر مکلّف عمداً نماز عصر را در وقت مخصوص ظهر یا نماز عشا را عمداً در وقت مخصوص مغرب بخواند نمازش باطل است، امّا اگر بخواهد نماز دیگری مانند قضای نماز صبح یا غیر آن را در وقت مخصوص ظهر یا مغرب  بخواند نمازش صحیح است.

4- گلپایگانی، تبریزی، صافی، نوری، سبحانی: ظهر شرعی در بعضی از مواقع چند دقیقه پیش از ساعت دوازده (تبریزی، نوری، سبحانی: به ساعت ظهر کوک) و گاهی چند دقیقه بعد از ساعت دوازده است.

خوئی، سیستانی، زنجانی: ظهر شرعی عبارت از گذشتن نصف روز است. مثلاً اگر روز دوازده ساعت باشد، پس از گذشتن شش ساعت از طلوع آفتاب ظهر شرعی است و اگر روز سیزده ساعت باشد پس از گذشتن شش ساعت و نیم از طلوع آفتاب  ظهر شرعی است .  (خوئی: و اگر روز یازده ساعت باشد، پس از گذشتن پنج ساعت و نیم از طلوع افتاب ظهر شرعی است  و ظهر شرعی که عبارت از گذشتن نصف از طلوع آفتاب  تا غروب آن است، در بعضی از مواقع سال  چند دقیقه  پیش از ساعت دوازده  به ساعت ظهر کوک و گاهی چند دقیقه بعد از ساعت دوازده است).

. زنجانی: و همیشه ساعت 12 ظهر شرعی نیست بلکه ظهر شرعی در بعضی از مواقع سال در شهرهای میانی ایران همچون قم و تهران چند دقیقه پیش از ساعت دوازده و گاهی چند دقیقه بعد از دوازده است. و در شهرهای شرقی ظهر زودتر و در شهرهای غربی دیرتر است.

7- ظهر شرعی عبارت از گذشتن نصف روز است؛ مثلاً اگر روز، دوازده ساعت باشد، پس از گذشتن شش ساعت از طلوع آفتاب ظهر شرعی است. و اگر روز سیزده ساعت  باشد، پس از گذشتن شش ساعت و نیم از طلوع آفتاب، ظهر شرعی است. و ظهر شرعی که عبارت از گذشتن نصف از طلوع آفتاب تا غروب آن است در بعضی از مواقع سال، به افق تهران، چند دقیقه پیش از ساعت دوازده (به ساعت ظهر کوک) و گاهی چند دقیقه بعد از ساعت دوازده است.

وقت نماز مغرب و عشا

مسأله 735- مغرب، موقعی است که سرخی طرف مشرق -که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود- از بین برود1.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- اراکی، گلپایگانی، فاضل، صافی: از بالای سر انسان بگذرد.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله 743- احتیاط واجب آن است که قبل از این که سرخی طرف مشرق -که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود- از بالای سر انسان بگذرد انسان نماز مغرب را بجا نیاورد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۰): وقت نماز مغرب از هنگامی است که سرخی ایجاد شده در آسمان (که بعد از غروب آفتاب از طرف مشرق بالا می آید) از بین برود تا هنگامی که فقط به مقدار خواندن نماز عشا تا نیمه شب وقت مانده باشد.

سیستانی: مسأله 722- اگر انسان شک در غروب آفتاب داشته باشد و احتمال بدهد پشت کوهها یا ساختمانها  یا درختان مخفی شده باشد، باید قبل از این که سرخی طرف مشرق  – که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود- از بالای سر انسان بگذرد، نماز مغرب را بجا نیاورد. و اگر شک هم نداشته باشد، بنابراحتیاط واجب باید تا وقت مذکور صبر کند.

بهجت: مسأله 619- مغرب موقعی است که آفتاب از زمینی که مسطّح است غروب کند. و منطقه ای که پستی و بلندی دارد، مغرب آن موقعی است که اگر زمین مسطح بود آفتاب غروب می کرد، ولی احتیاط مستحب این است که سرخی  طرف مشرق که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود از بین برود.

مکارم: مسأله 675 – مغرب موقعی است که قرص آفتاب در افق پنهان شود و احتیاط آن است که صبر کند  تا سرخی طرف مشرق -که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود-  از بالای سر بگذرد و به طرف مغرب برگردد. هنگام مغرب وقت نماز مغرب و عشا وارد می شود و تا نیمه شب ادامه دارد.

زنجانی: مسأله 744- مغرب موقعی است که سرخی طرف مشرق -که در هنگام غروب آفتاب پدیدار می  گردد-  از بین برود.

وحید: مسأله 741 – احتیاط واجب آن است که نماز مغرب را از پنهان شدن قرص خورشید تأخیر بیندازد تا سرخی طرف مشرق -که بعد از غروب آفتاب پیدا می شود- از بالای سر انسان بگذرد.

جوادی آملی: مسأله 777- با فرارسیدن مغرب؛ یعنی برطرف شدن اثر سرخی آفتاب، بعد از غروب آن (آفتاب) در كرانه غرب، وقت نماز مغرب و عشاء با تقدّم نماز مغرب بر عشاء فرا میرسد. غایب شدن آفتاب در حجاب كوه و مانند آن، غروب نیست؛ بلكه فرو رفتن آن در افق سطح زمین و بدون حاجب، غروب بوده، سپس برطرف شدن اثر آن از بالای سر، مغرب است.

 مسأله 736- نماز مغرب و عشا هر کدام وقت مخصوص و مشترکی دارند1: وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است، تا وقتی که از مغرب به اندازهٔ خواندن  سه رکعت نماز بگذرد، که اگر کسی مثلاً مسافر باشد و تمام نماز عشا  را سهواً در این وقت بخواند2 احتیاط مستحب آن است که بعد از نماز مغرب نماز عشا را دوباره بخواند3 و وقت مخصوص نماز عشا 4 موقعی است که به اندازهٔ خواندن نماز عشا به نصف شب مانده باشد که اگر کسی تا این موقع نماز مغرب را عمداً 5 نخواند6 باید اوّل نماز عشا و بعد از آ ن نماز مغرب بخواند7 و بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا، وقت مشترک نماز مغرب و عشا است که اگر کسی در این وقت اشتباهاً نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود8، نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.9

1- صافی: بنابر قول مشهور…

بهجت: وقت مخصوص و مشترک و وقت فضیلتی دارند…

2- نوری: صحیح است [و]…

3- اراکی، گلپایگانی، فاضل، بهجت، صافی: اگر کسی مثلاً مسافر باشد و تمام نماز عشا را سهواً  در این وقت بخواند نمازش باطل است (صافی: بنابراحتیاط)…

زنجانی: اگر کسی مثلا مسافر باشد و سهواً یا به جهت ندانستن مسأله تمام نماز عشا را در این وقت بخواند ، نمازش باطل است…

مکارم: وقت مخصوص نماز مغرب از اوّل مغرب است تا به اندازهٔ سه رکعت، و اگر کسی مسافر باشد و تمام نماز عشا را در این وقت بخواند باطل است هرچند از روی سهو باشد…

سبحانی: اگر کسی مثلا مسافرباشد وتمام نماز عشا را سهوا در این وقت بخواند نمازش باطل است …

4- بهجت: برای شخص مختار…

زنجانی: برای افراد غیر معذور…

5- [کلمهٔ «عمداً» در رسالهٔ آیات عظام: گلپایگانی، صافی، زنجانی و بهجت و سبحانی نیست]

6-  زنجانی:  اگر کسی بدون عذر تا این موقع نماز مغرب و عشا را نخواند …

7- بهجت: ولی احتیاط در این است که در صورت اضطرار و تأخیر نماز از نیمه شب، آخر شب را ملاک برای وقت مخصوص نماز عشا قرار دهد؛ بنابراین  اگر به مقدار پنج رکعت به آخر شب وقت دارد هر دو نماز را به قصد ما فی الذمّه بخواند، و اگر کمتر وقت دارد، اگر چه یک رکعت باشد، اوّل نماز عشا را به قصد این که احتمالاً وظیفهٔ او نماز عشا است بخواند، بعد نماز مغرب را قضا کند و بعد از آن احتیاطاً نماز عشا را دو مرتبه به نیّت قضا بخواند…

نوری: ولی اگر نماز عشا را در صورتی که مسافر نیست در وقت مخصوص نماز مغرب سهواً بخواند و تا آخر نماز متوجّه نشود تا عدول به نماز مغرب کند، نماز عشا صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بخواند…

8- زنجانی:  متوجّه شود…

9- زنجانی: ولی اگر در اثر ندانستن مسأله نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند بنابراحتیاط نمازش باطل است.

*****

خوئی، تبریزی: مسأله 744- وقت نماز مغرب و عشا تا نیمه شب امتداد دارد، ولی نماز عشا در صورتی که با التفات قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است مگر اینکه از وقت، بیش از مقدار اداء  نماز عشا نمانده باشد که در این صورت لازم است نماز عشا را قبل از نماز مغرب بخواند. اگر کسی اشتباهاً نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۱): وقت نماز عشا از هنگامی است که مقدار خواندن نماز مغرب اول وقت گذشته باشد تا نیمه شب.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۳): هریک از نماز مغرب و عشا وقت مخصوص و مشترک دارند وقت مخصوص نماز مغرب اول مغرب تا هنگامی است که به اندازه خواندن سه رکعت از مغرب بگذرد و فقط مخصوص نماز عشا هنگامی است که به اندازه خواندن نماز عشا تا نصف شب وقت مانده باشد و فاصله بین وقت مخصوص نماز مغرب و وقت مخصوص نماز عشا،  وقت مشترک نماز مغرب و نماز عشا می باشد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۴): اگر مکلف تا وقت مخصوص نماز عشا نماز مغرب را نخوانده باشد باید در آن وقت، اول نماز عشا و پس از آن نماز مغرب را بخواند.

سیستانی: مسأله 723- وقت نماز مغرب و عشا برای شخص مختار تا نیمه‌شب امتداد دارد، و اما برای شخص مضطر ـ که یا از روی فراموشی یا به سبب خواب یا حیض و مانند اینها نماز را پیش از نیمه‌شب نخوانده ـ وقت نماز مغرب و عشا تا طلوع فجر ادامه دارد. ولی در هر صورت در حال التفات، ترتیب بین آن دو معتبر است، یعنی نماز عشا در صورتی که با التفات، قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است، مگر اینکه از وقت بیش از مقدار اداء نماز عشا نمانده باشد که در این صورت لازم است نماز عشا را قبل از نماز مغرب بخواند.

اگر کسی اشتباهاً نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحیح است، و باید نماز مغرب را بعد از آن به‌جا آورد.

جوادی آملی: مسأله 778- نماز مغرب و عشاء ـ طبق معروف ـ وقت مختصّ، وقت مشترک، وقت فضیلت و وقت اِجزا دارند:

وقت مختصّ نماز مغرب، از اول مغرب تا اندازهٔ به‌جا آوردن سه ركعت نماز با شرایط آن است.

وقت مختصّ عشاء به اندازهٔ خواندن چهار ركعت برای حاضر و دو ركعت برای مسافر به نیمه شب مانده است.

بین وقت اختصاصی مغرب و وقت اختصاصی عشاء، وقت مشترک بین این دو نماز است، اگر مسافری كه نماز عشای او دو ركعت است، تمام نماز را سهواً در وقت مخصوص مغرب به‌جا آورد، صحیح است، هرچند به احتیاط مستحبْ بعد از نماز مغرب، نماز عشاء را دوباره اقامه كند. اگر كسی نماز مغرب را تا وقت اختصاصی عشاء به‌جا نياورده، اول، نماز عشاء و سپس نماز مغرب را به‌جا آورد.وقت اختصاصی، مانند وقت مشترک است؛ یعنی هیچ كدام وقت اختصاصی ندارد، بلكه آنچه واجب است، ترتیب، یعنی تقدیم مغرب بر عشاء؛ مانند تقدیم ظهر بر عصر است و برای مسافر كه نمازهای چهار ركعتی او دو ركعت است و برای غیر مسافر، وقت اختصاصی ظهر و عصر و نیز مغرب و عشاء فرق میكند. البته در تمام موارد، منظور از اختصاص، همان ترتیب است نه بیش از آن؛ یعنی تمام وقت مشترک است و وقت اختصاصی اصلاً مطرح نیست.

وحید: مسأله 743 – وقت نماز مغرب و عشا برای مختار تا نیمه شب امتداد دارد ، و امّا برای مضطر به جهت خواب  یا فراموشی یا حیض  یا غیر این ها  تا طلوع فجر صادق امتداد دارد ، و چون نماز عشا را در صورت تذکر باید بعد از نماز مغرب خواند  در صورتی که با التفات قبل از نماز مغرب خوانده شود باطل است ، مگر این که از وقت بیش از مقدار ادای نماز عشا نمانده باشد که در این صورت لازم است نماز عشا را  قبل از نماز مغرب بخواند. اگر کسی اشتباها نماز عشا را پیش از نماز مغرب بخواند و  بعد از نماز ملتفت شود نمازش صحیح است ، و باید نماز مغرب را بعد از آن بجا آورد.

مظاهری: مسأله 614- … وقت نماز مغرب و عشا بعد از مغرب است  تا اوّل اذان صبح و وقت فضیلت آن ها از مغرب است  تا وقتی که سرخی طرف مغرب از بین برود (یک ساعت و نیم بعد از غروب آفتاب). و وقت فضیلت عشا ادامه دارد تا ثلث شب (تقریبا ساعت نه و نیم) و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر است تا طلوع آفتاب  و وقت فضیلت آن  از طلوع فجر است تا وقتی که سرخی طرف مشرق پیدا شود (تقریبا یک ساعت بعد از طلوع فجر). [و نیز رجوع کنید به ذیل مسأله 731]

مسأله 737- وقت مخصوص و مشترک که معنی آن در مسأله پیش گفته شد، برای اشخاص فرق می کند، مثلاً اگر به اندازهٔ خواندن دو رکعت نماز از اوّل ظهر بگذرد، وقت مخصوص نماز ظهر کسی که مسافر است تمام شده و داخل وقت مشترک می شود، و برای کسی که مسافر نیست، باید به اندازهٔ خواندن چهار رکعت نماز بگذرد.

این مسأله در رساله آیات عظام: خوئی، تبریزی ، زنجانی، سیستانی، وحید، سبحانی، مظاهری و جوادی آملی نیست.

مسأله 738- اگر پیش از خواندن نماز مغرب، سهواً مشغول نماز عشا شود و در بین نماز بفهمد که اشتباه کرده، چنانچه به رکوع رکعت چهارم نرفته است1، باید نیّت را  به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و بعد نماز عشا را بخواند2 و اگر به رکوع رکعت چهارم رفته باید نماز را تمام کند، بعد نماز مغرب را بخواند3، امّا اگر تمام آنچه را خوانده، در وقت مخصوص  نماز مغرب خوانده باشد4 و پیش از رکوع رکعت چهارم یادش بیاید، باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و بعد از آن عشا را بخواند5، ولی احتیاط مستحب آن است که بعد از نماز عشا دوباره مغرب و عشا را بخواند واین احتیاط خیلی خوب است.

1- گلپایگانی،‌صافی، فاضل، بهجت، نوری: چنانچه تمام آنچه را خوانده یا مقداری از آن را در وقت مشترک خوانده و به رکوع رکعت چهارم نرفته است…

2- زنجانی: و اگر مقداری از آن را در وقت مختص مغرب خوانده باشد احتیاط مستحب آن است که  نماز مغرب را قبل از نماز عشا اعاده کند…

فاضل: و چنانچه در وقت مختص مغرب بفهمد اشتباه کرده بنابراحتیاط واجب نمازش باطل است و اگر به رکوع رکعت چهارم رفته بايد نماز عشا را تمام کند، بعد نماز مغرب را بخواند.[پایان مسأله]

3- سبحانی: [پایان مسأله]

گلپایگانی، صافی: و احتیاط لازم آن است که بعد از نماز مغرب، نماز عشا را اعاده نماید…

اراکی: اگر به رکوع رکعت چهارم رفته، نمازش باطل است اگر چه احتیاط مستحبّ این است که همین نماز را هم قطع نکند…

خوئی، تبریزی، وحید: اگر به رکوع رکعت چهارم رفته باشد، باید نماز را به هم زند و بعد از خواندن نماز مغرب  نماز عشا را بجا آورد.[پایان مسأله]

زنجانی: اگر به رکوع رکعت چهارم رفته باشد، بنابراحتیاط باید نماز را تمام کرده و بعد از خواندن نماز مغرب نماز عشا را اعاده کند.[پایان مسأله]

سیستانی: اگر به رکوع رکعت چهارم رفته است، می تواند نماز عشا را تمام کرده سپس نماز مغرب را بجا آورد.[پایان مسأله]

نوری: اگر به رکوع رکعت چهارم رفته نماز عشای او صحیح است و باید نماز مغرب را بعد از آن بخواند.[پایان مسأله]

جوادی آملی: و در این جهت، فرقی بین وقت مختص و مشترک نیست. بلی، اگر این جریان در وقت مختص به مغرب پیش آید، به احتیاط مستحبْ پس از عدول نیّت به مغرب و گزاردن نماز عشاء، دوباره مغرب و عشاء را به‌جا آورد.

4- اراکی: نمازش باطل است.[پایان مسأله]

بهجت: نمازش خالی از اشکال نیست، حتّی اگر به مغرب عدول کرده باشد [پایان مسأله]

5- گلپایگانی، صافی:  (گلپایگانی: می تواند) احتیاطاً نیّت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و دوباره نماز مغرب و بعد نماز عشا را بخواند (گلپایگانی: و می تواند رها کند و هر دو نماز را به ترتیب بجا آورد).

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 732.

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۳۰): هرگاه به تصور اینکه نماز مغرب را خوانده مشغول نماز عشا شود و بین نماز بفهمد که اشتباه کرده چنانچه در وقت مشترک نماز مغرب و عشا بوده و به رکوع رکعت چهارم نرفته باشد باید نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و بعد نماز عشا را بخواند ولی اگر به رکوع رکعت چهارم رفته باشد بنابر احتیاط باید نماز را تمام کند سپس نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند. همچنین اگر در وقت مخصوص نماز مغرب باشد و وارد رکوع رکعت چهارم نشده است احتیاط واجب آن است که نیت را به نماز مغرب برگرداند و نماز را تمام کند و بعداً هر دو نماز را به ترتیب به جا آورد.

مکارم: مسأله 678 – هرگاه از روی غفلت یا فراموشی شروع به نماز عشا کند و در بین نماز بفهمد که نماز مغرب را نخوانده باید نیّت را به نماز مغرب برگرداند، مگر اینکه وارد رکوع رکعت چهارم شده باشد که در این صورت عدول جایز نیست و باید ادامه دهد و نماز مغرب را بعد بجا آورد.

مسأله 739- آخر وقت نماز عشا نصف شب است1. واحتیاط واجب آن است که برای نماز مغرب و عشا  و مانند اینها شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب کرد و برای نماز شب و مانند آن تا اوّل آفتاب حساب نمایند[1].

1-  خوئی، تبریزی: و شب از اوّل غروب است تا اوّل آفتاب[2].

گلپایگانی، صافی، نوری: و شب را باید از اوّل غروب تا اذان صبح حساب کرد(گلپایگانی، صافی: بنابراحتیاط) نه تا  اوّل افتاب[3]. (صافی: ولی اگر تا موقعی که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب «از اوّل غروب تا طلوع صبح» بیشتر نمانده باشد، احتیاط این است که نماز عشا را بخواند و بعد به قصد ما فی الذمّه نماز مغرب را بخواند و عشا را اعاده نماید و اگر  نماز مغرب را نخوانده باشد تا به اندازه نماز عشا به نصف شب « از اوّل غروب تا طلوع آفتاب» بیشتر نمانده باشد نماز عشا را رجاءً  به قصد ادا بخواند و بعد، نماز مغرب و عشا را قضا نماید.)

بهجت: ولی رعایت احتیاطی که در مسأله [736] گفته شد بنماید. و مقصود از نصف شب نصف ما بین غروب آفتاب و طلوع فجر است نه طلوع آفتاب.

*****

سیستانی: مسأله 726- آخر وقت نماز عشا برای شخص مختار- همچنان که گذشت – نصف شب است و شب از اوّل غروب است  تا طلوع فجر.

زنجانی: مسأله 747- آخر وقت نماز مغرب برای افراد غیر معذور موقعی است که به اندازه خواندن نماز عشا به نصف شب وقت مانده باشد و آخر وقت  نماز عشا برای افراد غیر معذور نصف شب است و شب را باید از اوّل غروب تا طلوع فجر حساب کرد نه تا اوّل آفتاب[4]  .

وحید : مسأله 745- آخر وقت نماز عشا برای مختار نصف شب است ، و بنابراحتیاط واجب شب را از اوّل غروب تا اذان صبح حساب کنند  نه تا اوّل آفتاب.

جوادی آملی: مسأله- آخر وقت نماز عشاء برای غیر مسافر چهار ركعت مانده به نصف شب و برای مسافر دو ركعت مانده به آن است و شب، از اول غروب تا اول طلوع فجر (اذان صبح) است.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۲): نیمه‌شب (برای نماز مغرب و عشا) نصف فاصله بین غروب آفتاب تا هنگام فجر صادق است.

مظاهری: مسئله 616- آخر وقتِ نمازِ مغرب و عشا، طلوع فجر است و اگر نماز مغرب يا عشا را تا نصف شب نخواند، باید تا قبل از اذان صبح اداءاً به‌جا آورد؛ ولی بهتر است نیّت ادا یا قضا نکند و نصف‌شب در همۀ ایّام و در همه‌ جا، تقریباً یازده ساعت و ربع بعد از ظهر است.

مسأله 740- اگر از روی معصیت، یا به واسطهٔ عذری1 نماز مغرب یا نماز عشا را تا نصف شب نخواند، بنابراحتیاط واجب باید تا قبل از اذان صبح، بدون این که نیّت ادا  و قضا کند بجا آورد.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست.

1- فاضل: اگر بواسطه عذری…

سیستانی: اگر از روی اختیار…

*****

زنجانی: مسأله 748- اگر بواسطه عذری؛ مانند خواب یا فراموشی یا حائض بودن، نماز مغرب و عشا  را تا نصف شب نخواند نمازش قضا نشده و باید آن را تا قبل از اذان صبح بخواند و می تواند در آن نیّت ادا کند، و احتیاط مستحب آن است که نماز را بدون نیّت ادا و قضا بجا آورد؛ و اگر از روی معصیت نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند نماز وی  قضا شده است، ولی احتیاط مستحب آن است که تا قبل از اذان صبح، بدون این که نیّت ادا و قضا کند آن نماز را بجا آورد. و کسی که بدون عذر شرعی قبل از خواندن نماز عشا بخوابد و تا نصف شب بیدار نشود  باید آن روز را روزه بگیرد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۵): اگر کسی از روی معصیت یا به واسطه عذری نماز مغرب یاعشا را تا نیمه شب نخواند بنابر احتیاط واجب باید آنها را تا قبل از اذان صبح بدون نیت ادا یا قضا (به قصد مافی الذمه) به جا آورد.

مکارم: مسأله 680 – هر گاه عمداً نماز مغرب و عشا را تا نصف شب نخواند وقت آن گذشته و باید قضا کند، امّا اگر بواسطه عذری نخوانده باشد باید تا قبل از اذان صبح بجا آورد و نماز او اداء است.

وحید: مسأله 746 – اگر عمدا نماز مغرب یا عشا را تا نصف شب نخواند، احوط آن است که تا قبل از اذان صبح  بدون اینکه نیّت ادا و قضا کند  آن نماز را بجا آورد.

جوادی آملی: مسأله 781- اگر به عمد نماز مغرب و عشاء را تا نصف شب به‌جا نياورده، گناه كرده و نماز او قضاست و اگر بر اثر خواب، فراموشی و مانند آن نماز نگزارده، باید تا پیش از اذان صبح به‌جا آورد و به احتیاط مستحب نیّت ادا یا قضا نكند، هرچند نماز او اداست.

1 – امام ، اراکی، فاضل، سبحانی: بنابراین تقریباً یازده ساعت و یک ربع بعد از ظهر شرعی، آخر وقت نماز مغرب و عشا است.

مکارم: روی این حساب در نیمهٔ اول سال تقریباً ساعت دوازده و پانزده دقیقه بعد از ظهر آخر وقت نماز مغرب و عشا است و ساعت یک بامداد اول وقت نماز شب است و در نیمه دوم سال ساعت یازده و پانزده دقیقه بعد از ظهر آخر وقت نماز مغرب و عشا و ساعت دوازده شب، اول وقت نماز شب است هر چند در ایام سال کمی تفاوت دارد.

2- خوئی، تبریزی: بنابراین دوازده ساعت بعد از ظهر شرعی ، آخر وقت نماز مغرب و عشا است.

3-  گلپایگانی، صافی: بنابراین تقریباً‌یازده ساعت و یک ربع بعد از ظهر شرعی؛‌آخر وقت نماز مغرب و عشا است.

4 – زنجانی: بنابراین در مناطق ایران –مثلا – تقریبا یازده ساعت و بیست دقیقه یا کمی بیشتر بعد از ظهر شرعی آخر وقت اختیاری نماز مغرب و عشا است.

وقت نماز صبح

مسأله ۱۷۴- نزدیک صبح۱ از طرف مشرق، سفیده ای۲ رو به بالا حرکت می کند که آن را فجر اوّل گویند. موقعی که آن سفیده پهن شد، فجر دوم۳، و اوّل وقت نماز صبح است۴. و آخر وقت نماز صبح موقعی است که آفتاب بیرون می آید.

۱- سیستانی: نزدیک اذان صبح…

۲- بهجت: نور سفیدی…

۳- فاضل: وقتی که ان سفیده در طرف مشرق و افق پهن و گسترده می شود آن را فجر دوم گویند…

۴- مظاهری: [پایان مسأله]

*****

مکارم: مسأله ۶۸۱- وقت اذان صبح (برای نماز و روزه) در شبهای مهتابی و غیر مهتابی یکسان است و معیار، ظاهر شدن نور شفق در افق است، هر چند بر اثر تابش مهتاب، نمایان نباشد و وقت نماز صبح از اوّل طلوع فجر صادق است تا طلوع آفتاب؛ و فجر صادق، سپیده صبح است که در افق پهن می شود و بهتر است نماز صبح را قبل از روشن شدن هوا در همان تاریکی اوّل صبح بجا آورد.

زنجانی: مسأله ۷۴۹- نزدیک اذان صبح از طرف مشرق، سفیده‌ای رو به بالا حرکت می‌کند که آن را فجر اوّل یا فجر کاذب گویند، موقعی که آن سفیده پهن شد، فجر دوم یا فجر صادق و اوّل وقت نماز صبح است، البته در شب‌های روشن که مهتاب سبب می‌شود روشنی در افق نمایان نشود نمازگزار باید احتیاط کند و تا روشن شدن افق نماز را تأخیر بیاندازد. آخر وقت نماز صبح موقعی است که آفتاب بیرون می‌آید.

جوادی آملی: مسأله ۷۸۲- در پایان شب، سفیده‌ای در مشرق به صورت عمودی به بالا حركت میكند كه فجر اول و فجر كاذب است، چون به زودی برطرف میشود، سپس در كرانه مشرق، دو نوار كاملاً پهن و از هم ممتاز، یكی در بالا و دیگری پایین قرار دارند كه هر لحظه سفیدی نوار پایین، بیشتر و سیاهی نوار بالا كمتر میشود كه فجر دوم و فجر صادق است، چون در گزارش فرا رسیدن صبح، صادق است. اول وقت نماز صبح، آغاز فجر صادق است و آخر وقت آن، اول طلوع آفتاب. لیالی مُقمره با شب‌های دیگر هم تفاوتی ندارند.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۴): وقت نماز صبح از هنگام طلوع فجر (فجرصادق) تا طلوع آفتاب است.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۵): در تحقق طلوع فجر (ابتدای وقت فریضه صبح) فرقی بین شبهای مهتابی و غیر مهتابی نیست هرچند بهتر است نمازگزار در شبهای مهتابی صبر کند تا سپیده صبح بر روشنایی مهتاب غلبه کند و سپس نماز بخواند.

احکام وقت نماز

مسأله 742- موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود، که یقین کند1 وقت داخل شده است2، یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند3.

1- گلپایگانی، صافی: یا اطمینان حاصل نماید…

زنجانی: که خودش یا نوع مردم اطمینان کنند…

2- گلپایگانی، صافی: یا اذان گوی وقت شناس مورد وثوق اذان بگوید…

مکارم: یا لااقل یک مرد عادل خبر از ورود وقت دهد؛ اذان شخص وقت شناس و مورد اطمینان نیز کافی است و اگر گمان قوی به دخول وقت از راههای دیگر پیدا کند نیز کفایت می کند خواه از روی ساعت صحیح باشد یا غیر آن.

سبحانی: یا یک مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهد یا خود اطمینان به دخول وقت پیدا کند.

3- اراکی: و به گفتهٔ یک نفر عادل بلکه یک نفر مورد اطمینان و همچنین به اذان شخص مورد اطمینان هم می توان اعتماد کرد.

خوئی، تبریزی: بلکه به اذان شخصی که وقت شناس و مورد اطمینان باشد یا به خبر دادن او به دخول وقت نیز می توان اکتفا نمود.

نوری: و أقوی این است که اخبار یک مرد عادل نیز کفایت می کند.

سیستانی:  بلکه به اذان و خبر شخصی که مکلّف بداند شدیداً مراعات دخول وقت را می کند، چنانچه موجب اطمینان شود نیز می توان اکتفا نمود.

زنجانی: و خبر دادن یک نفر عادل کافی نیست.

فاضل: مشروط بر آن که خبر و شهادت آنها حسی باشد مثل اینکه شهادت بدهد که سایهٔ شاخص بعد از کم شدن شروع به زیاد شدن نموده است. اذان شخص وقت شناس و مورد اطمینان  نیز کافی است.

*****

بهجت: مسأله 625- در حال توانایی بر تحصیل علم، موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود که یقین کند وقت داخل شده است؛ و یا اینکه بنابراظهر شخص عادلی که آشنا با اوقات نماز است اذان بگوید و یا دو مرد عادل به داخل شدن وقت خبر دهند.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۸): برای خواندن نماز مکلف باید یقین یا اطمینان کند که وقت داخل شده است یا دو مرد عادل خبر دهند که وقت داخل شده است و یا موذن مورد وثوق {مورد اعتماد} و وقت شناس اذان بگوید.

وحید: مسأله 748- موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود که یقین یا اطمینان کند وقت داخل شده است  یا دو مرد عادل  یا شخصی که مورد وثوق باشد و ظن برخلاف قول او نباشد ، به داخل شدن وقت خبر دهند ، یا کسی که وقت شناس و مورد اطمینان باشد برای اعلام دخول وقت اذان بگوید.

مظاهری: مسأله 619-  موقعی انسان می تواند مشغول نماز شود که اطمینان کند وقت داخل شده است، یا یک نفر ثقه به داخل شدن وقت خبر دهد؛ بنابراین اذان انسان وقت شناس و مورد اطمینان کافی است، چنانچه به گفته منجم ثقه هم می توان اکتفا نمود.

جوادی آملی: مسأله 783-  نمازِ قبل از وقت، باطل است، هرچند مقداری از آن، در وقت واقع شده باشد، بنابراین تا وقت نماز فرا نرسد، نمیتوان نماز را شروع كرد. آگاهی از دخول وقت یا با یقین خود نمازگزار [است] یا با اطمینان او از هر راهی كه حاصل بشود؛ مانند [اطمينانی كه از] ساعت دقیق [به دست میآيد]؛ یا به شهادت دو مرد عادل [است]، هرچند به آن مطمئن نشود. منجّم ماهر و آشنا به فقه میتواند به طمأنینهٔ خود عمل كند، چنان‌كه اعتماد به اذان شخصِ وقت‌شناسِ موثّق، جایز است.

مسأله 743- نابینا و کسی که در زندان است و مانند اینها بنابراحتیاط واجب  باید تا یقین به داخل شدن وقت نکنند مشغول نماز نشوند ، ولی اگر انسان به واسطهٔ ابر یا غبار و مانند اینها که برای همه مانع از یقین کردن است، نتواند در اوّل وقت نماز ، به داخل شدن وقت یقین کند، چنانچه گمان  داشته باشد که وقت داخل شده، می تواند مشغول نماز شود.

این مسأله در رساله آیت الله مظاهری نیست

*****

خوئی، گلپایگانی، تبریزی، صافی: مسأله 751- اگر بواسطهٔ ابر یا غبار نتواند در اوّل وقت نماز، به داخل شدن وقت یقین کند، چنانچه گمان داشته باشد که وقت داخل شده می تواند مشغول نماز شود. لکن احتیاط مستحب آن است که نماز را تأخیر بیندازد تا یقین کند وقت داخل شده است ولی در موانع غیر عامه* – مثل نابینایی و زندانی بودن- احتیاط لازم اکتفا نکردن به ظن است.

. خوئی، تبریزی: ولی در چیزهایی که نسبت به شناختن وقت، مانع شخصی باشد مثل نابینایی و در زندان بودن، احتیاط واجب آن است که نماز را تأخیر بیندازد تا یقین (خوئی: یا اطمینان) کند که وقت داخل شده است.

*صافی: در مواقع غیر عادی…

سیستانی: مسأله 728- اگر بواسطه مانع شخصی مانند نابینایی یا در زندان بودن، نتواند در اوّل وقت نماز به داخل شدن وقت یقین کند باید نماز را به تأخیر بیندازد تا یقین يا اطمينان کند که وقت داخل شده است؛ و همچنین است بنابراحتیاط  لازم اگر مانع از یقین به داخل شدن وقت از موانع عمومی از قبیل ابر و غبار و مانند اینها باشد.

مکارم: مسأله 683 – کسانی که به واسطهٔ  وجود مانع در آسمان (مانند ابر و غبار) و یا گرفتاری در زندان و یا نداشتن بینایی چشم نمی توانند  یقین به دخول وقت پیدا کنند، چنانچه گمان قوی داشته باشند  می توانند مشغول نماز شوند.

زنجانی: مسأله 749- اگر به خاطر مانعی مثل  وجود ابر یا غبار، در اوّل وقت نماز به داخل شدن وقت اطمینان شخصی یا نوعی  حاصل نشود، باید  نماز را به تأخیر انداخت تا  اطمینان شخصی  یا نوعی پیدا شود،  یا دو مرد عادل  به داخل شدن وقت خبر دهند؛  به ویژه در مواردی که نسبت به شناختن وقت مانع شخصی وجود داشته باشد، مثلاً  بواسطهٔ نابینایی یا بودن در زندان نتواند در اوّل وقت نماز به داخل شدن وقت، اطمینان کند.

بهجت: مسأله 626- نابینا و کسی که در زندان است، همین قدر که گمان به داخل شدن وقت پیدا کرد داخل نماز می شود؛ ولی احتیاط در این است که نماز را به تأخیر بیندازد تا یقین  و یا اطمینان و یا گمان  قوی تر به داخل شدن وقت پیدا کند. و اشخاص دیگر –غیر از نابینا و زندانی- که بواسطه ابر و غبار و مانند  اینها توانایی بر تحصیل  یقین  یا علامّات  معتبر را ندارند، در صورتی که احتمال می دهند دسترسی به چیزی پیدا کنند که بواسطهٔ آن علم و یا ظنّ به وقت پیدا می کنند احتیاط در تأخیر نماز است ولی اگر به خاطر تأخیر خود به خود علم یا ظنّ به وقت پیدا می شود احتمال دارد همین قدر که گمان  به وقت پیدا کردند  بتوانند نماز بخوانند ولی اگر عسر و حرج نباشد احتیاط در تأخیر نماز است.

وحید: مسأله 749 – اگر به  واسطه عذرهای عمومی  – مانند ابر یا غبار-  یا عذرهای شخصی  -مانند نابینایی یا بودن  در زندان- نتواند اوّل وقت به داخل شدن وقت یقین یا  حجت شرعیه ای پیدا کند باید نماز را تأخیر ببیندازد تا یقین یا حجت شرعیه ای پیدا کند  که وقت داخل شده است.

سبحانی: مسأله 634 – در اعذار خاصه مانند نابینا و کسی که در زندان است و مانند این ها بنابراحتیاط واجب، باید  تا اطمینان به داخل شدن وقت نکنند  مشغول نماز نشوند ولی در اعذار همگانی مانند ابر یا غبار و یا مانند این ها که برای همه مانع از یقین کردن است، اگر نتواند در اوّل وقت نماز،  به داخل شدن وقت یقین کند ، چنانچه گمان قوی  داشته باشد  که وقت داخل شده ، می تواند مشغول نماز شود.

جوادی آملی: مسأله 784- كسی كه بر اثر مانع شخصی؛ مانند نابینایی، كار در تونل‌های زیرزمین، زندانی بودن، یا مانع عمومی؛ نظیر ابری بودن فضا یا كسوف آفتاب، نتواند اول وقت را تشخیص دهد، میتواند به گمان قوی خود كه نزدیک طمأنینه است، نماز را شروع كند، هرچند احتیاط مستحبْ در تأخیر آن تا زمانِ یقین یا اطمینان است.

مسأله 744- اگر دو مرد1 عادل به داخل شدن وقت خبر دهند، یا انسان یقین کند2 که وقت نماز شده و مشغول نماز شود 3 و در بین نماز  بفهمد که هنوز وقت داخل نشده، نماز او باطل است4. و همچنین است اگر بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را پیش از وقت خوانده5 ولی اگر6 در بین نماز بفهمد وقت داخل شده، یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده نماز او صحیح است7.

1- نوری: دو یا یک مرد عادل…

سبحانی: اگر یک مرد عادل…

مظاهری: اگر یک نفر ثقه…

2- خوئی، ‌تبریزی، زنجانی، سیستانی، وحید: اگر به یکی از راههای گذشته [در مسأله 742] برای انسان ثابت شود…

مظاهری: اطمینان کند…

3- اراکی: اگر انسان یقین کند که وقت نماز شده یا با اعتماد به گمان معتبر، مثل گواهی دو نفر عادل، مشغول نماز شود…

فاضل: اگر انسان یقین کند که وقت نماز شده یا دو مرد عادل از روی حس به داخل شدن وقت خبر دهند و مشغول نماز شود…

مکارم: هرگاه مطابق  دستورهای بالا مشغول نماز شود…

بهجت: اگر با ملاکهایی که گفته شد داخل شدن وقت را احراز کند و مشغول نماز شود…

4- بهجت: مگر اینکه بتواند عدول کند به نماز نافله و یا نمازی که از او قضا شده باشد…

5- فاضل: [که] نمازش باطل است و باید اعاده کند…

مکارم: باید نماز را اعاده کند…

 6-خوئی، تبریزی: و بنابراحتیاط اگر…

7- خوئی، تبریزی: نماز را اعاده نماید.

*****

جوادی آملی: مسأله 785- اگر كسی بر اثر یقین، طمأنینه، گزارش دو مرد عادل یا گمان قوی برای معذور، شروع به نماز كرد و در بین نماز بفهمد كه هنوز وقت داخل نشده، یا بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز او پیش از وقت انجام شده، نماز او باطل است؛ ولی چنانچه در بین نماز یا پس از آن بفهمد كه در بین نماز (قبل از تمام شدن آن، هرچند هنگام سلام باشد) وقت داخل شده، نماز او صحیح است.

مسأله 745- اگر انسان ملتفت نباشد1 که باید با یقین به داخل شدن وقت مشغول نماز شود، چنانچه بعد از نماز  بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده نماز او صحيح است2 و اگر بفهمد تمام3 نماز پيش از وقت خوانده4 يا بفهمد كه در بين نماز وقت  داخل شده است، نمازش باطل است.

این مسأله در رساله آیات عظام: سبحانی و مظاهری نیست.

1- فاضل: اگر انسانی بر اثر غفلت و فراموشی توجه نداشته باشد…

بهجت: اگر انسان نداند و یا فراموش کند …

2- بهجت: در صورتی که موقع نماز قصد قربت داشته باشد.[پایان مسأله]

3- [کلمه «تمام» در رسالهٔ آیات عظام: خوئی، تبریزی و سیستانی نیست]

4- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، سیستانی، صافی، فاضل:  یا نفهمد که در وقت خوانده یا پیش از وقت، نمازش باطل است، بلکه اگر بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده است باید (گلپایگانی، فاضل، صافی: به احتیاط واجب) دوباره آن نماز را بخواند.

*****

زنجانی: مسأله 753- اگر انسان متوجّه نباشد که باید ثابت شود که وقت داخل شده تا مشغول نماز شود چنانچه در بین نماز یا بعد از نماز بفهمد که تمام آنچه خوانده در وقت بوده نماز او صحیح و گرنه باطل است .

مکارم: مسأله 685 – هر گاه انسان بر اثر غفلت و فراموشی مشغول نماز شود بی آنکه از دخول وقت باخبر گردد، چنانچه تمام نمازش  در وقت واقع شده باشد صحیح است و اگر همه یا قسمتی از آن پیش از وقت بود نمازش باطل است.

وحید: مسأله 751 – اگر انسان ملتفت نباشد  که باید با ثابت شدن  دخول وقت مشغول نماز شود ، چنانچه بعد از نماز بفهمد که تمام نماز را در وقت خوانده نماز او صحیح است و اگر بفهمد نماز را پیش از وقت خوانده یا پیش از وقت یا بعد از نماز بفهمد که در بین نماز وقت داخل شده نمازش باطل است.

جوادی آملی: مسأله 786- اگر كسی در لزوم رعایت وقت، غفلت داشته باشد و نداند كه باید آن را احراز كند، یا آن را فراموش كرده باشد و با قصد نماز و قربت وارد آن شود و پس از نماز بفهمد كه تمامِ آن قبل از وقت واقع شد، نماز او باطل و نیز اگر بفهمد مقداری از نماز او پیش از وقت واقع شد و یا شک كند كه در وقت واقع شد یا پیش از آن، نماز او باطل است؛ ولی اگر بعد از نماز بفهمد كه تمام نماز او در وقت واقع شد، نماز او صحیح است.

مسأله 746- اگر یقین کند1 وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است، ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد که وقت شده2 و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بوده یا نه، نمازش صحیح است3.

این مسأله در رساله آیات عظام:  بهجت و مظاهری نیست.

1- زنجانی: اگر اطمینان کند…

وحید: اگر یقین یا اطمینان کند…

2- وحید: یقین یا اطمینان داشته باشد…

3- نوری: ولی اگر بداند جزئی از نماز در خارج وقت بوده، نماز او باطل است.

زنجانی: اگر در بین نماز اطمینان داشته باشد که وقت شده، نمازش صحیح است،  هرچند اطمینان کند که نماز را پیش از وقت شروع کرده  است، چنانچه گذشت.

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۹): اگر یقین کند که وقت داخل شده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک کند که وقت داخل شده یا نه نماز او باطل است ولی اگر در بین نماز یقین داشته باشد که وقت داخل شده و شک کند که آنچه از نماز خوانده در وقت بود یا نه نماز صحیح است.

مکارم: مسأله 686 – هرگاه بعد از نماز شک کند نماز را در وقت خوانده یا نه، نماز او صحیح است، به شرط آن که هنگام شروع نماز غافل از وقت نباشد ولی اگر در بین نماز شک کند نماز او باطل است و باید پس از دخول وقت اعاده کند.

جوادی آملی: مسأله 787- اگر كسی یقین یا اطمینان داشته باشد كه وقت نماز فرا رسیده و مشغول نماز شود و در بین نماز شک كند كه وقت داخل شده یا نه، نماز او باطل است؛ ولی اگر در بین نماز یقین یا اطمینان حاصل شود كه وقت داخل شده و شک كند آن مقداری از نماز را كه خوانده است، در وقت بوده یا پیش از آن، نماز او صحیح است؛ ولی اگر در بین نماز اطمینان حاصل شود كه پیش از تمام شدن نماز، وقت داخل میشود، نماز او باطل است.

مسائل اختصاصی

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۰): اگر مکلف از طریق رسانه‌های جمعی و مانند آن (که اوقات شرعی را اعلام می‌کنند)به دخول وقت اطمینان پیدا کند میتواند نماز بخواند.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۱): هرگاه با شروع اذان برای مکلف اطمینان حاصل شود که وقت نماز داخل شده است لازم نیست تا پایان اذان صبر کند و میتواند نماز بخواند.{*}

{*} البته همانطور که قبلاً بیان شد درموردنمازصبح برای رعایت احتیاط حدود ده دقیقه بعد از شروع اذان نماز صبح خوانده شود.

مسأله 747- اگر وقت نماز به قدری تنگ است که به واسطهٔ بجا آوردن بعضی از کارهای مستحب نماز1، مقداری از آن بعد از وقت خوانده می شود2،باید آن مستحب را بجا نیاورد. مثلاً اگر بواسطهٔ خواندن قنوت، مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می شود، باید قنوت نخواند3.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- زنجانی: همچون اذان و قنوت- بلکه سوره – بترسد مقداری از آن بعد از وقت خوانده شود، باید آن مستحب را بجا نیاورد و اگر آن را بجا آورد نمازش باطل نمی شود هر چند معصیت کرده است.[پایان مسأله]

2- فاضل: مقداری از واجبات در خارج وقت خوانده شود…

3- فاضل، نوری: و اگر بخواند ، معصیت کرده ولی نمازش صحیح است.

سیستانی: و اگر خواند، در صورتی نماز صحیح است که حداقل یک رکعت آن در وقت واقع شده باشد.

مظاهری: اگر به واسطه خواندن قنوت و تسبیحات مستحبی مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می شود باید آنها را نخواند و اگر بخواند معصیت کرده ولی نماز او صحیح است.

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۳): اگر وقت نماز به قدری تنگ است که سبب انجام بعضی کارهای مستحب نماز مقداری از آن بعد از وقت خوانده می‌شود نباید آن مستحب را انجام دهد مثلا اگر با خواندن قنوت مقداری از نماز بعد از وقت خوانده می‌شود نباید قنوت بخواند.

جوادی آملی: مسأله 788- اگر وقت نماز به اندازه‌ای تنگ است كه با انجام دادن بعضی از ذكرها یا كارهای مستحب، بعضی از امور واجب پس از وقت واقع میشود، باید آن امور مستحب را انجام ندهد و اگر تنگی وقت بر اثر تأخیرِ عمدی نبوده و با خواندن بعضی از ذكرهای مستحب، مانند ذكر قنوت یا اذان، برخی از امور واجب در خارج از وقت واقع میشوند، در صورتی كه یک ركعت آن در وقت واقع شود، میتواند آن ذكر یا كار مستحب را انجام دهد و نماز او صحیح است.

مسأله 748- کسی که به اندازهٔ خواندن یک رکعت نماز وقت دارد1، باید نماز را به نیّت ادا بخواند2 ولی نباید عمداً نماز را تا این وقت تأخیر بیندازد.

1- زنجانی: باید نماز بخواند واگر بدون عذر نماز را  تا این وقت تأخیر بیندازد معصیت کرده، ولی باید نماز را بخواند و در این دو صورت بنابراحتیاط مستحب نیّت ادا و قضا نکند.

2- بهجت:  [پایان مسأله].

مکارم: ولی تأخیر انداختن نماز تا این حد حرام است؛ بنابراین اگر به اندازهٔ پنج رکعت  تا نماز مغرب وقت داشته باشد، نماز ظهر و عصر را به نیّت ادا بخواند و به همین ترتیب نسبت به سایر نمازها .

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۴): کسی که به اندازه خواندن یک رکعت از نماز وقت دارد باید نماز را به نیت ادا بخواند ولی نباید عمدا نماز را تا آن وقت به تأخیر بیندازد.

جوادی آملی: مسأله 789- تأخیر عمدی نماز، به‌گونه‌ای كه فقط یک ركعت آن در وقت انجام گيرد، حرام است و نمیتواند نیّت ادا بكند و چنانچه بر اثر ضرورتی مانند سهو و اشتباه، فقط یک ركعت آن در وقت و بقیهٔ آن در خارج وقت واقع میشود، نماز او صحیح و اداست و باید آن را به همین وضع اقامه كند.

مسأله 749- کسی که مسافر نیست، اگر تا مغرب 1 به اندازهٔ خواندن پنج رکعت نمار وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر هر دو را بخواند و اگر کمتر وقت دارد باید فقط نماز عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب 2 به اندازهٔ خواندن پنج رکعت 3 نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد ، باید فقط  عشا را بخواند4 و بعداً  باید نماز مغرب را بخواند و به احتیاط واجب نیّت ادا و قضا ننماید5.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- خوئی، تبریزی، وحید: تا غروب آفتاب…

2- وحید: کسی که معذور نیست  اگر تا نصف شب…

3- فاضل، نوری: چهار رکعت…

4- فاضل: باید اوّل نماز عشا را به نیّت ادا بخواند و بعداً نماز مغرب را بخواند و بنابراحتیاط واجب در نماز مغرب نیّت ادا و قضا ننماید.

5- گلپایگانی، صافی: باید فقط  عشا را بخواند و بعداً مغرب را به قصد ما فی الذمّه بجا آورد و تا مقدار یک رکعت به فجر مانده قصد ادا و قضا نکند.

خوئی، تبریزی: باید فقط عشا را بخواند و بعداً مغرب را بجا آورد.

بهجت: باید فقط عشا را بخواند و بعداً باید نماز مغرب را به قصد مافی الذمه بخواند.

وحید: احتیاط واجب ان است که مغرب را به نیّت مافی الذمه  بدون قصد ادا و قضا بجا آورد.

مکارم: رجوع کنید به ذیل مسأله 748.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله 731.

*****

سیستانی: مسأله 736- کسی که مسافر نیست، اگر تا غروب آفتاب به اندازهٔ خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را به ترتیب بخواند، و اگر کمتر وقت دارد باید اول نماز عصر را بخواند و بعداً  نماز ظهر را قضا کند، و همچنین اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند، و اگر کمتر وقت دارد باید اول عشا را بخواند و بعدا ‌مغرب را بجا آورد بدون آن که نیّت ادا و قضا کند.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۵): اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت باشد باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت باشد باید فقط نماز عصر را بخواند و نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن پنج رکعت  نماز وقت باشد باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر از آن وقت باشد باید فقط نماز عشا را بخواند و بعد از آن بنا بر احتیاط واجب تا قبل از اذان صبح نماز مغرب را بخواند و نیت ادا و قضا نکند بلکه به قصد مافی الذمه بخواند.

جوادی آملی: مسأله- كسی كه مسافر نیست و تا مغرب به اندازهٔ پنج ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر، هر دو را با همان ترتیب به‌جا آورد و اگر كمتر فرصت دارد، باید فقط نماز عصر را به قصد ادا اقامه کند و نماز ظهر را بعداً قضا كند و اگر تا نصف شب، به اندازهٔ پنج ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء را با همان ترتیب به‌جا آورد و اگر كمتر وقت دارد، باید فقط عشاء را به قصد ادا اقامه كند و پس از آن، نماز مغرب را تا اول صبح صادق، بدون نیّت ادا و قضا به‌جا آورد و اگر تا آن وقت انجام ندهد، نماز مغرب او قضاست.

زنجانی: مسأله 757- کسی که مسافر نیست، اگر نماز ظهر و عصر خود را تا نزدیکی غروب آفتاب به تأخیر بیندازد مسأله سه صورت دارد:

اوّل: به اندازه خواندن پنج رکعت نماز وقت دارد؛ در این صورت باید نماز ظهر و عصر خود را به ترتیب بخواند.

دوم:  به این  اندازه وقت ندارد ولی به اندازهٔ یک رکعت یا بیشتر وقت دارد؛ در این صورت نماز ظهرش قضا شده و  باید بدون تأخیر نماز عصر را بجا آورد.

سوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ در این صورت نماز ظهر و عصر -هر دو- قضا شده است.

چنانچه  غیر مسافر نماز مغرب و عشا را تا نزدیکی  نیمه شب  به تأخیر بیندازد و به اندازه خواندن پنج رکعت  نماز وقت دارد ، باید نماز مغرب  و عشا را به ترتیب بخواند. در غیر این صورت، اگر تأخیر بدون عذر باشد دو صورت دارد:

 اوّل: به اندازه پنج رکعت وقت ندارد، ولی به اندازه یک رکعت یا بیشتر وقت دارد؛ در این صورت  باید نماز عشا را فورا بخواند و سپس نماز مغرب را قضا کند و بنابراحتیاط  مستحب نماز مغرب را تا پیش از طلوع فجر بخواند و در آن نیّت ادا یا قضا نکند.

دوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ در این  صورت نماز مغرب و عشا قضا شده و بنابراحتیاط مستحب آن دو را تا پیش از طلوع فجر بجا آورد و در آن نیّت ادا یا قضا نکند. و اگر تأخیر با عذر باشد سه صورت دارد:

اوّل: به اندازه چهار رکعت وقت داشته باشد؛ در این صورت نماز مغرب و عشا را به ترتیب انجام داده و بنابراحتیاط  مستحب نماز مغرب را تا پیش از طلوع  فجر، بدون نیّت ادا یا قضا  اعاده کند .

دوم: به اندازه چهاررکعت وقت نداشته ولی به اندازه یک رکعت یا بیشتر وقت داشته باشد؛ در این صورت باید نماز مغرب را بخواند  و تا پیش از طلوع فجر نماز عشا را بجا آورد. و بنابراحتیاط  مستحب نماز مغرب را پیش از آن  بدون نیّت ادا یا قضا  اعاده کند و در نماز عشا نیز نیّت خصوص ادا یا قضا  نکند.

سوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ در این صورت باید نماز  مغرب و عشا را تا پیش از طلوع  فجر بجاآورد و بنابر احتیاط مستحب در آنها نیّت خصوص ادا یا قضا نکند در تأخیر  نماز مغرب و عشا  تا نزدیکی  طلوع فجر با عذر سه صورت وجود دارد:

اوّل: به اندازه پنج رکعت وقت داشته باشد؛ در این صورت باید نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند  وبنابراحتیاط مستحب  در آنها نیّت خصوص ادا یا قضا نکند.

دوم: به این اندازه وقت نداشته باشد ولی به اندازه ٔ یک رکعت یا بیشتر وقت داشته باشد، در این صورت نماز  مغربش قضا شده، و باید نماز عشا را در این وقت بجا آورد و بنابراحتیاط مستحب نیّت خصوص ادا یا قضا نکند.

سوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ در این صورت نماز مغرب و عشا –هردو- قضا  شده است .

گفتنی است که در تأخیر نماز مغرب و عشا  تا  نزدیکی طلوع فجربدون عذر نیز، نظیر این سه صورت وجود دارد و حکم هر سه صورت چنین است که با تأخیر نماز مغرب و عشا  از نصف شب بدون عذر، این دو نماز  قضا می شوند. – هم چنانکه گذشت- ولی احتیاط مستحب آن است که حکم سه صورت تأخیر با عذر در این اینجا نيز جاری گردد؛ ولی در هر حال نمی تواند  در نماز نیّت ادا کند.

مسأله 750- کسی که مسافر است اگر تا مغرب1 به اندازهٔ خواندن سه رکعت  نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را بخواند واگر کمتر وقت دارد، باید فقط عصر را بخواند و بعداً  نماز ظهر را قضا کند2. و اگر تا نصف شب به اندازه  خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد،  باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد  باید فقط عشا را بخواند3 و بعداً مغرب را بدون نیّت  ادا و قضا بجا آورد4 و چنانچه بعد از خواندن عشا، معلوم شود که به مقدار یک رکعت یا بیشتر وقت به نصف شب مانده است باید فوراً نماز مغرب را به نیّت ادا بجا اورد.

این مسأله در رساله آیات عظام: مکارم، سبحانی و مظاهری  نیست.

 1- خوئی، تبریزی، وحید: تا غروب آفتاب…

2-وحید: و همچنین مسافری که معذور نیست،  اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد ، باید نماز مغرب و عشا را بخواند ، و اگر به آن اندازه هم وقت ندارد ولی می تواند با خواندن نماز عشاء یک رکعت از مغرب را قبل از نصف شب درک کند باید اوّل عشا را بخواند و بعد مغرب را فورا بجا آورد  و اگر کمتر از این وقت دارد باید عشا را بخواند و بعد مغرب را بجا آورد، و احتیاط واجب آن است که آن را به قصد مافی الذمه بدون قصد ادا و قضا بخواند و چنانچه بعد از خواندن نماز عشا معلوم شود که از وقت به مقدار یک رکعت یا بیشتر به نصف شب مانده است ، نماز مغرب اداست و باید فورا آن را بجا آورد.

3- بهجت: و بلافاصله  مغرب را احتیاطاً به قصد ما فی الذمّه بجا آورد.[پایان مسأله]

4- گلپایگانی، صافی: بعداً مغرب را به قصد ما فی الذمّه بجا آورد…

خوئی، تبریزی: بعداً مغرب را بجا آورد…

******

سیستانی: مسأله 737-  كسي كه مسافر است اگر تا غروب آفتاب به اندازه خواندن سه ركعت نماز وقت دارد، بايد نماز ظهر و عصر را به ترتيب بخواند و اگر كمتر وقت دارد، بايد اول عصر را بخواند و بعداً نماز ظهر را قضا كند، و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند و اگر به مقدار سه رکعت نماز وقت دارد باید اوّل نماز عشا را بخواند و بعد مغرب را بجا آورد تا یک رکعت از نماز مغرب را در وقت انجام داده باشد و اگر کمتر از سه رکعت  نماز وقت دارد باید اوّل عشا را بخواند، و بعداً مغرب را بدون این که نیّت ادا و قضا کند بجا آورد، و چنانچه  بعد از خواندن عشا معلوم شود که از وقت به مقدار یک رکعت یا بیشتر به نصف شب مانده است، باید فوراً  نماز مغرب را به نیّت ادا بجا آورد.

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۶): کسی که مسافر است اگر تاغروب به اندازه خواندن سه رکعت نماز وقت دارد باید نماز ظهر و عصر را بخواند و اگر کمتر وقت دارد باید فقط نماز عصر را بخواند و نماز ظهر را قضا کند و اگر تا نصف شب به اندازه خواندن چهار رکعت نماز وقت دارد باید نماز مغرب و عشا را بخواند و اگر کمتر وقت دارد باید ابتدا نماز عشا را بخواند و سپس نماز مغرب را بنابر احتیاط واجب بدون نیت ادا و قضا (به قصد مافی الذمه) به جا آورد و چنانچه بعد از خواندن نماز عشا معلوم شود که مقدار یک رکعت یابیشتر به نصف شب وقت مانده است باید فورا نماز مغرب را به نیت ادا به جا آورد.

جوادی آملی: مسأله 791- كسی كه مسافر است و تا مغرب به اندازهٔ خواندن سه ركعت نماز وقت دارد، باید نماز ظهر و عصر را با همان ترتیب به‌جا آورد و اگر كمتر از سه ركعت فرصت دارد، باید فقط نماز عصر را به قصد ادا اقامه کند و نماز ظهر را بعداً قضا كند و چنانچه تا نصف شب به اندازه خواندن چهار ركعت نماز وقت دارد، باید نماز مغرب و عشاء را به همان ترتیب اقامه كند و اگر كمتر از آن وقت دارد، باید فقط نماز عشاء را به‌جا آورد و پس از آن، نماز مغرب را بدون نیّت ادا و قضا انجام دهد و چنانچه پس از گزاردن نماز عشاء معلوم شود كه به مقدار یک ركعت یا بیشتر، وقت به نصف شب مانده است، باید فوراً نماز مغرب را كه اَداست اقامه کند و اگر نماز مغرب را تا اول صبح به‌جا نياورد، نماز مغرب او قضاست.

زنجانی: مسأله 758- کسی که مسافر است، اگر نماز ظهر و عصر خود را تا نزدیکی غروب آفتاب به تأخیر بیندازد، مسأله سه صورت دارد:

اوّل: به اندازه خواندن  سه رکعت نماز وقت دارد؛ در این صورت نماز ظهر و عصر را به ترتیب می خواند.

دوم: به این اندازه وقت ندارد  ولی به اندازه یک رکعت یا بیشتر وقت دارد؛ در این صورت نماز ظهرش قضا شده می باید نماز عصر را بجا آورد.

سوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد که در این صورت نماز ظهر و عصر -هر دو- قضا شده است.

مسافر اگر نماز مغرب و عشا را تا نزدیکی  نیمه شب به تأخیر بیندازد و به اندازه خواندن  چهاررکعت  وقت داشته باشد، باید نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند؛ در غیر این صورت، اگر تأخیر بی عذر باشد سه صورت دارد:

اوّل: به اندازهٔ خواندن سه رکعت وقت داشته باشد؛ در این صورت، نخست نماز عشا را خوانده و پس از آن فوراً نماز مغرب  را می خواند و بنابراحتیاط مستحب در آن نیّت ادا  یا قضا نکند.

دوم: به این اندازه هم وقت ندارد ولی به اندازهٔ یک رکعت یا بیشتر وقت دارد؛ در این صورت باید نماز عشا را بخواند،و سپس نماز مغرب را قضا کند و بنابراحتیاط  مستحب نماز مغرب را تا پیش از طلوع فجر بجا آورد در آن نیّت ادا یا قضا نکند.

سوم: به اندازه یک رکعت  هم وقت نداشته باشد؛ در این صورت  نماز  مغرب و عشا قضا شده و بنابراحتیاط مستحب باید آن دو را تا پیش از طلوع فجر بجا آورده، و نیّت ادا یا قضا نکند.

و اگر تأخیر تا وقتی که کمتر از چهاررکعت وقت دارد با عذر صورت گیرد، مسأله دو صورت دارد:

اوّل: به اندازهٔ یک رکعت یا بیشتر  وقت داشته باشد؛ در این صورت باید نماز مغرب را خوانده و تا پیش از طلوع فجر  نماز عشا را بجا آورد و بنابراحتیاط مستحب نماز مغرب را خوانده  و تا پیش از آن بدون نیّت ادا یا قضا اعاده کند و در نماز عشا نیز نیّت خصوص ادا یا قضا  نکند.

دوم: به اندازهٔ یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ در این صورت  باید نماز مغرب و عشا  را تا پیش از طلوع فجر بجا اورد و بنابراحتیاط مستحب در آنها نیّت خصوص ادا یا قضا نکند.

در تأخیر نماز مغرب و عشا برای مسافر تا نزدیکی طلوع فجر با عذر سه صورت دارد:

اوّل: به اندازه چهاررکعت وقت داشته باشد؛ در این صورت باید نماز مغرب و عشا را به ترتیب بخواند و بنابراحتیاط مستحب در انها نیّت خصوص ادا یا قضا نکند.

دوم: به این اندازه وقت نداشته باشد ولی به اندازهٔ یک رکعت  یا بیشتر وقت داشته باشد؛ در این صورت نماز مغربش  قضا شده، باید  نماز عشا را در این وقت بجا اورد و بنابراحتیاط مستحب نیّت خصوص ادا یا قضا نکند، بلکه احتیاط مستحب ان است که بعداز قضا کردن نماز مغرب دوباره نماز عشا را قضا کند.

سوم: به اندازه یک رکعت هم وقت نداشته باشد؛ دراین صورت  نماز مغرب و عشا هردو قضا شده است. و بنابراحتیاط  مستحب در تأخیر بدون  عذر تا نزدیکی طلوع فجر نیز حکم تأخیر با عذر جاری می شود؛ ولی نمی تواند در نماز نیّت ادا کند.

مسأله 751- مستحب است انسان نماز را در اوّل وقت آن بخواند و راجع به آن خیلی سفارش شده است و هرچه به اوّل وقت نزدیک تر باشد بهتر است1، مگر انکه تأخیر آن از جهتی بهتر باشد، مثلاً صبر کند که نماز را به جماعت بخواند2.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

1- بهجت: مگرمواردی که شارع مقدس استثناء کرده است که خواهد آمد .[پایان مسأله]

 2- سیستانی: نماز را با جماعت بخواند به شرط آن که وقت  فضیلت نگذرد.

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۶): مستحب است انسان نماز را در اول وقت بخواند و دستورهای اسلامی در این مورد سفارش موکدی شده است و اگر نتواند در اول وقت نماز بخواند هرچه نزدیکتر به اول وقت باشد بهتر است مگر آنکه تاخیر نماز از جهتی بهتر باشد مانند این که بخواهد آن را به جماعت بخواند.

مکارم: مسأله 689 – یکی از مستحبّات مؤکّد این است که نماز را در اوّل وقت فضیلت آن بخوانند؛ و در روایات راجع به آن بسیار سفارش شده است و هر چه به اوّل وقت فضیلت نزدیک تر باشد بهتر است.

جوادی آملی: مسأله 792- مستحب است نماز در اول وقت آن، به جا آورده شود و هر چه به اول وقت نزدیک‌تر باشد، اقامهٔ نماز در آن، ثواب بیشتر دارد؛ یعنی نماز در وقت فضیلت آن، بهترین مصداق نماز واجب است، مگر آنكه مقدار كمی صبر شود تا به جماعت یا چیز دیگری كه استحباب شرعی دارد، اقامه شود.

مسأله اختصاصی

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۱۷): نمازگزار برای تعیین وقت نمازهای یومیه حتی در مناطق نزدیک به قطب باید افق محل سکونت خود را رعایت کند .

مسأله 752- هر گاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ، ناچار است با تیمّم1 نماز بخواند ، چنانچه بداند  یا احتمال دهد که 2 عذر او تا اخر وقت  باقی است ، می تواند در اوّل وقت نماز بخواند. ولی  اگر (مثلاً لباسش نجس باشد یا عذر دیگری داشته باشد و 3) احتمال دهد که عذر او از بین می رود بنابراحتیاط واجب4 باید صبر کند تا عذرش برطرف شود5 و چنانچه عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز بخواند6 و لازم نیست  به قدری صبر کند که فقط بتواند کارهای واجب نماز را انجام دهد، بلکه اگر برای مستحبات نماز مانند اذان و اقامه و قنوت  هم وقت دارد می تواند تیمّم کند و نماز را با آن مستحبات بجا آورد7.

این مسأله در رسالهٔ آیات عظام: بهجت و مظاهری نیست

1- گلپایگانی، صافی: ناچار است مثلاً بدون ساتر یابا لباس نجس…

2- خوئی، گلپایگانی، صافی، تبریزی، نوری:  چنانچه بداند…

 3- [قسمت داخل پرانتز در رسالهٔ آیات عظام: خوئی، گلپایگانی، صافی و تبریزی نیست]

4- [عبارت «بنابراحتیاط واجب» در رساله آیات عظام: اراکی، خوئی، گلپایگانی، صافی و تبریزی نیست]

5- سیستانی: هر گاه انسان  عذری دارد که اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است با تیمّم نماز بخواند ، چنانچه مأیوس از برطرف شدن  آن باشد، یا احتمال دهد با تأخیر، از تیمّم هم عاجز شود، می تواند در اوّل وقت هم تیمّم کند و نماز بخواند ولی اگر مأیوس نباشد، باید صبر کند  تا عذرش  برطرف شود یا مأیوس شود…

وحید: هر گاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است با تیمم نماز بخواند چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقی است می تواند در اوّل وقت نماز بخواند ولی اگر احتمال دهد  که عذر او از بین می رود باید صبر کند تا عذر او برطرف شود…

6- گلپایگانی، صافی: در آخر وقت  مطابق وظیفه اش نماز بخواند . و امّا اگر  ناچار است  با تیمّم نماز بخواند حکم آن در مسأله[715] گذشت…

7- خوئی، تبریزی: و در عذرهای دیگر، غیر از موارد تیمّم، اگر احتمال بدهد که عذر او باقی باشد؛ جایز است اوّل وقت نماز بخواند ولی چنانچه در اثناء وقت عذرش برطرف گردد  لازم است اعاده نماید.

وحید: و در عذرهای دیگر، غیر از موارد تیمّم،  اگر آن عذر تقیّه باشد جایز است اوّل وقت نماز بخواند و اعاده آن لازم نیست هر چند در اثنا  وقت عذرش برطرف شود، و در غیر تقیّه اگر احتمال بدهد که عذر او باقی باشد جایز است اوّل وقت نماز بخواند، ولی چنانچه در اثنا وقت عذرش برطرف گردد  لازم است اعاده نماید.

سیستانی: و در عذرهای دیگر، غیر از موارد تیمم، اگر چه مأیوس نباشد که عذر او برطرف شود، جایز است اوّل وقت نماز بخواند، ولی چنانچه در اثناء وقت عذرش برطرف گردد در بعض موارد لازم است اعاده نماید.

فاضل، نوری: می تواند با لباس نجس مثلاً نماز را با آن مستحبات بجا اورد.

*****

مکارم: مسأله 690 – کسانی که دارای عذری هستند و یقین دارند  عذرشان تا آخر وقت برطرف می شود واجب است صبر کنند. و چنانچه  یقین داشته باشند عذر باقی  می ماند، صبر کردن واجب نیست؛ امّا اگر احتمال می دهند برطرف شود احتیاط واجب آن است که صبر کنند، مگر در مورد تیمّم که می توانند در چنین صورتی در اوّل وقت  نماز بخوانند.

زنجانی: مسأله 760- هر گاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اوّل وقت نماز بخواند ناچار است مثلاً با تیمّم یا لباس  نجس نماز بخواند، چنانچه بداند عذر او تا آخر وقت باقی است می تواند در اوّل وقت  نماز بخواند، ولی اگر برخلاف عقیدهٔ وی عذر او در وقت برطرف شد باید نماز را دوباره بخواند، و اگر احتمال  می دهد عذر او از بین می رود می تواند صبر کند  تا عذرش برطرف شود و اگر از برطرف شدن عذرش ناامید شد مطابق  وظیفهٔ خود نماز بخواند و می تواند قبل از آن رجاءً  مثلاً تیمّم کرده، یا با لباس نجس نماز بخواند در این صورت اگر عذرش تا آخر وقت باقی بود نمازش صحیح است و گرنه، باید آن را اعاده کند.

جوادی آملی: مسأله 793- كسی كه عذری دارد و نمیتواند در اول وقت، نماز را با همه شرایط صحت آن انجام دهد؛ مثلاً با وضو یا با لباس پاک آن را اقامه كند، در صورت اطمینان به ماندن عذر تا پایان وقت، میتواند با تیمّم یا لباس ناپاک در اول وقت، نماز را به پا دارد و در صورت اطمینان به از بین رفتن عذر، باید صبر كند تا با وضو و با طهارت لباس، نماز را اقامه نماید و اگر احتمال دهد كه عذر او تا پایان وقت برطرف میشود، به احتیاط واجب صبر كند. در تمام امور یادشده، فرقی بین تیمّم و عذر دیگر نیست و چنانچه با احتمال ماندن عذر توانست قصد نماز و نیّت تقرّب نماید و نماز را با همان عذر ـ مثلاً با تیمّم ـ به‌جا آورد و عذر او تا پایان وقت باقی ماند، نماز او صحیح است و اعاده ندارد.

سبحانی: مسأله 638 – هر گاه انسان عذری دارد که اگر بخواهد در اول وقت نماز بخواند؛ مثلا ناچار است با تیمم یا با لباس نجس نماز بخواند، اگر یقین یا اطمینان دارد که عذر او تا آخر وقت باقی است می تواند در اوّل وقت نماز بخواند. و اگر یقین یا اطمینان دارد که عذر او پیش از پایان وقت مرتفع می شود باید صبر کند. و اگر هیچ یک از دو طرف روشن نشد، احتیاط واجب ایت است که صبر کند تا وضع او روشن گردد.

مسأله 753- کسی که مسائل نماز و شکیات و سهویات را نمی داند و احتمال می دهد که یکی از اینها در نماز پیش آید1، باید 2 برای یاد گرفتن  اینها نماز را از اوّل وقت تأخیر بیندازد3. ولی اگر اطمینان  دارد که نماز را به طور صحیح  تمام می کند ، می تواند در اوّل وقت مشغول نماز شود4، پس اگر5 در نماز مسأله ای که حکم آن را نمی داند (پیش نیاید نماز او  صحیح است و اگر مسأله ای که حکم آن را نمی داند6) پیش آید، می تواند7 به یکی از دو طرفی که احتمال می دهد ، عمل نماید8 و نماز را تمام کند. ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل بوده، دوباره بخواند9.

این مسأله در رسالهٔ آیات عظام: بهجت ، سبحانی و مظاهری نیست

1- سیستانی: کسی که مسائل نماز را نمی داند و نمی تواند بدون یاد گرفتن، آن را به طور صحیح انجام دهد، یا شکیات و سهویات را نمی داند و احتمال می دهد که یکی از اینها در نماز پیش آید و بواسطهٔ یاد نگرفتن، واجبی را ترک کند یا حرامی را مرتکب شود…

وحید: و مبتلا به مخالفت تکلیف الزامی یا احتیاط لازم شود…

2- فاضل: بنابراحتیاط واجب…

وحید: بنابراحتیاط…

3- نوری: کسی که مسائل نماز و شکیّات و سهویّات را نمی داند، اگر مطمئن است که در نماز پیش می آید، واجب است آنها را یاد بگیرد، بلکه بنابراحتیاط واجب مسائلی را که احتمال می دهد در نماز پیش آید، باید یاد بگیرد…

4- سیستانی: اگر به امید آن که بر وجه صحیح نماز را انجام دهد در اوّل وقت مشغول نماز شود…

مکارم: اگر اطمینان دارد که می تواند نماز را به طور کامل تمام کند ، جایز است در اوّل وقت مشغول نماز شود.

هرگاه در نماز مسأله ای پیش آید که حکم آن را نمی داند، می تواند به یکی از دو طرفی که احتمال می دهد، به قصد رجاء عمل کند و باید بعد از نماز مسأله را سؤال کند که اگر باطل بوده، دوباره بخواند (واحتیاط آن است که طرفی را که بیشتر احتمال می دهد بگیرد).

5- فاضل: ولی اگر…

6- [قسمت داخل پرانتز در رسالهٔ آیت الله فاضل نیست].

7- گلپایگانی، خوئی، تبریزی، صافی: جایز است…

8- سیستانی، وحید: جایز است به یکی از دو طرفی که احتمال می دهد (سیستانی: به امید آنکه وظیفه او باشد) عمل نماید…

 9- خوئی، تبریزی، سیستانی: و اگر صحیح بوده اعاده لازم نیست.

*****

جوادی آملی: مسأله 794- كسی كه مسائل اصلی نماز را میداند و احكام شک و سهو و مانند آن را نمیداند و میتواند بدون آن‌ها نماز را به طور صحیح اقامه كند، نماز او در اول وقت، درست است و اگر اطمینان دارد بدون آگاهی از احكام آن‌ها نمیتواند نماز را به طور صحیح انجام دهد، باید صبر كند تا پس از یادگیری آن‌ها نماز را به پا دارد و چنانچه احتمال دهد اموری كه احكام آن‌ها را نمیداند پیش نمیآید، میتواند به عنوان «رجاء» نماز را اول وقت شروع کند و اگر مطلبی پیش آمد كه حكم آن را نمیداند، میتواند به یكی از دو طرفِ احتمال عمل كند و پس از به‌جا آوردن نماز، حتماً حكم آن را فرا گیرد و اگر برابر آن حكم، نماز را نگزارده بود، باید آن را دوباره به‌جا آورد.

زنجانی: مسأله 761- کسی که مسائل نماز و احکام شک و سهو را نمی داند واحتمال می دهد که یکی از اینها در نماز پیش آید و نمازش را باطل کند، نمی تواند در اوّل وقت با قصد جزمی نماز را شروع کند، بلکه یا باید نماز را در اوّل وقت به قصد رجاء شروع کند یا برای یاد گرفتن  اینها نماز را از اوّل وقت به تأخیر بیندازد ولی اگر اطمینان دارد که نماز را به طور صحیح تمام می کند، می تواند در اوّل وقت با نیّت جزمی مشغول نماز شود، و در هر صورت اگر در نماز مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش نیاید نماز او صحیح است و اگر مسأله ای که حکم آن را نمی داند پیش آید، جایز است به یکی از دو طرفی که احتمال  می دهد عمل نماید و نماز را تمام کند؛ ولی بعد از نماز باید مسأله را بپرسد که اگر نمازش باطل باشد دوباره بخواند  و اگر صحیح بوده  اعاده لازم نیست.

مسأله 754- اگر وقت نماز وسعت دارد و طلبکار هم طلب خود را 1 مطالبه می کند در صورتی که ممکن است باید اوّل قرض خود را بدهد ، بعد نماز بخواند و همچنین است اگر کار واجب دیگری که باید فوراً آن را بجا آورد پیش آمد کند، مثلاً ببیند مسجد نجس است که باید اوّل مسجد را تطهیر کند، بعد نماز بخواند. و چنانچه 2 اوّل نماز بخواند، معصیت کرده ولی نماز او صحیح است.

این مسأله در رسالهٔ آیات عظام: بهجت، سبحانی و مظاهری  نیست.

1- زنجانی: که وقتش رسیده…

2- خوئی، تبریزی، سیستانی، زنجانی، نوری، وحید: چنانچه در هر دو صورت…

*****

امام خامنه ای رساله نماز و روزه مسأله (۲۲): اگر در وقت نماز طلبکار طلب خود را مطالبه کند در صورتی که انسان توانایی پرداخت آن را داشته باشد باید ابتدا بدهی را بدهد و سپس نماز بخواند همچنین اگر کار واجب فوری دیگری پیش آید البته در صورتی که وقت نماز تنگ شده باشد باید ابتدا نماز بخواند.

جوادی آملی: مسأله 795- هر گاه واجب فوری در بین باشد؛ مانند نجات كسی كه در معرض خطر است و پاک كردن مسجدی كه متنجّس شد و ادای دَیْن طلبكاری كه مهلت نمیدهد و در تمام این موارد، وقت نماز وسیع است، باید آن‌ها را قبل از نماز انجام دهد و بعد نماز بگزارد و اگر نماز را بر آن‌ها مقدّم داشت، گناه كرده؛ ولی نماز او صحیح است. چنانچه وقت نماز تنگ باشد، اول، نماز را به پا دارد، سپس آن واجب‌ها را انجام دهد.

مکارم: مسأله 693 – هرگاه ببیند مسجد نجس شده بهتر این است که اوّل مسجد را تطهیر کند بعد نماز بخواند، همچنین اگر طلبکاری ایستاده و طلب خود را مطالبه می کند ولی اگر نماز و مقدمات آن وقت زیادی را بگیرد واجب است اوّل مسجد را تطهیر کند و اداء دین نماید بعد نماز بخواند، و اگر برخلاف این دستور عمل کند معصیت کرده  امّا نمازش صحیح است و در تنگی وقت،  نماز مقدم است.

مسائل اختصاصی

مکارم: مسأله 694- مستحب است پنج نماز را در پنج وقت بجا آورد یعنی هر کدام را در وقت فضیلت خود انجام دهد و تنها فاصله دادن به مقدار نافله یا تعقیبات کافی نیست، بلکه معیار همان وقت فضیلت است.

مکارم: مسأله 695- وقت فضیلت نماز ظهر تا موقعی است که سایه شاخص به اندازه خود شاخص شود(منظور سایه ای است که از ظهر به بعد پیدا می شود) و وقت فضیلت عصر از موقعی که سایهٔ شاخص به اندازهٔ خود آن است تا موقعی که به اندازهٔ دو برابر آن شود و وقت فضیلت نماز مغرب از غروب است تا ناپدید شدن «حمرهٔ مغربیّه» (رنگ سرخی که بعد از غروب آفتاب در مغرب ظاهر می شود) و وقت فضیلت نماز عشا از موقعی است که سرخی مزبور ناپدید می شود تا یک سوم از شب  و وقت فضیلت نماز صبح از اوّل  طلوع فجر (سپیدهٔ صبح) است تا موقعی که هوا  روشن شود.

سبحانی: مسأله 639- وقت اذان صبح برای نماز و روزه در شب های مهتابی  و غیر مهتابی یکسان است و معیار ظهار شدن نور شفق در افق است هر چند در اثر مهتاب یا عوامل دیگر نمایان نباشد و قت نماز صبح از اوّل طلوع فجر صادق تا طلوع آفتاب است و فجر صادق  سپییده صبح است که در افق پهن می شود.

دانلود اوقات نماز – چهارده مرجع

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=3101