غسل حيض
سبب غسل حيض خونى است كه غالباً درهرماه چند روزى از رحم زنان بالغ خارج مىشود و تا وقتى كه ازفرج بيرون نيامده است حكم حيض را ندارد، ولى اگر بيرون بيايد حتى اگر كم باشد وبعد از آن در فضاى فرج باقى بماند، حكم حيض را دارد.
(مسأله 217) اگر خانمى شك داشته باشد كه خون حيض است يا خون بكارت، بايد خود را وارسى كند، يعنى پنبهاى را وارد فرج نمايد واندكى صبر كند آنگاه به آرامى آن را خارج نمايد، چنانچه خون، اطراف پنبه را آلوده كرده باشد و تمام آن را فرانگرفته باشد يا اكثر آن را فراگرفته باشد خون بكارت است و اگر به داخل آن نفوذ كرده باشد به نحوى كه همه پنبه، يا اكثر آن را فرا گرفته باشد خون حيض است وعمل (انجام دادن تكاليف) زن بدون اين آزمايش صحيح نيست.
(مسأله 218) اگر زنى به هر سببى نتواند اين وارسى را انجام دهد، چنانچه حالت سابقه او حيض باشد، اين خون را حيض بداند و چنانچه حكم مذكور را نداند ويا حالت سابقه او حيض نباشد، احتياط كند وبين اعمالى كه زن غير حائض آن را انجام مىدهد و اعمالى كه حائض آن را ترك مىكندجمع نمايد، بنابراين بايد نماز وروزه را بگيرد، در مساجد توقف ننمايد وخط قرآن را مس نكند و از مسجدالحرام و مسجد پيامبر صلى الله عليه و آله عبور ننمايد.
زنى كه ممكن است حيض شود
دخترى كه نُه سال او تمام نشده چنانچه خونى ببيند، حيض نيست. (بلى، ممكن است با خونى كه مىبيند يقين كند كه نُه سال او تمام شده است) همچنين زن يائسه اگر خونى ببيند حكم حيض راندارد مگر آن كه نداند كه يائسه شده است. زن بنابراظهر در شصت سالگى يائسه مىشود چه قرشى باشد چه نباشد، بنابراين خونى كه قبل از شصت سالگى مىبيند حيض وبعد ازآن حيض نمىباشد.
(مسأله 219) اقوى اين كه حيض با حاملگى جمع مىشود، پس اگر زن حامله مطمئن شود خونى كه ديده حيض است يا اگر مطمئن نباشد ولى در ايام عادت و به صفات حيض باشد، بايد آن را حيض حساب كند و اگر در غير ايام عادت ببيند و به صفات حيض هم نباشد، استحاضه خواهد بود، ولى اگر در ايام عادت باشد وصفات حيض را نداشته يا برعكس باشد، بايد در اين حالت احتياط نمايدوبين اعمالى كه حائض آن را ترك مىكند واعمالى كه مستحاضه آن را انجام مىدهد جمع كند.
مدت حيض كمتر از سه روز وبيشتر از ده روز نمىباشد، پس اگر خون، سه روز ادامه داشته باشد و از همان ابتدا از فرج خارج شود، حيض است.
در شمارش ايام حيض شب اول وچهارم خارج وشب دوم وسوم داخل سه روز هستند. قطع شدن خون مدت كوتاهى كه بين زنها متعارف است ضرر ندارد و اگر بيرون آمدن خون در وسطروز شروع شود، بايد تا همان موقع از روز چهارم ادامه داشته باشد. خون مازاد بر ده روز حيض نيست وحكم آن در مسائل بعدى خواهدآمد.
اگر زنى كمتر از ده روز پاك باشد، بايد احتياط كند، مثلًا اگر خانمى بعد از آن كه حيض او قطع شد، چنانچه قبل از گذشتن ده روز خونى را به صفت حيض ببيند، چنين زنى در ايام پاكى بين دو حيض بايد بين تروك حائض واعمال مستحاضه جمع كند.
شرايط خون حيض:
1- زن بايد نه سال را كامل و از شصت سال تجاوز نكرده باشد.
2- خون تا سه روز ادامه داشته باشد.
3- خون از ده روز تجاوز نكند.
4- بنابراحتياط دوران پاكى بين دو خون حيض از ده روز كمتر نباشد.
زنى كه داراى عادت است
زنى كه دو بار پشت سرهم در وقت معين خون حيض ببيند اگر شماره حيض او هم در هردوماه يكسان باشد، مثلًا دو ماه پشت سرهم از اول تا هفتم ماه خون ببيند به آن صاحب عادت وقتيه وعدديه مىگويند ولازم نيست حتماً در دو ماه چنين باشد بلكه اگر در دو فاصله معينى مثلًا بعداز بيست روزچنين باشد بازهم صاحب عادت وقتيه وعدديه گفته مىشود. اگر فقط زمان آغاز حيض يكى باشد، مثلًا دو ماه پشت سرهم از روز اول ماه خون ببيند ولى ماه اول روز هفتم و ماه دوم روز پنجم از خون پاك شود به آن صاحب عادت وقتيه مىگويند. اگر فقط تعداد روزهاى حيض، يكى باشد، مثلًا درماه اول از پنجم تا دهم و در ماه دوم از دوازدهم تا هفدهم خون ببيند به آن صاحب عادت عدديه مىگويند.
(مسأله 220) زنى كه عادت وقتيه دارد چه عدديه باشد وچه نباشد، وقتى در آغاز ايام عادت يا قبل از آن، يك يا دو روز خون ببيند اگرچه به رنگ زرد ورقيق باشد، بايد اعمال حائض را انجام دهد، ولى اگر بعداً معلوم شد كه حيض نبوده مثلًا قبل از سه روز قطع شد، بايد نمازها را قضا كند.
(مسأله 221) زنى كه عادت وقتيه ندارد چه عدديه باشد وچه نباشد مثل مبتدئه، اگر خونى داراى صفات حيض- مثل حرارت، سرخ يا سياه و با سوزش باشد- ببيند حيض است. اما اگر بعداً معلوم شود كه حيض نبوده مثلًا قبل از سه روز قطع شود، بايد نمازها را قضا نمايد و اگر خون فاقد صفات حيض باشد، حكم حيض را ندارد.
(مسأله 222) اگر خون به مقدار زيادى از صاحب عادت وقتيه جلو يا عقب بيفتد وصفات حيض داشته باشد، حيض است وگرنه استحاضه.
(مسأله 223) عادت ماهيانه با تميز صفات پديد نمىآيد، بنابراين اگر زنى دو ماه پشت سرهم خونى كه داراى صفات حيض است ببيند چون تميز صفات باعث عادت نمىشود، داراى عادت مشخصى نمى باشد و چنانچه ماه سوم در همان وقت، خون زردى كه داراى صفات حيض نيست ببيند، بايد اعمال مستحاضه را انجام دهد، ولى اگر زنى به حيض خود مطمئن باشد، اگرچه ماه سوم خونى كه داراى صفات حيض نيست ببيند، بايد آن را حيض حساب نمايد.
حكم خونى كه دو مرتبه ديده شود
هر خونى را كه زن در ايام عادت وقتيه مىبيند اگرچه صفات حيض را نداشته باشد حيض است، اما اگر خون فاقد صفات در غير ايام عادت وقتيه باشد، استحاضه است و اگر زنى سه روز خون ببيند وپاك شود سپس سه روز يا بيشتر خون ببيند دوحالت دارد:
اول: اين كه مجموع دو خون ومدت پاكى، از ده روز تجاوز نكند، پس اگر هر دو را در ايام عادت يا به صفات حيض يا يكى در ايام عادت ودومى به صفات حيض باشد، همه آن حيض است، مثلًا اول ماه سه روز خون مىبيند ودو روز پاك مىشود سپس سه روز ديگر خون مىبيند و پاك مىشود و اگر زن صاحب عادت وقتيه وعدديه باشد وهشت روز از اول ماه باشد، همه آن حيض است، اگرچه به رنگ حيض نباشد و اگر عادت ماهيانه او سه روز اول ماه باشد نيز همه آنها حيض است واگرصاحب عادت وقتيه نباشد هر دو خون حيض است ومدت پاكى بين آن دو خون بعيد نيست كه پاك باشد، اما بهتر آن است كه بين اعمال طاهره وتروك حائض جمع كند و چنانچه هيچ يك از آن دوخون در ايام عادت نباشد وداراى صفات حيض نيز نباشد، استحاضه است، ولى اگر يكى داراى صفات باشد، حيض است.
دوم: آن كه مجموع دو خون ومدت پاكى آن از ده روز تجاوز كند، مثلًا زنى در اول ماه پنج روزخون مىبيند وسه روز پاك مىشود ودوباره چهار روز خون مىبيند، پس اگر خون اول در ايام عادت باشد ودومى در غير ايام عادت و فاقد صفات باشد، اولى حيض ودومى استحاضه است، ولى اگردومى داراى صفات حيض باشد- مشهور اين است كه استحاضه است اما اين از اشكال خالى نيست- وبايد بنابراحتياط واجب اين زن وزنى كه خون دوم را فقط در ايام عادت مىبيند، بين تروك حائض واعمال مستحاضه جمع نمايد. اگر هر دو خون در ايام عادت نباشد- اگر خود زن صاحب عادت نباشد- چنانچه يكى به صفت حيض باشد، آن خون حيض است و ديگرى استحاضه است و چنانچه هر دو فاقد صفت باشند، هر دو استحاضه است و چنانچه هر دو داراى صفت بودند بايد بين اعمال مستحاضه وتروك حائض احتياطاً جمع كند.
(مسأله 224) اگر زن بين دو خون، ده روز پاك شود، چنانچه هر دو خون در عادت، يا داراى صفات حيض باشد، يا يكى در عادت وديگرى داراى صفات حيض باشد، هر كدام يك حيض مستقل محسوب مىشود، ولى خونى كه فاقد صفات و در روزهاى عادت نباشد استحاضه است.
استبراء و استظهار
اگر زن قبل از ده روز پاك شود و احتمال دهد كه در باطن رحم، خون هست واجب است استبراءكند، در صورتى كه احتياط ممكن نباشد، به اين معنى كه قدرى پنبه داخل فرج نمايد وكمى صبر كندآنگاه بيرون آورد، چنانچه آلوده باشد بر حيض باقى مىماند، و اگر آلوده نباشد غسل كند حتى اگر گمان برگشتن خون را بدهد، مگر آن كه زن بداند يا مطمئن باشد كه در ميان عادت هميشه يك دوران پاكى دارد، در اين صورت بايد احتياط كند و اگر خون برگردد آثار حيض را جارى كند و اگر زن استبراء را ازروى عذرى- مثل فراموشى يا غيره- انجام ندهد وغسل كند وديگر خونى نبيند، غسل او در واقع صحيح است و اگر بدون عذر ترك كند، ظاهراً غسل او صحيح نيست مگر آن كه پاك بودنش ثابت بشود و اگر استبراء ممكن نباشد، بايد بين اعمالى كه شخص غير حائض (طاهر) انجام مىدهد واعمالى كه حائض آن را بايد ترك كند جمع نمايد وهروقت به پاكى علم پيدا نمود غسل نمايد.
(مسأله 225) اگر زن استبراء كند وپنبه را آلوده ببيند، چنانچه مبتدئه باشد يا هنوز صاحب عادت نشده باشد يا عادت او ده روز باشد، بايد تمام ده روز را حيض قرار دهد مگر آن كه قبل از آن پاك شود، و اگر عادت داشته وعادت او كمتر از ده روز باشد واستبراء در ايام عادت صورت گيرد حيض او باقى است، و اگر استبراء بعد از ايام عادت باشد، بايد به مدت يك روز برحيض باقى بماند به دوشرط: يكى آنكه رنگ خون دراين چند روز از رنگ حيض تغيير نكند، وديگر آن كه به قطع شدن خون قبل از ده روز و همچنين به تجاوز آن از ده روز مطمئن نباشد بلكه هر دو را احتمال بدهد، بنابراين اگر اين دوشرط فراهم گردد، واجب است كه يك روز صبر نمايد ومى تواند دو روز يا بيشتر به آن اضافه كند.