بنابراحتياط اولى واجب است پيش از شروع در غسل نجاست را از تمام بدن ميت برطرف كنند، واقوى اين است كه قبل از شروع در غسل هر عضوى، اگر آن را از نجاست پاك كنند كفايت مىكند، بلكه اظهر اين است كه برطرف كردن نجاست با خود غسل كافى است در صورتى كه آب با ملاقات محل، نجس نشود.
ميت را بايد سه غسل داد:
اول: با آبى كه با سدر مخلوط باشد.
دوم: با آبى كه با كافور مخلوط باشد.
سوم: با آب خالص.
هر يك از اين سه غسل مثل غسل جنابتِ ترتيبى است كه با نيت وشستن سر وگردن وبعدطرف راست وبعد چپ انجام مىشود.
(مسأله 260) اگر غسل دهنده غير ولى با ولى ميّت باهم باشند غير ولى نبايد مزاحم ولى ميت گردد و چنانچه غسل دهنده فقط غير ولى باشد احتمال دارد اجازه ولى لازم نباشد، اگرچه بهتر آن است ازمردى كه همسر او مرده اجازه بگيرد، سپس از مالك وبعد، از طبقه اول ارث اجازه گرفته شود يعنى ازپدر وفرزندان، آنگاه در طبقه دوم از پدر بزرگها وبرادران، سپس در طبقه سوم از عموهاودايى ها، سپس از مولايى كه او را آزاد كرده، بعد ضامن جريره، بعد از حاكم شرع.
(مسأله 261) در هر طبقه افراد بالغ بر غير بالغ و مردها بر زنها مقدمند ولى درتقديم پدر در طبقه اول بر فرزند وجد بر برادر وبرادرى كه از يك پدر ومادر است، بر برادرى كه ازپدر باشد يا مادر وبرادر پدرى بر برادر مادرى وعمو بر دايى اشكال است وبهتر آن است كه از هردو اجازه گرفته شود.
(مسأله 262) اگر اجازه گرفتن از ولى ممكن نباشد، يا ولى از اذن وغسل دادن خوددارى كند، اذن اوساقط مىشود، و بر غير ولى واجب است كه ميت را غسل بدهد.
(مسأله 263) اگر ميت وصيت كرده باشد كه فردى معينى او را غسل بدهد واجب نيست آن فرد قبول كند و چنانچه قبول كرد، احتياجى به اجازه اولياى ميت نيست، بلكه ولى ميت در غسل دادن نمىتواند مزاحم او شود. اگر شخصى را براى تجهيز جنازه خود معين كند، آن شخص مىتواند در زمان حيات موصى رد كند، اما پس از مرگ نمىتواند و اگر قبول كرد اجازه ولى لازم نيست بلكه ولى وغير اوبدون اجازه وصى (وصى در اينجا كسى است كه قبول كرده است ميت را تجهيز كند) نمىتوانند ميت راتجهيز نمايند.
شرايط غسل
اول: نيت (قصد قربت، اخلاص و تمييز)، اگر دو يا چند نفر، ميت را غسل دهند، كسى كه درغسل مباشرت مستقيم دارد و در عرف غسل دهنده شمرده مىشود نيت نمايد، اخذ اجرت باقصدقربت منافات ندارد، در صورتى كه اين اجرت براى بهاى آب ومزد شستشو وغيراينها باشد، بلكه براى خود غسل نيزاخذ اجرت مانعى ندارد اگرچه احتياط ترك آن است.
دوم: آب پاك باشد.
سوم: آب مباح باشد.
چهارم: سدر وكافور مباح باشند.
چنانچه فضا، ظرف آب، مجراى آب غسل وتختهاى كه ميت را روى آن غسل مىدهند منحصر، به تخته غصبى باشد، غسل ساقط مىشود و چنانچه غسل دادند، غسل صحيح است واين تفصيل درظرف آبى نيز كه غصبى است جارى مىشود.
(مسأله 264) اگر قبل از سرد شدن بدن ميّت غسل دهند مجزى است.
(مسأله 265) اگر سدر وكافور پيدا نشود، بنابراحتياط واجب بجاى هركدام ميت را با آب خالص غسل داده و تيمم نيز بدهند يعنى سه بار غسل و دوبار تيمم بدل از سدر و كافور بدهند.
(مسأله 266) سدر وكافور بايد به اندازهاى زياد نباشد كه آب را مضاف كند و به اندازهاى هم كم نباشد كه به آن مخلوط سدر وكافور نگويند و چنانچه در آب خالص مقدارى كمى از سدر وكافور باشدكه به آن مخلوط نگويند، مانعى ندارد وفرقى بين سدر خشك، و سبز وتازه نيست.
(مسأله 267) اگر آب پيدا نشود يا استعمال آب باعث متلاشى شدن گوشت ميت بشود، بايد او را سه بار تيمم دهند به نحوى كه يكى از آن سه بار به قصد مافى الذمه باشد.
(مسأله 268) در تيمم ميت بنابراحتياط واجب يك بار با دست زنده، ميت را تيمم دهند ويكبار بادست خود ميت.
(مسأله 269) تا وقتى كه احتمال غسل دادن ميت وجود دارد نوبت به تيمم نمىرسد، مگر آن كه نااميد شوند كه در اين صورت وظيفه تيمم است ولى چنانچه قبل از دفن امكان غسل فراهم گردد واجب است او را غسل دهند و اگر بعداز دفن امكان غسل فراهم گردد، چنانچه ترسى از جهت ضرر يابى احترامى به ميت نباشد، بنابر اظهر واجب است نبش قبر نموده او را غسل دهد، اگر موجب بى احترامى به ميت گردد غسل واجب نيست و همين حكم در صورت تعذر سدر و كافور نيز جارى است.
(مسأله 270) اگر بدن ميت در اثناء غسل يا بعد از آن نجس شود واجب است كه او را تطهير نمايندحتى اگر در قبر گذاشته باشند، البته بعد از دفن واجب نمىباشد.
(مسأله 271) هرگاه بعد از غسل، از ميت بول يا منى خارج شود اگرچه وارد قبر نكرده باشند، اعاده غسل لازم نيست.
شرايط غسل دهنده
اول: آن كه بالغ باشد، بنابراين غسل دادن غير بالغ كفايت نمىكند.
دوم: آن كه عاقل باشد، بنابراين غسل دادن ديوانه صحيح نيست.
سوم: آن كه مسلمان باشد و غسل دادن كافر مجزى نيست و بنابر احتياط مستحب غسل دادن غير مؤمن، براى مؤمن مجزى نيست گرچه بعيد نيست كه كافى باشد.
چهارم: مماثلت، يعنى مرد را مرد غسل دهد و زن را زن، مگر در سه مورد: يكى آنكه ميت پسر بچه باشد اگرچه بيشتر از سه ساله وبدن او برهنه باشد كه جايز است زن يا مرد او را غسل دهد، اما اگر مرد با وجود زن دختربچه را غسل دهد اشكال دارد.
دوم همسر مىتواند همسر خود را غسل دهد حتى اگر در عده رجعى باشد، چه آن زن آزاد باشدچه كنيز و چه دائمى باشد چه موقت وچه آنرا برهنه غسل دهد وچه از زير لباس وچه مماثل وجود داشته باشد يا نداشته باشد، ولى نگاه كردن هر يك به عورت ديگرى بنابر احتياط- اگر اظهر نباشد- جايز نيست.
(مسأله 272) اگر ميت بين زن ومرد مشتبه شود، هم مرد وهم زن مىتوانند از زير لباس او را غسل دهند و اگر مماثل مؤمنى نباشد، بايد مماثل مخالف او را غسل دهد.
(مسأله 273) اگر مماثل در كافر كتابى منحصر باشد، بايد مسلمان به او دستور دهد كه اول، خود رابشويد و غسل نمايد سپس با راهنمايى مؤمن كه آشنا به غسل است، ميت را غسل دهد و هر دو احتياطاً نيت كنند. در غسل دادن فرقى بين آب كر، جارى و آب قليل نيست و اگر بعداً مماثل مؤمن يا مخالف پيدا شد، غسل را اعاده نمايند.
(مسأله 274) اگر مماثل پيدا نشود حتى مماثل مخالف و كتابى، غسل ساقط مىشود، ولى احتياط مستحب آن است كه مؤمن غير مماثل را از زير لباس وبدون لمس و نگاه كردن به او غسل دهد و قبل از كفن بدن او را خشك نمايد.
(مسأله 275) اگر ميت را بدون غسل عمداً يا اشتباهاً دفن نمايند يا يكى از غسلها و لو سهواً ترك شود يا معلوم شود غسل او باطل بوده، در صورتى كه موجب بى احترامى يا ضرر به بدنش نباشد نبش قبر به خاطر غسل يا تيمم جايز بلكه واجب است.
(مسأله 276) كسى كه در حال حيض يا جنابت بميرد، غسل ميت براى او كافى است.
(مسأله 277) اگر كسى در حال احرام بميرد، نبايد كافور را در آب غسل دوم بريزند، نيز نبايد باكافور او را حنوط كنند بلكه نبايد بوى خوش را نزديك او بياورند مگر اينكه بعد از سعى در حج مرده باشد. اين حكم در ميتى كه معتكف بوده و در زنى كه در عده وفات باشد، جارى نيست.
(مسأله 278) غسل دادن هرميت مسلمان حتى مخالف واجب است جزدو گروه:
اول: شهيد در راه خدا يعنى كسى كه در ميدان جهاد همراه امام عليه السلام يا نائب خاص يا نائب عام آن حضرت يعنى فقيه جامع الشرايط (كه يكى از آن شرايط اعلميت است) كشته شده است، بشرطى كه اولًا در راه خدا وبراى اسلام شهيد شود، ثانياً در ميدان جنگ كشته شده باشد و مسلمانان در حال حياتش او را درك نكنند كه اگر اين دو شرط محقق شوند حكم شهيد را دارد، چه در ميدان نبرد مرده باشد چه در خارج آن، چه جنگ برپا باشد چه نباشد. نيز جايز نيست روى لباسهايش كفن بپوشانند، البته جايز است كه ردا يا برد يمانى براى عزت واحترام بر او بپوشانند. اگر مرده مسلمان با كافر اشتباه شود، بايد بنابراحتياط واجب هر دو را غسل وكفن ودفن نمايند.
دوم: كسى كه قتل او به عنوان قصاص يا رجم واجب شده باشد، بنابراحتياط واجب خودش قبل از مرگش غسل ميت به جا مىآورد و بعد از كشته شدن دوباره، احتياطاً اورا غسل بدهند سپس حنوط وكفن نموده، بر او نماز بخوانند واورا دفن كنند.
(مسأله 279) براى غسل آدابى ذكر شده است: از آن جمله ميت را در حال غسل دادن در جاى بلندوزير سايه ورو به قبله مثل حالت احتضار بگذارند وپيراهن را از طرف پاى او خارج كنند اگرچه نيازبه پاره شدن لباس او گردد به شرطى كه با اجازه وارث باشد وعورت او را بپوشانند و به آرامى انگشتان ومفاصل او را نرم كنند وسرش را باكف سدر وفرجش را با اشنان بشويند ودرهر غسلى سه بار دستهاراتا نصف ساق وبعد به ترتيب سمت راست سر وسمت چپ آن رابشويند وهر عضو را سه باربشويند و درغسل اول و دوم شكم را بمالند مگردرزن حاملهاى كه بچه در شكمش مرده باشد كه مكروه است وكسى كه ميت را مىشويد طرف راست ميت بايستد وآب در گودالى جمع شود و او را با پارچه تميزى خشك نمايند. امورى نيز بعنوان مكروهات در غسل بيان شده است كه از آن جمله است: نشاندن ميت وشانه زدن مو وكوتاه كردن ناخن واصلاح موى سر وعانه وسبيل وقرادادن وى بين دوپاى غسل دهنده وآب غسل را درچاه فاضلاب ريختن و با آب گرم غسل دادن (مگردر حال اضطرار) وعبوركردن ازروى ميت مكروه است.