نذر
تعریف: ملتزم دانستن خود به اینکه عملی را برای خدا به نحو مخصوص انجام دهیم.
شرایط انعقاد نذر
شرایط انعقاد نذر(۱)
۱. صیغه نذر: در انعقاد نذر، صرف نیت کافی نیست و ذکر صیغه لازم است؛ گرچه لازم نیست صیغه به عربی باشد؛ مثال: “لله علیّ ان اصلّی صلاة اللیل”؛ “برای خدا بر من است که نماز شب بخوانم” یا “لله علیّ ان اترک الغیبة”؛ “برای خدا بر من است که غیبت نکنم”.
مسئله
منعقد شدن نذر با جملات زیر محل اشکال است:
“نذرت لله ان اصوم”؛ “نذر کردم برای خدا اینکه روزه بگیرم”.
“لله علی نذر صوم یوم”؛ “برای خداوند بر من است نذر یک روز روزه”.
لذا بنابراحتیاط، باید به نذر عمل شود و با ترک آن، بنابر احتیاط، کفاره تعلق میگیرد.
۲. متعلق نذر (آنچه در نذر بیان شده انجام یا ترک آن) باید رجحان داشته باشد؛ چه واجب باشد و چه مستحب (از نظر انجام آن) و چه حرام باشد و چه مکروه (از نظر ترک آن)؛ مانند اینکه نذر کند روزه بگیرد یا زیارت برود یا نذر کند غیبت را ترک کند یا سیگار نکشد.
بنابراین در صورتیکه متعلق نذر، امر مرجوحی باشد، نذر صحیح نیست؛ مانند اینکه نذر کند سیگار بکشد یا غیبت کند. اما اگر متعلق نذر امر مباحی باشد، در صورتیکه جهت رجحانی در آن مدّ نظر باشد، نذر منعقد میشود؛ مانند اینکه نذر کند غذا بخورد تا توانایی بر اطاعت خدا داشته باشد. اما اگر هیچ رجحانی نداشته باشد، نذر منعقد نمیشود.
۳. باید متعلق نذر مقدور ناذر باشد و مشقت فراوان یا ضرر قابل توجه نداشته باشد؛ مثلاً کسی که روزه برایش ضرر دارد، نمیتواند نذر کند که روزه بگیرد یا کسیکه توان راه رفتن ندارد، نمیتواند نذر کند که با پای پیاده به کربلا برود.
نکته
ترجیح داشتن و عاجز نبودن هنگام فرارسیدن وقت عمل نذر نیز ملاک است. لذا اگر وقت عمل، متعلق نذر رجحان نداشت یا ناذر، عاجز از انجام آن بود یا برای او مشقت فراوان داشت، عمل به نذر واجب نیست.
۴. شخص نذر کننده باید بالغ، عاقل، دارای اختیار و دارای قصد باشد و همچنین اگر در مورد مال خود نذر کرده، محجور (مثل سفیه یا مفلس) نباشد.
نکته
انسان سفیه حتی وقتی چیزی را در نذر به عهده و ذمه بگیرد که جنبه مالی داشته باشد، اگرچه از عین اموال حال حاضر او نباشد، نذرش باطل است. اما شخص مفلس اگر چیزی را که جنبه مالی دارد، به عهده و ذمّه بگیرد، ولی در مورد عین یکی از اموال حال حاضرش نذر نکرده، ایرادی ندارد و نذر منعقد است.
۵. اگر زن به همراه شوهرش باشد، نذر زن بدون اذن شوهر، اگر چه در مورد اموال زن باشد، بنابر احتیاط واجب باطل است.
مسئله
۱. اگر ابتدا شوهر اذن دهد و پس از نذر، مانع شود، نذر واجبالوفاء است.
۲. معنای لزوم اذن شوهر آن نیست که زن در اموال خودش اجازه تصرف ندارد. بلکه بدین معناست که نذر او واجبالوفاء نیست.
——————————–
۱. منظور آن است که در چه شرایطی واجب است نذر ادا شود.
اقسام نذر
۱. نذر مشروط: نذری است که معلق بر چیزی باشد. این نوع نذر به سه صورت است:
الف) به شکرانة نعمت دنیوی یا اخروی نذر کند.
مثال: اگر خداوند به من فرزند سالمی عطا کند، برای خدا بر من است که چهل فقیر را غذا دهم؛ در این مثال، اطعام فقیر متوقف بر داشتن فرزند سالم است که به شکرانة آن این نذر انجام میشود.
ب) برای طلب دفع بلا و گرفتاری این نذر منعقد میشود.
مثال: اگر خداوند پدرم را شفا دهد، برای خدا بر من است که چهل شب زیارت عاشورا بخوانم.
ج) نذر برای بازداشتن نفس از عمل محرم یا مکروه است.
مثال: اگر دروغ گفتم، برای خدا بر من است که یک فقیر را غذا دهم.
۲. نذر مطلق: نذری است که بر چیزی معلق نیست.
مثال: برای خدا بر من است که ماه رجب را روزه بگیرم.
مسئله
۱. اگر آنچه را نذر کرده مقید به زمان یا مکان خاصی است، انجام آن در غیر آن مکان یا زمان کافی نیست.
۲. اگر فرضاً ده روز روزه نذر کند و معین نکند که پیدرپی یا به صورت پراکنده باشد، به هر صورت انجام دهد اشکال ندارد.
۳. اگر مالی را نذر یکی از مشاهد مشرفه کند، باید صرف مصالح آن مکان شود. اما اگر مال را نذر یکی از ائمه(ع) یا اولاد آنها نماید، جایز است در هر کار خیر، اعم از صدقه به فقراء، ساخت و تعمیر مسجد، پل و …. صرف شود؛ با قصد اینکه ثواب آن به منذورله برگردد؛ هرچند مستحب است که صرف مخارج حرم و زائران و خادمان آن شود. البته اگر نذر مقید به مصرف خاصی است، باید طبق آن عمل شود.
حکم تخلف از نذر
۱. منذور(۲) مقید به زمان خاصی است:
الف) منذور روزه است ← قضای روزه واجب است و در صورت ترک عمدی کفارة حنث(۳) نذر نیز واجب میشود.
ب) منذور نماز است ← بنابر احتیاط واجب، قضا واجب است و با ترک عمدی، کفاره حنث نذر نیز واجب میشود.
ج) منذور غیر نماز و روزه است؛ مانند زیارت امام حسین(ع) در روز عاشورا ← قضا واجب نیست. ولی اگر عمداً ترک کرده باشد، کفاره واجب میشود.
۲. منذور مقید به زمان خاصی نیست (نذر مطلق) ←جایز است تأخیر آن تا زمانیکه گمان به فرارسیدن مرگش کند؛ در این صورت تأخیر آن جایز نیست. بنابراین حنث نذر در این قسم به این صورت است که در مدت حیاتش انجام ندهد.
مسئله
۱. در صورتی شکستن نذر موجب کفاره میشود که نذرکننده عمداً و با اختیار (نه از روی فراموشی یا اضطرار یا اکراه و تهدید) به نذر خود عمل نکند. (کفاره جای توبه را نمیگیرد).
۲. اگر نذر کند هر پنجشنبه را روزه بگیرد، در صورتیکه بعضی از پنجشنبهها مصادف با عید فطر یا قربان شود، یا نذرکننده بیمار یا حائض شود و نتواند آن روز را روزه بگیرد، واجب است قضای آن را بجا آورد و این حکم در مورد سفر، احتیاط واجب است.
۳. در صورتیکه نذر کرده روز خاصی را روزه بگیرد، جایز است به سفر رود؛ هرچند سفر برای او ضرورت نداشته باشد. اما بعد از آن باید روزه را قضا کند و کفارهای ندارد.
۴. شخصی نذر کرده هر پنجشنبه روزه بگیرد. در صورتیکه یک پنجشنبه را روزه نگیرد:
الف) اگر هنگام نذر، منظورش تمام پنجشنبهها به عنوان مجموعه واحد بوده، به این معنا که اگر حتی یک پنجشنبه هم روزه نگیرد، مطلوب تأمین نشده است ← در این صورت به خاطر یک بار تخلف، نذر منحل شده و کفاره بر او واجب میشود و هفتههای بعد، دیگر روزه واجب نیست.
ب) هر پنجشنبه جداگانه مد نظر است← در این صورت در ازای هر پنجشنبهای که عمداً روزه نگیرد، یک کفاره واجب است.
—————————-
۲. آنچه که نذر شده.
۳. شکستن نذر
کفاره شکستن نذر
اگر کسی حنث نذر کند، باید یا ده فقیر را اطعام کند یا آنان را لباس پوشاند و در صورتیکه مقدور نباشد، سه روز پیاپی روزه بگیرد.
عجز ناذر از انجام منذور
اگر ناذر، از انجام منذور ( چه نذر مطلق و چه نذر مقید به زمان) عاجز شود، نذر منحل میشود و چیزی برعهدة ناذر نیست؛ مگر در مورد نذر روزه که در صورت عجز، باید در ازای هر روز، یک مد طعام به فقیر بدهد.
قسم
تعریف قسم
تعریف: یعنی انسان به اسم خدا یا صفات مختص به آن، مانند “مقلب القلوب و الابصار” یا صفاتیکه غالباً برای او به کار میرود و استعمالش ظهور در خدای متعال دارد (نه دیگران)، مانند خالق، رازق و رحیم، به هر زبانی که باشد، قسم بخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند.
قسم به غیر لفظ ظاهر در حق تعالی
اگر لفظ استعمال شده ظهور در حق تعالی ندارد، اما شخص، منظورش ذات باری تعالی بوده، بنابر احتیاط واجب احکام قسم را دارد.
قسم به غیر نام خدا
اگر قسم به غیر خداوند باشد، مانند اینکه قسم به پیامبر اکرم(ص) یا ائمه معصومین(ع) یا به قرآن کریم و امثال آن باشد، قسم محقق نمیشود.
شرایط انعقاد قسم
۱. صیغه قسم که در بالا شرائط آن بیان شد.
۲. مقسمعلیه(۴) در صورتیکه قسم به انجام آن باشد، باید عمل واجب یا مستحب یا مباح باشد؛ چه رجحان در این عمل مباح باشد و چه نباشد و در صورتیکه قسم به ترک آن است، عمل حرام یا مکروه یا مباح باشد. بنابراین در قسم، مقسمعلیه نباید امر مرجوحی باشد.
مسئله
در صورتیکه مقسمعلیه هنگام قسم امر راجحی باشد و بعد از آن مرجوح شود، قسم باطل میشود؛ هرچند دوباره بعد از انحلال قسم دارای رجحان شود.
۳. مقسمعلیه مقدور باشد و مشقت فراوان یا ضرر قابل ملاحظه نداشته باشد.
۴. کسیکه قسم میخورد، باید بالغ، عاقل، بااختیار و قصد باشد و نسبت به مقسمعلیه محجور نباشد.
۵. اذن پدر در مورد قسم فرزند، و اذن شوهر در مورد قسم زن، لازم است.
——————————
۴. چیزیکه بر آن قسم خورده شده است.
شکستن قسم
هر آنچه در بخش شکستن نذر بیان شد، در قسم نیز جاری است.
کفاره شکستن قسم
حکم تخلف از قسم مانند نذر است.
عهد
تعریف عهد
تعریف: یعنی انسان با خدا عهد ببندد که کاری را انجام دهد یا ترک کند؛. مانند اینکه بگوید “باخدا عهد میبندم که نماز را اول وقت بخوانم” یا “بر من است عهد خداوند که نماز را اول وقت بخوانم”.
شکستن عهد
هر آنچه در بخش نذر بیان شد، در اینجا نیز جاری است.
کفاره شکستن عهد
مانند کسی است که یک روز از ماه رمضان را عمداً افطار کند؛ یعنی باید شصت روز روزه بگیرد یا شصت فقیر را غذا دهد.
شرایط انعقاد عهد
شرایط قسم به جز شرط پنجم، در عهد نیز لازم است مراعات شود.
نکته
عهد نیز مانند نذر میتواند مطلق باشد؛ مانند اینکه گفته شود “با خدا عهد میبندم که نمازم را اول وقت بخوانم” و میتواند معلق بر شرطی باشد؛ مانند: “اگر در امتحان موفق شدم، با خدا عهد میبندم که نمازم را اول وقت بخوانم”.