۱. جلوگیری از بارداری
شرایط جلوگیری از بارداری
الف) خوف ضرر قابل توجه برای بدن مرد یا زن نباشد.
ب) مستلزم لمس یا نظر حرام نباشد.
ج) موجب از بین رفتن نطفه بعد از استقرار آن در رحم نشود.
د) با یک غرض عقلایی باشد.
ﻫ) در مورد زن، باید علاوه بر شرایط فوق، بنابر احتیاط واجب، اجازه شوهر نیز باشد.
چند مسأله پیرامون جلوگیری
۱. نگاه به عورت در غیر ضرورت
با توجه به اینکه جز همسر فرد، کسی نمیتواند به عورت دیگری نگاه کند، مگر در صورت ضرورت، لذا اگر روشی که برای جلوگیری انتخاب کرده موجب نگاه به عورت شود، انجام آن جایز نیست.
۲. ملاک ضرر
ملاک، ضرر قابل توجه نداشتن است. لذا اگر ضرر آن قابل اعتنا نباشد، اشکالی ندارد.
۳. عدم معالجه بودن جلوگیری از بارداری
برداشتن لوله یا جلوگیری از بارداری معالجه نیست. لذا اگر لمس یا نظر حرامی صورت گیرد، جلوگیری از بارداری حرام خواهد بود؛ اگرچه زن و شوهر هر دو راضی باشند و ضرر قابل توجهی هم برای بدن آنها نداشته باشد. بله اگر برای درمان بیماری یا جلوگیری از تشدید آن، اینکار ضرورت دارد، اشکالی نخواهد داشت. لذا توهم ضرورت، برای جواز این کار کافی نیست.
۴. غرض عقلایی داشتن
جلوگیری از بارداری به صورت دائمی باید غرض عقلائی داشته باشد؛ مثل جلوگیری از تولد فرزند مریض و… . (۱۲۵۵)
۵. اجبار زن به جلوگیری
شوهر حق ندارد همسر خود را مجبور به جلوگیری از بارداری کند. (۱۲۵۷)
۶. عدم نیاز به اذن همسر برای مرد
بستن لولههای مرد منوط به اجازه زن نیست. (۱۲۶۰)
۷. بارداری با خطر برای حیات مادر
اگر حاملگی برای حیات مادر خطر داشته باشد، باردار شدن بهطور اختیاری جایز نیست. (۱۲۵۵)
۲. سقط جنین
از بین بردن نطفه بعد از استقرار آن در رحم و همچنین سقط جنین در هیچ یک از مراحل رشد جنین، جایز نیست. (۱۲۶۴)
به محض انعقاد نطفه:
الف) قبل از دمیده شدن روح ← در صورت مشقت فوقالعاده و غیر قابل تحمل در نگهداری یا بزرگ کردن طفل ناقصالخلقه برای والدین یا خوف مرگ مادر، جایز است.
ب) پس از دمیده شدن روح ← مطلقاً حرام است. مگر با استمرار بارداری، حیات مادر و جنین هر دو تهدید شود و نجات زندگی طفل به هیچ وجه ممکن نباشد، ولی نجات زندگی مادر فقط با سقط جنین ممکن باشد. (۱۲۶۶)و(۱۲۷۰)
در موارد تشخیص قطعی بیماری در جنینهایی که دچار عیوب ژنتیک هستند، اگر نگهداری و بزرگ کردن طفل معلول و عقبمانده و ناقصالخلقه برای والدین دارای زحمت و مشقّت بیش از متعارف باشد، به مقداری که در عسر و حرج واقع میشوند، اسقاط جنین پیش از دمیده شدن روح در او مانعی ندارد.
حرمت سقط جنین
الف) سقط جنین حرام است؛ هرچند بر اثر زنا باشد و درخواست پدر دختر یا دیگران مجوّز نمیشود. (۱۲۶۷)
ب) زن بارداری که مجبور به معالجه لثه یا دندانهایش شده و به عمل جراحی و بیهوشی و عکسبرداری با اشعه نیاز دارد، حق ندارد سقط جنین کند؛ هرچند این عمل موجب نقص در جنین شود. (۱۲۶۹)
ج) سقط جنین، به مجرّد وجود مشکلات و سختیهای اقتصادی، جایز نمیشود. (۱۲۶۱)
د) حتی اگر مطمئن باشیم نطفه یا جنین ناقصالخلقه متولد میشود، سقط جنین، اگرچه قبل از دمیده شدن روح باشد، حرام است؛ مگر خوف جان مادر باشد. (۱۲۶۲)
دیه سقط جنین
میزان دیه جنین(۱۲۶۸):
الف) نطفه بعد از استقرار در رحم: ۲۰ دینار طلا
ب) علقه(۱): ۴۰ دینار طلا
ج) مضغه(۲): ۶۰ دینار طلا
د) استخوان بدون گوشت: ۸۰ دینار طلا
ﻫ) گوشت آن را پوشانده: ۱۰۰ دینار طلا
و) روح در آن دمیده شده: پسر ۱۰۰۰ دینار طلا و دختر ۵۰۰ دینار طلا
۱. خون بسته شده
۲. گوشت جویده شده
۳. تلقیح مصنوعی
تلقیح مصنوعی به خودی خود ایراد ندارد؛ مگر آنکه مقدمه این کار، لمس یا نظر حرام باشد یا شوهر راضی نباشد. (۱۲۷۵)و(۱۲۷۷)
احکام تلقیح مصنوعی
۱. حرمت نگاه به عورت
صرف اینکه پزشک، جنس موافق است، مجوز نگاه به عورت نمیشود.
۲. رابطه مولود تلقیح مصنوعی با دیگران
تلقیح مصنوعی به هر نحویکه باشد – چه بیرون رحم و چه داخل آن، چه از اسپرم شوهر و چه از اسپرم دیگری و چه از تخمک همسر یا دیگری- ، رابطه مولود با دیگران به شرح ذیل است:
صاحب تخمک: مادر
صاحب اسپرم: پدر
صاحب رحم(زن): اگر خودش صاحب تخمک نیست، باید احتیاط کند؛ یعنی نه خود را محرم بچه بداند و نه با او حق ازدواج دارد. لذا باید حجاب را کاملاً رعایت کند. (۱۲۷۳)
۳. رابطه صاحب رحم با مولود
اگر صاحب رحم، همسر صاحب اسپرم باشد یا قبلاً همسر او بوده، به مولود اگر پسر است، محرم است و اگر صاحب رحم، همان صاحب تخمک باشد، در این حال شوهر این زن (که غیر از صاحب اسپرم است) در صورتیکه قبلاً عمل زناشویی با این زن انجام داده یا بعداً انجام شود، به فرزند متولد شده (دختر) محرم خواهد بود و این دختر حکم ربیبه را دارد. همچنین اگر زن صاحب رحم به واسطه این نوزاد در سینههایش شیر ایجاد شود و طبق احکام رضاع به بچه شیر دهد، مادر رضاعی او میشود.
۴. تغییر جنسیت
تغییر جنسیت جایز نیست مگر در صورتی که از راه های علمی و عرفی اطمینان آور، ثابت شود که شخص متقاضی تبدیل جنسیت، متعلق به جنس مخالف است که در این صورت عمل تبدیل جنسیت او – صرف نظر از احکام ثانوی مثل لمس و نگاه به عورت نامحرم – جایز است. همچنین در صورتی که تعلق او به جنس مخالف ثابت نشود ولی خلاف آن هم ثابت نشود و این شخص در وضیعت اضطرار شدید روحی قرار داشته باشد، جواز عمل مزبور بعید نیست.
۵- تشریح میت
الف) غیر مسلمان← تشریح جایز است.
ب) مسلمان← اگر غیرمسلمان وجود ندارد، در حالتهای ذیل جایز است:
یک- نجات جان دیگری فقط از این راه مقدور باشد.
دو- کشف مطالب جدید پزشکی مورد نیاز جامعه منوط به این کار باشد.
سه- دستیابی به اطلاعاتی که برای جلوگیری از بیماری تهدید کننده مردم لازم است، منوط به این کار باشد.
چهار- کشف علت مرگی که مشکوک است، منوط به این کار باشد. (۱۲۸۱)
مسئله
الف) استخراج پلاتین (یا هر چیز ارزشمند) از بدن میت مسلمان از طریق تشریح و قبل از دفن، جایز است؛ به شرط آنکه بیاحترامی به میت محسوب نشود. (۱۲۸۴)
ب) تشریح جنین متعلق به مسلمان در حکم تشریح میت مسلمان است.
ج) اگر به نبش قبور مسلمانان نیاز باشد (مثلاً به استخوانی در پزشکی نیاز باشد) و بهعلاوه غیر مسلمان یافت نشود، جایز است.
6- پیوند اعضاء
باید شرایط عمومی ذیل برای جایز بودن پیوند اعضا حاکم باشد:
الف) ضرر قابل توجه برای بدن شخص هدیهدهنده یا گیرنده نداشته باشد.
ب) مستلزم حرام دیگری مثل لمس یا نظر حرام و مفاسد دیگر نباشد؛ مگر اینکه حفظ جان شخصی منوط به آن باشد یا برای درمان ضرورت داشته باشد. (۱۲۹۱)
پیوند اعضا در افراد مختلف
انسان سالم (عدم مرگ مغزی)
باید شرایط بالا حاکم باشد.
مرگ مغزی
علاوه بر شرایط عمومی فوق، باید:
برداشتن اعضاء موجب تسریع مرگ شخص نشود. (۱۲۹۲)
با اذن قبلی وی صورت گیرد؛ مگر نجات جان مسلمانی منوط به آن باشد. (۱۲۹۲)
تسریع در مرگ
اگر پیوند عضو موجب تسریع مرگ فرد مبتلا به مرگ مغزی شود، حتی برای نجات جان دیگری هم این کار حرام است.
میّت
الف) عرفاً مثله یا هتک حرمت میّت محسوب نشود؛ مگر اینکه حفظ جان مسلمانی فقط از این راه ممکن باشد. (۱۲۹۳)
ب) اگر برداشتن اعضا از بدن میت مسلمان با رضایت میت (قبل از مرگ) باشد، دیه ندارد و الّا دیه دارد (مثلاً قرنیه چشم ۵۰ دینار است). (۱۲۸۹).
7- ختنه و زمان وجوب آن
ختنه پسران واجب است و شرط صحت طواف در حج و عمره است و اگر تا بعد از بلوغ به تأخیر بیفتد، بر خود آنان واجب است که ختنه کنند. (۱۳۰۵)
زمان وجوب
ختنه پسران وقتی واجب است که مقداری از غلاف که قطع آن واجب است، روی حشفه (قسمت انتهای آلت) وجود داشته باشد. (۱۳۰۶)