بر استحباب اذان و اقامه در نمازهاى يوميه چه ادا يا قضا و چه در سفر يا غير سفر و چه در سلامتى يا مرض وچه به جماعت يا فرادى و چه زن يا مرد تأكيد شده است و نسبت به مردان در نماز ادايى و مخصوصاً مغرب و صبح بيشتر تأكيد شده است وبالخصوص نسبت به اقامه تأكيد بيشترى شده است، ولى اذان و اقامه در نمازهاى واجب غير يوميه و مستحبى مشروع و جايز نيست.
(مسأله 564) در دو نماز أذان جايز نيست: اول نماز عصر روز عرفه در عرفات، و دوم نماز عشاء شب عيد قربان براى كسى كه در مشعرالحرام باشد، و در اين دو نماز در صورتى اذان ساقط ميشود كه بين آنها با نماز قبلى هيچ فاصله نشود، يا فاصله كمى باشد.
(مسأله 565) در چند مورد اذان واقامه هر دو ساقط مىشوند:
1- در نماز جماعت، وقتى كه امام، اذان واقامه را از خارج شنيده باشد.
2- كسى كه وارد نماز جماعتى بشود كه اذان واقامه براى آن گفته اند اگر چه نشنيده باشد يا واردنماز جماعتى شود كه امام اذان و اقامه را از خارج شنيده است.
3- كسى كه وارد مسجد مىشود وهنوز مأمومين متفرق نشده اند چه نماز را به جماعت بصورت امام يا مأموم وچه فرادى بخواند، البته بشرطى اذان واقامه از او ساقط مىشود كه نماز هر دو در يك مكان باشد، پس اگر جماعت در داخل مسجد باشد ونمازگزار بخواهد بر بام مسجد نماز بخواند، اذان واقامه ساقط نمىشود.
ساقط شدن اذان واقامه نمازگزار در صورتى است كه نماز جماعت قبلى با اذان واقامه انجام شده باشد وهر دو نماز ادائى و در وقت مشترك باشند، ولى اگر آن جماعت به اذان واقامه جماعت ديگرى اكتفا نموده باشد يا نماز آنان باطل باشد به اين ترتيب كه مأمومين بدانند كه امام فاسق بوده است، اذان واقامه نمازگزار ساقط نمىشود واين حكم در غير مسجد جارى نيست.
جملههاى اذان واقامه
اذان هيجده جمله است: «اللَّه أكبَرُ» چهار مرتبه، «أشْهَدُ أنْ لا الهَ الَّا اللَّهُ» و «أشْهَدُ أنَ مُحَمّداً رَسُولُ اللَّهِ» و «حَيَّ عَلى الصَّلاةِ» و «حَيَّ عَلى الْفَلاحِ» و «حَيَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» و «اللَّه أكبَرُ» و «لا الهَ الَّا اللَّهُ» هر يك دو مرتبه. و اقامه هفده جمله است، يعنى دو مرتبه «اللَّه أكبَرُ» از اول أذان ويك مرتبه «لا الهَ الَّا اللَّهُ» از آخر آن كم ميشود و بعد از گفتن «حَيَّ عَلى خَيْرِ الْعَمَلِ» بايد دو مرتبه «قَدْقَامَتِ الصَّلاةِ» اضافه نمود.
ومستحب است بعد از شهادت به رسالت در أذان و اقامه، «أشْهَدُ أنَ عليّاً وليُّ اللهِ» گفته شود. وهمچنين هنگام ذكر نام پيامبر صلى الله عليه و آله صلوات بفرستد.
شرايط اذان و اقامه
1– نيّت، از اوّل اذان واقامه تا آخر آنها و در نيت قصد قربت معتبر است چون هر دو از عبادات مىباشند وتعيين نمودن نيز معتبر است. يعنى نمازگزار اگر نماز صبح را قصد كند بايد اذان واقامه رابعنوان نماز صبح بجا آورد، همچنين در بقيه نمازها، خلاصه نيت كند كه: «اذان نماز صبح يا اقامه نماز صبح را بجا مىآورم قربةً الى الله تعالى».
2 و 3– عقل وايمان، اكتفا نمودن به اقامه بچه مميز مجزى نيست گرچه اكتفا نمودن به اذان اوصحيح است.
4– ذكورت، اذان واقامه زنان براى مردان كفايت نمىكند حتى براى محارم. بله، در نماز جماعت زنان اگر امام جماعت زن باشد، اذان و اقامه زن كافى است.
5– ترتيب، يعنى بايد اول اذان وبعد اقامه گفته شود وبين جملهها بايد ترتيب مراعات گردد، و اگر اشتباه شود بايد بطورى اعاده كند كه ترتيب حاصل گردد مگر آنكه موالات از بين رفته باشد كه دراين صورت بايد از اول تكرار كند.
6– موالات، يعنى بايد بين اذان و اقامه و بين جملههاى اذان واقامه نيز بين آن دو ونماز فاصله زمانى زياد نباشد و اگر موالات مراعات نشود، تكرار لازم است.
7– عربيّت، يعنى بايد به زبان عربى وبدون غلط خوانده شود.
8– داخل شدن وقت، يعنى اذان واقامه قبل از داخل شدن وقت صحيح نيست، ولى جايز است كه اذان صبح را قبل از فجر براى اعلام بگويد.
احكام اذان و اقامه
مستحب است در موقع اذان گفتن با وضو باشد ورو به قبله بايستد ودو انگشت را در گوش بگذارد ومرد با صداى بلند وكشيده اذان بگويد وسخن گفتن در بين آن مكروه است، ولى براى گفتن اقامه طهارت وايستادن شرط است، امّا كراهت سخن گفتن بعد از گفتن: «قَدْقَامَتِ الصَّلاةً» بيشترمى شود. مستحب است جملههاى آخر اذان را وقف كند و با آرامش بگويد و در اقامه وقف با فاصله كمتر بخواند والف وهاى لفظ جلاله را آشكارا ادا كند. همچنين مستحب است در اقامه صدا را بلندكند ولى كمتر از اذان باشد. موارد ديگرى از مستحبات وجود دارد كه در كتب مفصّل و طولانى مذكوراست.
(مسأله 566) در چند مورد استحباب اذان كم است:
1- اگر انسان اذان ديگرى را بشنود مىتواند به آن اكتفا نمايد، ولى چنانچه خودش نيز اذان بگويداشكالى ندارد.
2- اگر انسان چند نماز قضا دارد وبخواهد آنها را پشت سرهم در يك زمان بخواند، مىتواند بايك اذان وبراى هر نماز يك اقامه بگويد و چنانچه براى هر نماز اذان هم بگويد، مانعى ندارد.
3- اگر انسان ظهر وعصر يا مغرب وعشا را جمع كند، مىتواند به يك اذان اكتفا نمايد، اگرچه اذان گفتن براى نماز دوم اشكالى ندارد الّا در دو موردكه جايز نيست:
اول: در سرزمين عرفات روز نهم ذى حجه در صورتى كه بين نماز ظهر وعصرجمع كند.
دوم: در سرزمين مشعر الحرام شب دهم در صورتى كه نماز مغرب و عشا راجمع كند.
حكم كسى كه اذان و اقامه را ترك نموده است
كسى كه تكبيرهً الاحرام نماز را گفته باشد و عمداً اذان و اقامه يا يكى از آن دو را نگفته باشد، مىتواند نماز را قطع كند و آن را با اذان و اقامه از سر بگيرد، اما احتياط مستحب در آن است كه نماز راقطع نكند، ولى اگر از روى فراموشى اذان واقامه را ترك كرده باشد، مستحب است تا وقتى كه ركوع نكرده براى درك اذان واقامه، نماز را قطع نمايد. همچنين اگر اقامه را به تنهايى فراموش كند تا وقتى كه حمد را نخوانده است، مستحب است نماز را قطع كند وآنرا با اقامه بجاى آورد و جايز است براى تدارك هر دو يا فقط اقامه اگرچه ركوع نموده باشد، نماز را قطع نمايد.
يادآورى:
خداى متعال درقرآن فرموده: «قَدْ أَفْلَحَ الْمُؤْمِنُونَ الَّذِينَ هُمْ فِي صَلاتِهِمْ خاشِعُونَ» يعنى بدرستى مؤمنانى كه در نمازشان خشوع دارند، رستگار شده اند.
وپيامبر اكرم صلى الله عليه و آله وائمه اطهار عليهم السلام چنان كه در اخبار فراوان آمده است فرموده اند: «آن مقدار از نمازبنده قبول مىشود كه با تمام وجود رو به سوى خدا آورده باشد، بنابراين كسى كه رو به نماز مىآورد بايدبا كسالت يا خواب آلود يا در فكر خود غوطه ور نباشد، بلكه دل به پروردگار دهد وخود را به امور دنيامشغول ننمايد، زيرا نماز وارد شدن بر خداوند است پس سزاوار است در حال نماز مثل بنده ذليلى كه راغب وراهب، ترسيده ولى اميدوار ومسكينى متضرع باشد، نمازى بخواند كه گويا نماز آخر عمر اوست وديگر به آن بر نمىگردد».
هنگامى كه امام زين العابدين عليه السلام به نماز مىايستاد مثل يك شاخه درخت ثابت بود كه از او مگر آن مقدار كه باد حركت مىداد حركت نمىكرد، و هر وقت امام باقر عليه السلام و امام صادق عليه السلام به نمازمى ايستادند رنگ چهره آنان تغيير مىكرد و سرخ وزرد مىشد گويا با كسى مناجات مىكنند كه او رامى بينند.
سزاوار است كه انسان وقتى مىگويد: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» راستگو باشد وبنده هوى وهوس نباشد و از غير خداوند متعال كمك نخواهد و سزاوار است هرگاه بنده بخواهد نماز يا عمل خيرى ديگرى را انجام دهد استغفار كند و از كارهايى كه در محضر خداوند كوتاهى كرده پشيمان شودتا از جمله پرهيزگارانى كه خداوند در حق آنان فرموده: «إِنَّما يَتَقَبَّلُ اللَّهُ مِنَ الْمُتَّقِينَ» به حساب آيد.