در ركعت اول ودوم نماز واجب ومستحب بايد حمد خوانده شود و در نماز واجب خواندن سوره بنابراحتياط واجب است وبعيد نيست كه خواندن قسمتى از سوره كافى باشد، ولى احتياط دركامل كردن آن است.
(مسأله 599) اگر عمداً سوره را بر حمد مقدم بدارد، بنابراحتياط نماز را اعاده كند و اگر سهواً مقدم كند وقبل از ركوع متوجه شود در صورتى كه حمد را بعداز سوره خوانده باشد احتياطاً سوره را دوباره بخواند و اگر حمد را نخوانده باشد، حمد را خوانده، سپس سوره را بخواند و اگر بعد از ركوع متوجه شود كه سوره را پيش از حمد خوانده و اگر حمد و سوره يا يكى از آنها را فراموش كند وبعد از ركوع متوجه شود، نماز را ادامه دهد.
(مسأله 600) بنابر احتياط، سوره در نماز فريضه واجب است اگرچه همان نماز در حالاتى خاص مستحب شود، مثل نمازى كه اعاده مىشود، ولى سوره در نماز مستحبى بنابراقوى واجب نيست اگرچه به نذر وغيره واجب بشود. البته نافله هايى كه در كيفيت آنها سوره مخصوص وارد شده، بايدهمان سوره خوانده شود وگرنه آن نماز مشروعيت ندارد مگر آنكه سوره شرط كمال آن باشد نه شرط مشروعيّت.
(مسأله 601) اگر وقت نماز تنگ باشد، يا در كارى عجله داشته باشد، يا از چيزى بترسد و يا به مرضى گرفتار باشد كه خواندن سوره برايش مشقّت داشته باشد، وجوب خواندن سوره در نماز فريضه ساقط مىشود.
(مسأله 602) اگر وقت تنگ نباشد مىتواند سورههاى بلند را اختيار كند، ولى اختيار سوره بلند درتنگى وقت جايز نيست و اگر از روى عمد والتفات در تنگى وقت سوره طولانى را بخواند تا اينكه ازوقت خارج شود نمازش باطل است، اما اگر در وقت باقيمانده از سوره بلند به سوره كوتاه عدول كندنمازش صحيح خواهد بود. اگر به مقدارى از آن سوره بلند كه خوانده اكتفا كند و در وقت نماز را تمام نمايد، بعيد نيست كه نماز او صحيح باشد اگرچه بهتر است احتياطاً نماز را اعاده نمايد. اگر از روى سهو در تنگى وقت سوره بلندى را اختيار كند، بايد به سورهاى عدول كند كه وقت گنجايش آن را داشته باشد و اگر غفلت او دوام يا بد و بعد از فراغ از نماز متوجه شود، نمازش باطل وبايد آن را قضا كند.
(مسأله 603) براى نماز گزار خواندن يكى از چهار سورهاى كه آيه سجده واجب دارد جايز نيست و اگر يكى از آنها را بخواند وآيه سجده را تلاوت نمايد وسجده كند نمازش باطل است، و اگر سجده نكند گناهكار است هرچند كه نمازش صحيح است و اگر از روى فراموشى وغفلت بخواند وقبل ازآيه سجده متوجه بشود، بنابراحتياط بايد به سوره ديگر عدول كند و نماز را تمام نمايد، كه در اين صورت نمازش صحيح است. همچنين اگر بعد از آن ملتفت شود و از روى فراموشى سجده كند نمازش صحيح است ولى اگرقبل از سجده متوجه شود، چنانچه سجده كند نمازش باطل و اگر سجده نكند گناهكار است، ولى نمازش صحيح مىباشد.
(مسأله 604) اگر در حال نماز آيه سجده را گوش بدهد، مىتواند با سر، به سجود اشاره كند ونماز اوصحيح است، ولى بعد از نماز بنابراحتياط استحبابى دوباره سجده كند و اگر بدون اختيار آيه سجده رابشنود مطلقاً سجده واجب نمىشود.
(مسأله 605) در نمازهاى مستحبى خواندن سورهاى كه سجده واجب دارد به تنهايى يا با سوره ديگر جايز است وبايد در وقت تلاوت آيه سجده، سجده كند، سپس نمازرا ادامه دهد، همچنين اگرفقط آيه سجده را بخواند بازهم بايد سجده كند.
و سورههاى سجده عبارتند از: «الم سجده، فصّلت، نجم وعلق».
(مسأله 606) بسمله جزء سوره حمد است، ولى جزئيت آن براى ديگر سورهها محل اشكال است ولى احتياط آن است كه گفتن بسمله در تمام سورهها ترك نشود مگر در سوره برائت. پس اگر بسمله رابراى سورهاى معين نمود، نمىتواند سوره ديگرى با آن بخواند مگر آن كه بسمله را براى آن سوره اعاده كند. همچنين اگر بدون تعيين سوره، بسمله را بگويد يا آن را تعيين كند ولى فراموش نمايد كه بسمله را براى چه سورهاى گفته است بايد بسمله را اعاده نمايد و اگر بين چند سوره مردد باشد تا تعيين نكرده بسمله گفتن اثرى ندارد. اگر از اول قصد سوره معينى داشته باشد يا عادتش چنين باشد ولى بعد از حمد بسمله را براى سوره ديگرى بخواند كافى است واعاده آن لازم نيست. اگر طبق عادت بسمله رابراى سوره توحيد بگويد، همين مقدار در تعيين كفايت مىكند اگرچه سوره توحيد در آن لحظه در ذهنش نباشد و اگر سوره معينى را قصد كند ولى وقتى بسمله را گفت سوره ديگرى بر زبانش جارى گردد، در اين صورت مىتواند بر نيت اول بماند وسوره معين را بخواند وضررى ندارد.
(مسأله 607) خواندن دو سوره در يك ركعت از نماز واجب يا مستحب مانعى ندارد.
(مسأله 608) مشهور قائلند كه سوره والضحى والم نشرح يك سوره مىباشند نيز سوره فيل ولايلاف يك سوره هستند، ولى اين قول محل اشكال است و در هر صورت خواندن يكى از آنها نيزكافى است اگرچه احتياط اولى وبهتر است.
(مسأله 609) بايد قرائت نماز گزار صحيح وموافق با نوشته قرآن يا يكى از قراءات هفتگانه باشد، پس نمازگزار بايد حروف كلمات را از مخارج خودش آن گونه كه در زبان عربى لازم است ادا كند وهركلمهاى را از جهت حركات، سكنات، حذف، قلب، ادغام، مدّ واجب وغير اينها را موافق با شيوه عربى صحيح بيان نمايد، و اگر از روى عمد والتفات در يكى از موارد مذكور اخلال كند، نمازش باطل است.
(مسأله 610) همزه وصل در كلمه هاى: «اللَّه، الرحمن، الرحيم، اهدنا» وغير اينها اگر با كلمه قبلى خوانده شود بايد حذف شود و اگر در صورت وصل كردن، همزه را حذف نكند قرائت باطل خواهدبود، اما همزه قطع در كلمه هاى: «اياك، انعمت» و مانند آن، بايد خوانده شود و چنانچه نخواندقرائت باطل مىشود.
(مسأله 611) احتياط مستحب آن است كه در قرائت نماز، وقف به حركت يا وصل به سكون نكند.
(مسأله 612) اگر در كلمهاى قبل از «واو» پيش يا قبل از «يا» زير يا قبل از «الف» زبر باشد، بايد آن را كشيده بخواند بطورى كه حرف «الف، واو و يا» آشكار گردد مانند: «ضالّين، جآء، جى ء وسوء».
(مسأله 613) احتياط مستحب آن است كه اگر بعد از نون ساكن يا تنوين يكى از حروف «يرملون» باشد ادغام كند، به اين معنى كه نون را حذف وحرف بعدى را با تشديد بخواند.
(مسأله 614) اگر حرف اول كلمهاى يكى از حروف شمسى از قبيل «ت، ث، د، ذ، ر، ز، س، ش، ص، ض، ط، ظ، ل، ون» باشد، والف ولام تعريف بر آن وارد شود بايد لام حذف شود واين حروف با تشديد خوانده شود، مانند: «الرحمن» كه «لام» خوانده نمىشود و «را» با تشديد تلفظ مىگردد، اما درغير اين حروف لام بطور معمولى خوانده مىشود مانند: «الحمد، العالمين».
(مسأله 615) در جايى كه دو حرف مثل هم در يك كلمه جمع شوند مثل «مدّ» وردّ بايد ادغام شود، ولى اگر در دو كلمه باشند وحرف اول آن ساكن باشد ادغام لازم نيست اگرچه بنابر احتياط ادغام شود بهتر مىباشد مثل: اذهب بكتابى، يدرككم.
(مسأله 616) مىتوان: «مالِكِ يَوْمِ الدِّينِ» را به صورت: «مَلِكِ يَوْمِ الدِّيْنِ» و «الصِّرَاطَ» رابا سين و صاد و «كُفُواً» را با فاى ساكن و يا با حركت ضمّه و پيش و با و او و يا همزه خواند. و قرائتهايى كه در زمان پيغمبر صلى الله عليه و آله وائمه اطهار عليهم السلام مشهور نيستند، قرائت با آنها جايز نيست.
(مسأله 617) اگر بخواهد در سوره توحيد، «احد» را به «اللَّهُ الصَّمَدُ» وصل كند، بنابراحتياط واجب بايد دال را با ضمه و صداى پيش و نون را با كسره و صداى زير بخواند به اين گونه: «أَحَدُنِ اللَّهُ الصَّمَدُ».
(مسأله 618) اگر نماز گذار مدتى را با اعتقاد به صحت كلمهاى با اعراب يا بنا يا حركت خاصى يا مخرج ويژهاى، نماز خوانده باشد وبعد معلوم شود اشتباه بوده است، نمازش صحيح مىباشد.
(مسأله 619) مىتوان قرائت را به يكى از قرائتهاى هفتگانه مشهور خواند ولى خواندن به قرائتهاى غير مشهور جايز نيست، پس خواندن «مَلَكَ يَوْمِ الدِّيْنِ» با صيغه گذشته كه كاف آن زبر داشته باشد، درست نيست.
(مسأله 620) بنابراحتياط واجب بلند خواندن حمد وسوره نماز صبح ومغرب وعشا و آهسته خواندن نماز ظهر وعصر بر مردان واجب است، ولى مستحب است بسمله در نماز ظهر و عصر را بلندبگويد، اما نماز ظهر در روز جمعه جايز است بلند خوانده شود، ولى بنابراحتياط واجب ركعت سوم وچهارم را بايد آهسته بخواند، اما در نماز جمعه بر امام واجب است آن را بلند بخواند.
(مسأله 621) اگر در جايى كه بايد نماز را بلند يا آهسته بخواند، از روى عمد، بر عكس بجا آورد نمازباطل مىشود و اگر از روى فراموشى يا ندانستن معناى جهر واخفات (بلند وآهسته) يا ندانستن مسئله باشد نماز صحيح است. اگر دربين قرائت متوجه وظيفه خود شود، اعاده آن قسمت را كه خوانده است لازم نيست و اگر نماز گزار نداند كه اين نماز را بايد بلند يا آهسته بخواند، ولى نماز را آهسته ويا بلند مىخواند به اميد اينكه مطلوب خداوند همان است و بعداً غلط بودن نظر او روشن شود، در اين صورت نماز صحيح است. همچنين اگر قرائت را غلط يا نشسته يا بدون آرامش بخواند، چنان چه ازروى عمد والتفات باشد نماز او باطل، اما اگر از روى فراموشى وندانستن مسئله باشد، نمازش صحيح است.
(مسأله 622) بر زنان واجب نيست حمد وسوره را بلند بخوانند بلكه آنها در نمازهايى كه مردها بلندمى خوانند مىتوانند بلند يا آهسته بخوانند، ولى نمازهاى ديگر را بايد آهسته بخوانند و در جايى كه مردها معذورند، آنها نيز معذور خواهندبود.
(مسأله 623) ميزان در بلند يا آهسته خواندن صدق عرفى است وشنيدن ونشنيدن ديگران يا آشكارنشدن جوهر صدا ملاك نيست، احتياط واجب در آهسته خواندن آن است كه خودش صداى خود را تحقيقاً بشنود، يا تقديراً بشنود مثل اينكه اگر كر باشد يا مانعى از شنيدن داشته باشد.
(مسأله 624) كسى كه به هيچ وجه نمىتواند قرائت صحيح را ياد بگيرد يا وقت يادگيرى او كم است، لازم نيست نماز را به جماعت بخواند، بلكه به هر شكلى كه مىتواند نماز را بخواند، ولى اگر دريادگيرى كوتاهى كرده باشد، حتى الامكان نمازش را با جماعت بخواند و اگر در اين صورت از روى عمد والتفات نماز جماعت را ترك كند نمازش باطل است و اگر در يادگيرى كوتاهى كند تا وقت تنگ شود و از طرف ديگر نتواند نمازش را به جماعت بخواند، آن مقدارى را كه مىتواند بخواند و در اين صورت اگرچه معصيت كرده ولى نمازش صحيح است. اگر مقدارى از حمد را فرا گرفته باشد آن رابخواند و بنابراحتياط مستحبى به مقدار باقيمانده از سوره حمد از جاى ديگر قرآن بخواند واگرچيزى از قرآن را ياد نگرفته باشد، تكبير وتسبيح بگويد وبنابراحتياط گفتن تكبير و تسبيح به مقدارحمد باشد و اگر حمد را ياد گرفته است ولى از يادگيرى سوره ناتوان است، سوره ساقط مىشود.
(مسأله 625) جايز است نمازگزار حمد و سوره را بخاطر آنكه خوب حفظ نكرده يا بخاطر اينكه احتياط مىكند تا اعراب كلمات را غلط نگويد، در حال اختيار از روى قرآن يا با تلقين ديگران بخواند.
(مسأله 626) اگر سوره توحيد يا كافرون را شروع كند، در حال اختيار نمىتواند به سوره ديگرى عدول نمايد، ولى اگر سورههاى ديگر را مىخواند تا وقتى كه دو ثلث آن را نخوانده باشد، مىتواند به سوره ديگرى عدول كند اما بعداز خواندن دوسوّم حق عدول ندارد ولى در حال اضطرار مثل آنكه وقت تنگ شود يا بعضى قسمتهاى سوره را فراموش كند يا نماز نافله باشد، عدول از هر سورهاى وبهر مقدارى كه خوانده باشد مانعى ندارد.
(مسأله 627) اگر قصد داشته باشد در نماز جمعه يا ظهر روز جمعه در ركعت اول سوره جمعه ودرركعت دوم سوره منافقون را بخواند ولى اشتباهاً سوره ديگرى را بخواند، مىتواند از آن به سوره جمعه و منافقون عدول كند حتى اگر سوره توحيد يا كافرون باشد وحتى اگر از نصف يا دوثلث تجاوز كرده باشد، ولى احتياط مستحب آن است كه در روز جمعه از سوره جمعه ومنافقون به سوره ديگر عدول نكند، مگر در حال ضرورت كه مىتواند به سوره توحيد يا كافرون عدول نمايد.
(مسأله 628) نمازگزار مخير است در ركعت سوم وچهارم حمد را يك مرتبه به جاى تسبيحات اربعه بخواند چه امام چه مأموم يا نماز فرادى باشد چه نماز جهريه يا اخفاتيه باشد، ولى اگر امام دراين دو ركعت اخير حمد را بخواند، بايد مأموم در نمازهايى كه بلند خوانده مىشود تسبيحات اربعه را اختيار كند. صورت تسبيحات اربعه اين است: «سُبْحَانَ اللَّهِ وَالْحَمْدُ للَّهِ وَلا الهَ الَّا اللَّهُ وَاللَّهُ أكْبَرُ» وخواندن يك بار آن كافى است وبنابراحتياط مستحبى سه بار بگويد وبهتر است استغفار را اضافه نمايد و به عربى بخواند وبنابراحتياط واجب بايد تسبيح يا حمد حتى بسمله آن را آهسته بگويد، مگر براى امام كه جايز است حمد را بلند بخواند آن هم در نمازهايى كه بايد بلند خوانده شود.
(مسأله 629) مىتوان در يكى از دو ركعت آخر نماز حمد و در ديگرى تسبيح خواند ولازم نيست هر دو را مثل هم بخواند.
(مسأله 630) اگر نماز گزار حمد يا تسبيحات را قصد كند وزبانش به ديگرى بچرخد، بايد اعاده كند يا نيت خود را تغيير دهد و اگر از روى غفلت يكى را به قصد نماز بخواند، اگرچه بر خلاف عادت باشد يا از اول نماز قصد ديگرى كرده كفايت مىكند و اگر به گمان اينكه در دو ركعت اول است حمد بخواند ويادش بيايد كه در دو ركعت آخر است كفايت مىكند. همچنين اگر توحيد را به عنوان مثال، به گمان آنكه در ركعت اول است بخواند وبعد يادش بيايد كه در ركعت دوم است، نمازش صحيح است.
(مسأله 631) اگر حمد وتسبيحات را فراموش كند وبعد از رسيدن به حد ركوع متوجه شود نمازش صحيح است، ولى اگر بعد از خم شدن وقبل از رسيدن به حد ركوع متوجه شود بايد برگردد وآن رابخواند و اگر بعد از ركوع در حمد يا تسبيحات شك نمايد اعتنا نكند و اگر قبل از حد ركوع شك كندبايد آن را تدارك نمايد اگرچه شك او بعد از استغفار يا خم شدن باشد و اگر در صحت قرائت شك كندبه اين چنين شكى اعتنا ننمايد. هم چنين اگر در صحت درست خواندن تسبيحات شك نمايد، بدان اعتنا نكند و بنا را بر خواندن آن بگذارد و اگر در حال خواندن آيه دومى در خواندن آيه اولى شك كند، اعتنا نكند و اگر در حال خواندن سوره در حمد شك كند، بنابراحتياط واجب بايد آن را بخواند واگرخود را آرام ببيند وشك كند كه بعد از گفتن تكبيرهً الاحرام، حمد وسوره را خوانده يا نه، بايد آنها رابخواند و اگر بعد از ركوع در خواندن حمد يا سوره آنها شك كند اعتنا نكند.
(مسأله 632) مستحب است پيش از شروع حمد در ركعت اول آهسته بگويد: «أعُوْذُ بِاللَّهِ مِنَ الشَّيْطَانِ الرَّجِيْمِ» وبسمله را در ركعت اول ودوم نماز ظهر وعصر بلند بگويد وآن را با ترتيل وصداى زيبا بدون غنا بخواند وبين آيات بلكه بين حمد و سوره مكث كند، نيز بين سوره وتكبيرركوع يا قنوت سكوت كند و بعد از توحيد بگويد: «كَذَلِكَ اللَّهُ رَبِّى» يا «رَبَّنَا» و بعد از حمد بگويد: «الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ» و بر مأموم نيز مستحب است بعد از حمد امام آن را بگويد. مستحب است سوره «عمّ، هل اتى، هل اتاك ولا اقسم بيوم القيامه» را در نماز صبح، سوره «اعلى، شمس» ومانند اين دو را در نماز ظهر وعشا، سوره نصر و تكاثر را در عصر ومغرب وسوره «جمعه» را در ركعت اول و «توحيد» را در ركعت دوم نماز صبح جمعه، وسوره «جمعه» را در ركعت اول و «منافقون» را در ركعت دوم نماز ظهرجمعه، وسوره «هل اتى» را در ركعت اول و «هل اتاك» را در ركعت دوم نماز صبح پنجشنبه ودوشنبه بخواند. نيز مستحب است در هر نمازى در ركعت اول «قدر» و در ركعت دوم «توحيد» بخواند و اگر از غير اين دو به آنها عدول كند به خاطر فضيلت اين دو سوره ثواب هر دو را به او خواهند داد.
(مسأله 633) ترك سوره توحيد در همه نمازهاى يوميه مكروه است نيز مكروه است آن رابا يك نفس بخواند وهمچنين مكروه است يك سوره را در دو ركعت بخواند مگر سوره توحيد كه مانعى ندارد.
(مسأله 634) جايز است در نماز آيهاى را تكرار وگريه كند. هم چنين جايز است سوره ناس وفلق را بخواند و اين دو سوره مباركه جزء قرآن است و جايز است در آيه: «إِيَّاكَ نَعْبُدُ وَ إِيَّاكَ نَسْتَعِينُ» با قصد خواندن قرآن، انشاء خطاب كند، همچنين انشاء حمد در آيه: «الْحَمْدُ لِلَّهِ رَبِّ الْعالَمِينَ» يا انشاء مدح در آيه: «الرَّحْمنِ الرَّحِيمِ» نمايد.
(مسأله 635) اگر در بين قرائت بخواهد جلو يا عقب برود، بايد ساكت شود وبعد از آرامش ادامه بدهد وحركت دست وانگشتان پاها مانعى ندارد.
(مسأله 636) احتياط مستحب آن است كه اگر هنگام قرائت در اثر باد و مانند آن طمأنينه نمازگزاراز بين برود، آنچه را در آن حالت خوانده بايد اعاده كند.
(مسأله 637) در نمازهايى كه بايد حمد وسوره بلند خوانده شود، لازم است تمام كلمات وحروف باصداى بلند قرائت شود.
(مسأله 638) بايد بين حروف كلمهها بطور متعارف موالات حفظ شود تا كلمه بر آن صدق كند و اگر موالات سهواً از بين برود بايد آن كلمه را اعاده كند و اگر از بين رفتن موالات عمداً باشد وچنين قصدى را از اول نماز داشته باشد نمازش باطل است. اگر در بين نماز چنين قصدى را بكند بايد همان كلمهها را اعاده كند نماز او صحيح خواهد بود و بايد موالات بين جار ومجرور وحرف تعريف ومدخول آن كه يك كلمه به حساب مىآيد بلكه بين مضاف ومضاف اليه ومبتدا وخبر وفعل وفاعل وشرط وجزا وصفت وموصوف ومجرور ومتعلقش كه داراى يك هيئت خاصى هستندحفظ شود و اگر از روى فراموشى موالات را در اين موارد ترك كند فقط آن كلمه باطل مىشود و بايدبطور صحيح اعاده كند و اگر عمداً انجام داد، تفصيلى دارد كه گذشت.
(مسأله 639) اگر در حركت كلمهاى يا در مخرج حرفى شك كند كه از اينجا يا آنجاست درصورتى كه نمىتواند بر دو وجه بخواند، چنانچه بر ديگرى صدق ذكر نكند ولو اشتباهاً، در صورتى كه از حالت ذكر خارج نشود، مىتواند بر دو وجه بخواند ونماز صحيح است و اگر بر يك وجه به قصدرجا بخواند، چنانچه بعد از نماز معلوم شود كه مطابق واقع بوده، نماز صحيح است والا بايد اعاده كند.