اول: نماز جمعه مثل نماز صبح دو ركعت است وقبل از آن ايراد دو خطبه واجب است، بدين صورت كه امام مىايستد و در خطبه اول حمد وثناى خدا را به جا مىآورد ومردم را به تقواى الهى سفارش مىكند وسورهاى از قرآن را مىخواند سپس كمى مىنشيند و در خطبه دوم خدا را حمد وثنا مىگويد و بر پيامبر صلى الله عليه و آله وائمه عليهم السلام صلوات مىفرستد وبراى مؤمنين ومؤمنات مغفرت طلب مىكند.
دوم: در خطبهها به جُز قرائت قرآن، عربى شرط نيست و اگر مأمومين زبان عربى نمىدانند، بايد امام آنها را به زبان خودشان موعظه نمايد.
سوم: نماز جمعه واجب تخييرى است و نمازگزار در روز جمعه با فراهم شدن شرايطى كه بيان خواهد شد، مخيرّ است بين نماز ظهر ونماز جمعه و اگر نماز جمعه با شرايطش اقامه شود از نماز ظهركفايت مىكند.
چهارم: واجب شدن نماز جمعه چند شرط دارد:
1- داخل شدن وقت، كه مانند نماز ظهراز زوال آفتاب تا وقتى است كه سايه مساوى شاخص شود.
2- جمع شدن پنج نفر كه امام يكى آنها باشد.
3- امام جمعه بايد شرايط امامت را داشته باشد كه در نماز جماعت خواهدآمد.
پنجم: صحيح بودن نماز جمعه نيز چند شرط دارد:
1- بايد به جماعت خوانده شود و اگر امام را در ركوع درك كند كافى است و اگر در قيام
ركعت دوم امام برسد، يك ركعت را با او به جماعت وركعت دوم را خودبجا آورد.
2- مسافت بين دو نمازجمعه كمتر از يك فرسخ نباشد وگرنه هر دو باطل مىشوند اگر باهم شروع كنند، ولى اگر يكى زودتر از ديگرى شروع كند اگرچه به اندازه تكبيرهً الاحرام باشد آن نماز، صحيح وديگرى باطل خواهد بود. البته اگر يكى از دو نماز فاقد شرط صحت باشد مانع از اقامه ديگرى نمى شود حتى اگر در يك زمان يا بعد از آن باشد. اما اگر نمازگزاران هر نماز جمعه از نماز جمعه ديگرخبر نداشته باشند يا از روى غفلت وفراموشى در كمتر از يك فرسخ باهم شروع كنند، هر دو نمازصحيح است.
3- دو خطبه پيش از نماز خوانده شود.
ششم: اگر در شهرى نماز جمعه با شرايط برپا شود، حضور در آن واجب تعيينى نيست بلكه انتخاب آن افضل از نماز ظهر است.
هفتم: در وجوب حضور در نماز جمعه چند چيز معتبر است:
1- مرد باشد، بنابراين حضور زنان واجب نيست.
2- بنده كسى نباشد.
3- مسافر نباشد چه اقامه ده روز كرده چه نكرده باشد.
4- حضور كور و بيمار واجب نيست.
5- بر پير مرد واجب نيست.
6- فاصله او تا نماز جمعه بيش از دو فرسخ نباشد وحرجى نيز براو نباشد، بلكه حضوردرهواى بارانى چنانچه حرجى نباشد، بعيد نيست كه رفتن به نماز جمعه واجب نباشد.
هشتم: بهتر آن است كه بعد از زوال از شهرى كه نماز جمعه با شرايط اقامه مىشود سفر نكند.
نهم: هنگام خطبه، صحبت كردن جايز نيست وبنابراحتياط واجب، كسى كه آن را مىفهمد بايدگوش دهد.
دهم: هرگاه خريد وفروش در وقت نماز جمعه مانع از حضور در آن باشد بنابراحتياط مستحبى آن را ترك كند.
يازدهم: مىتوان خطبهها را بر زوال مقدم داشت، ولى نماز بايد بعد از زوال خوانده شود.
دوازدهم: امام هنگام خطبهها بايد بايستد.
سيزدهم: كسى كه خطبهها را مىخواند بايد نماز جمعه را نيز او بخواند وجايز نيست كه خطبه هارا كسى بخواند ونماز را كسى ديگر اقامه كند.