نايب شدن از افراد زنده در واجبات، اگرچه ناتوان باشند جايز نيست مگر در حج، آن هم درصورتى كه او مستطيع و ناتوان باشد و اميدى به اين‌كه خودش حج را در آينده انجام دهد ندارد، در اين صورت اجير گرفتن براى او واجب است. نيز نيابت از زنده‌ها در مثل حج مستحبى و زيارت قبر پيغمبر صلى الله عليه و آله و ائمه عليهم السلام بلكه در تمام مستحبات به قصد رجا جايز است. هم چنين نايب شدن ازمرده‌ها در واجبات و مستحبات جايز است و مى‌توان ثواب عمل واجب يا مستحب را به افراد زنده يامرده هديه نمود.

(مسأله 761) جايز است شخصى اجير شود تا نماز وعبادات فردى را كه مرده به جاى آورد تا ذمه او برى شود وفرقى نمى‌كند كه نايب، وصى يا ولى يا وارث يا اجنبى باشد.

(مسأله 762) اجير بايد عاقل، مؤمن و بالغ بوده، به احكام قضاى عبادت آگاه باشد وبايد عمل عبادى را از طرف ميت براى تقرّب به خدا انجام دهد.

(مسأله 763) هر يك از مرد وزن مى‌توانند اجير يكديگر شوند، اما در بلند يا آهسته خواندن نمازبايد به تكليف خود عمل نمايند، بنابراين مرد در نمازى كه جهرى است بلند مى‌خواند اگرچه‌ از طرف زن نيابت كند و زن آهسته مى‌خواند حتى اگر از طرف مرد اجير شده باشد.

(مسأله 764) صاحبان عذر، مانند كسى كه از قيام يا از طهارت خبثى ناتوان است يا وضوى جبيره‌اى مى‌گيرد يا پى درپى از او بول خارج مى‌شود يا با تيمم نماز مى‌خواند؛ جايز نيست كه اجيرشوند مگر آن‌كه فرد ديگرى نباشد، بلكه حتى اگر صاحب عذر خودشان هم داوطلبانه انجام دهدصحيح نخواهد بود و اگر براى اجير عذرى پديد آيد بايد تا برطرف شدن آن صبر كند.

(مسأله 765) اگر براى اجير شكى يا سهوى پديد آيد، بايد به اجتهاد خود يا به فتواى مرجع تقليدخود عمل كند و اگر در اجاره شرطى شده باشد، بايد طبق شرط عمل نمايد، بنابراين اگر با اجير شرط شود كه در صورتى كه شكى يا سهوى پيش آيد، بايد اعاده نمايد، بايد به اين شرط عمل كند. همچنين در ساير افعال نماز كه با شرط، اجير شده باشد بايد طبق آن شرط عمل نمايد، اما اگر بدون شرط اجيرشود، بايد طبق اجتهاد خويش يا طبق نظر مرجع تقليد خود عمل كند.

(مسأله 766) اگر در اجاره شرط شود كه اجير خودش عمل را انجام دهد، او نمى‌تواند كس ديگررا اجير نمايد يا فرد ديگرى نمى‌تواند داوطلبانه عمل را انجام دهد، ولى اگر در اجاره شرطى نبودمى تواند فرد ديگرى را اجير كند با همان قيمتى كه خود را اجير نموده است اما به كمتر از آن نمى تواند به كسى ديگر بدهد مگر آن‌كه قسمتى از عمل را خودش انجام داده باشد يا جنس اجرت فرق كند.

(مسأله 767) اگر مستأجر مدت معيّنى را براى اجير معين كند ولى اجير همه عمل يا بعض آن را دروقت معين بجا نياورد، جايز نيست كه بعداً آن را بجا آورد مگر با اجازه مستأجر و اگر بدون اجازه آن را بجا آورد، اجرت المثل يا اجرت مسمّا را مستحق نمى‌شود.

(مسأله 768) اگر اجاره بخاطر غبن ومانند آن فسخ شود يا پس از انجام دادن كار معلوم شود كه اجاره باطل بوده است، اجير مستحق اجرت المثل است.

(مسأله 769) اگر كيفيت عمل در اجاره از جهت مستحبات تعيين نشود، بايد به طور متعارف انجام دهد.

(مسأله 770) اگر اجير بعضى از مستحباتى را كه در اجاره بيان شده فراموش كند، به همان نسبت ازاجرت كسر مى‌شود.

(مسأله 771) هرگاه عمل بين اقل واكثر مردد شود؛ مى‌توان اقل را انجام داد و اگر بين دو چيزمتباين مردد شود، بايد احتياطاً هر دو را انجام دهد.

(مسأله 772) اجير بايد منوب عنه را ولو اجمالًا تعيين نمايد، مثل اين‌كه بگويد: آن كسى كه پول اجرت را از او گرفته است.

(مسأله 773) اگر بعد از عقد اجاره، فرد ديگرى با انجام دادن عمل ذمه ميت را برى كند چنان‌چه مدّتى نگذشته باشد كه اجير مى‌توانست در اين مدّت عمل را انجام بدهد اجاره فسخ مى‌شود، و الّا اگر مدت زمانى گذشته باشد كه اجير مى‌توانست در آن مدت عمل را انجام دهد، مستحق اجرت المثل خواهدبود. ولى اگر اجاره بر ذات عمل واقع شود، در صورتى كه عمل بعد از فراغ ذمه ميت مشروعيت داشته باشد، اجاره فسخ نمى‌شود و واجب است كه اجير عمل را بر طبق اجاره انجام دهد.

(مسأله 774) اجير مى‌تواند نمازهاى استيجارى را به جماعت بخواند چه اين‌كه خودش امام باشد يااينكه به كسى ديگرى اقتدا كند ولى در صورتى كه اجير امام باشد، بايد نمازهاى كه به نيّت ميّت انجام مى‌دهد از روى احتياط نباشد و الّا جماعت باطل است.

(مسأله 775) اگر اجير قبل از انجام دادن عمل بميرد، در صورتى كه شرط شده باشد خودش اين كار را انجام دهد، اگر زمانى كه مى‌توانست اجير عمل را انجام دهد نگذشته باشد، اجاره باطل است و وارث بايد اجرت مسمى را به تركه برگرداند و اگر چنين زمانى گذشته باشد، بايد اجرت مثل را بپردازند اگرچه از اجرت مسمى بيشتر باشد. اگر شرط نشده باشد كه خودش آن كار را انجام دهد، وارث بايد از تركه ميت، اجير ديگرى بگيرد و اگر تركه نداشت بر وارث چيزى نخواهد بود ولى ذمه ميت مشغول خواهد ماند.

(مسأله 776) كسى كه نماز يا روزه بر ذمه دارد، وقتى نشانه‌هاى مرگ را مى‌بيند، بايد به قضاى آنهاعجله كند، بلكه كسى كه مطمئن به امتثال آن در آينده نباشد بايد در انجام دادن قضاى آن عجله كند. اگر به مردم بدهكار است ياز كات و خمس و رد مظالم بر ذمه دارد، بايد در انجام دادن آن عجله كند و تأخير آن اگرچه بداند زنده مى‌ماند جايز نيست و اگر ناتوان شد وتركه دارد، بايد به يك فرد مطمئن وصيت نمايد واين ديون از اصل تركه خارج مى‌شود اگرچه وصيت نكرده باشد.

(مسأله 777) اگر كسى براى يك ماه نماز، مثلًا اجير شود، وشك كند كه نمازها شكسته‌ است ياتمام و نتواند استعلام كند، بايد احتياطاً جمع بخواند. همچنين اگر خود را براى نمازى اجير نمايد وشك كند كه آن نماز صبح بوده يا نماز ظهر، بايد هر دو را انجام دهد.

(مسأله 778) اگر معلوم شود چند نماز از ميت فوت شده است، اما ندانند كه قبل از مرگش انجام داده است يا نه، در اين صورت بايد براى قضاى آنها از طرف ميّت اجير بگيرند.

(مسأله 779) هرگاه براى نماز چهار ركعتى از زوال تا غروب در روز معينى اجير شود وآن را تأخيربيندازد تا اين‌كه بيشتر از چهار ركعت فرصت نداشته ونماز عصر را نيز نخوانده باشد، بايد نماز عصررا بخواند و مستأجر مى‌تواند اجاره را فسخ واجرت را مطالبه كند ومى تواند اجاره را فسخ نكندودرخواست اجرت المثل كند اگرچه از اجرتِ مسمى بيشتر باشد.

(مسأله 780) عدالت اجير در خبردادن به اين‌كه عمل را انجام داده، بنابراحتياط مستحب معتبراست، بلكه ظاهراً اگر در خبردادن مورد اطمينان باشد، كافى است.

 

دانلود نماز استيجارى‌ – آیت الله فیاض (مد ظله العالی)

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=611