امام جماعت علاوه بر آنكه داراى ايمان، عقل و طهارت مولد است، شرائط ديگر را نيز بايد داراباشد:
اول: مرد بودن؛ اگر مأموم مرد است بايد امام مرد باشد وامامت زن جز براى زنان صحيح نيست وامامت بچه براى بچه بجهت تمرين مانعى ندارد.
دوم: عدالت؛ امام بايد عادل باشد بنابر اين مأموم بايد از عدالت امام مطمئن شود، نماز پشت سرفاسق وفردى كه عدالت او معلوم نيست صحيح نيست.
سوم: صحّت قرائت؛ امام جماعت بايد قرائتش صحيح باشد، البته اين شرط در صورتى است كه مأموم در دو ركعت اول به او اقتدا كند و فرقى نمى كند مأموم خودش صحيح مىخواند يانه، ولى اگردر دو ركعت آخر اقتدا كند، صحيح خواندن امام معتبر نيست. بلكه بايد در واقع نمازش صحيح باشد.
چهارم: عدم برگشت به بلاد كفر بعداز هجرتِ از آن؛ امام جماعت بعد از هجرت به بلاد مسلمانان از آن اعراض نكند ودوباره به بلاد كفر برنگردد، نيز حد شرعى بر او جارى نشده باشد.
(مسأله 817) اقتداكردن افصح به فصيح- فصيح به كسى گفته مىشود كه قرائت را صحيح مىخواند- اشكالى ندارد.
(مسأله 818) امامت فرد نشسته براى مأمومين ايستاده، نيز امامت فرد خوابيده براى مأمومين نشسته وامامت نشسته يا خوابيده براى مأمومين خوابيده صحيح نيست، ولى امامت ايستاده براى مأمومين ايستاده ونشسته، نيز امامت نشسته براى مأمومين نشسته و امامت امامى كه با تيمم يا وضوى جبيره نماز مىخواند، نيز امامت كسى كه از رفتن ادرارش نمىتواند جلوگيرى كند و شخصى كه شكم درد دارد ومستحاضه وكسى كه از روى اضطرار در لباس نجس نماز مىخواند براى ديگران صحيح است.
(مسأله 819) اگر مأموم بعد از نماز بفهمد كه امام بعضى از شرايط صحت نماز يا شرايط امامت رانداشته است، نمازش صحيح است، البته در صورتى كه ركنى را مثل ركوع زياد نكرده باشد وگرنه بايداعاده نمايد و اگر در اثناء نماز بفهمد ولى ركنى را اضافه نكرده باشد، مىتواند آن را ادامه دهد وگرنه اعاده كند.
(مسأله 820) اگر امام ومأموم از نظر اجتهاد يا تقليد در اجزا وشرايط نماز باهم اختلاف داشته باشند، اگر در موارد اختلاف جاهل معذور بوده ونمازش واقعاً صحيح باشد، اقتدا جايز است، مثلًامرجعى كه امام جماعت از او تقليد مىكند ملاقى متنجس با واسطه را، نجس نمىداند ولى مرجع تقليدمأموم نجس بداند يا آنكه امام تسبيحات اربعه را يك بار واجب مىداند ومأموم سه بار لازم بداند، در اين صورت اقتدا مانعى ندارد. اگر اختلاف امام ومأموم به گونهاى باشد كه جاهل در آن معذور نيست ونمازواقعاً صحيح نيست در اين صورت مأموم نمىتواند به او اقتدا كند بلكه حتى اگر عدم عذر را احتمال دهد مادامى كه اختلاف رأى را مىداند نمىتواند به او اقتدا كند، مثلًا اگر امام وظيفه دست جبيره شده به نجس را گذاشتن پارچه پاك ومسح بر آن بداند در حالى كه مأموم وظيفه را تيمم مىداند، در اينجا اقتدابه چنين امامى جايز نيست يا اينكه امام وضو را با آب گلاب جايز بداند ولى مأموم صحيح نداند، در اين صورت نيز اقتدا جايز نيست. اما اگر اختلاف امام ومأموم به گونهاى باشد كه جاهل در آن معذور است مثل اينكه امام عقيده دارد لباسش پاك است ولى مأموم معتقد باشد كه لباس امام نجس است، در اين صورت اقتدا به امام جايز است وگاهى جاهل درآن معذور نيست، مثل اينكه امام عقيده دارد كه اين آب پاك است ومأموم معتقد باشد كه اين آب نجس است، در صورتى كه امام با اين آب وضو بگيردونماز بخواند، مأموم نمىتواند به او اقتدا كند. بنابراين اگر اختلاف در اركان باشد اقتدا صحيح نيست و اگر اختلاف در اركان نباشد اقتدا جايز است.