اول: اگر مأموم، براى متابعت از امام ركوع يا سجودى را زياد كند نمازش باطل نمىشود، ولى درنماز فرادى اگرچه از روى سهو يا جهل اضافه كند نماز باطل مىشود وامام در اين جهت حكم منفرد را دارد.
دوم: هرگاه امام يا مأموم در عدد ركعات شك كنند، مىتوانند به ديگرى كه عدد را مىداند رجوع كنند، ولى در نماز فرادى بايد بنا را بر اكثر بگذارند.
سوم: امام حمد وسوره را از طرف مأموم بعهده مىگيرد، ولى منفرد بايد خودش آنها را بخواند.
چهارم: در صورتى كه مأموم، به قيام ركعت سوم امام ملحق شود، بايد حمد وسوره را در نمازصبح ومغرب وعشا آهسته بخواند، حال آنكه در نماز فرادى بايد بلند بخواند.
پنجم: مأموم بنابراحتياط واجب بايد در دو ركعت اخير تسبيحات اربعه را بخواند مخصوصاً درنماز مغرب وعشا، ولى در نماز فرادى بين آن وحمد مخير است.
(مسأله 831) اگر مأموم از سجده سر بردارد وببيند امام در حال سجده است، بايد به قصد متابعت به سجده برگردد. ولى اگر بعد معلوم شود كه امام در سجده دوم است همين بازگشت به سجده مجزّى ازسجده دوم خواهد بود. اگر به گمان اينكه سجده دوم امام است، به همين قصد سجده كند وبعد معلوم شود كه سجده اول امام بوده، همين سجده، سجده متابعت به حساب مىآيد.
(مسأله 832) اگر امام تشهد يا سجده ومانند آن را كه موجب بطلان نماز نيست سهواً اضافه كند نمازش باطل نمىشود ولازم نيست مأموم از وى متابعت كند و اگر امام چيزى را از نماز سهواً كم كند، مأموم نمىتواند از وى متابعت نمايد.
(مسأله 833) مأموم مىتواند ذكر ركوع يا سجود را بيشتر از امام بگويد ومى تواند ذكرهاى مستحبى مانند تكبير، ركوع وسجود را نيز كه امام نمىگويد بگويد و اگر امام بعد از سجده دوم ننشينديا تسبيحات اربعه را يك بار بگويد ومأموم از كسى تقليد كند كه قائل به وجوب نشستن بعد از سجده دوم وسه بار گفتن تسبيحات باشد، بايد بعد از سجده بنشيند وتسبيحات اربعه را نيز سه بار بگويد.
(مسأله 834) اگر مأموم نداند كه امام در دو ركعت اول نماز است يا در دو ركعت دوم، مىتواند حمدوسوره را به قصد قربت مطلقه بخواند و اگر بعد معلوم شود كه در دو ركعت اول بوده ضررى ندارد.
(مسأله 835) اگر در ركعت دوم امام اقتدا كند، قرائت را امام متحمل مىشود و در قنوت وتشهد امام را متابعت كند ومستحب است موقع خواندن تشهد انگشتان دست وپا را به زمين بگذارد وزانوها را بلند كند و وقتى امام براى ركعت سوم بر مىخيزد مأموم بايد بنشيند وتشهد بخواند وزودبلند شود وتسبيحات اربعه را بگويد تا به امام در ركوع ملحق شود و وقتى امام در ركعت چهارم تشهدمى خواند، مأموم مخيّر است بر خيزد وتسبيحات اربعه را بگويد يا براى متابعت، تشهد بخواندووقتى امام سلام داد، بلند شود و ركعت چهارم خود را منفرد بخواند.
(مسأله 836) كسى كه فرادى نماز خوانده است، مىتواند به جماعت اعاده كند، امام باشد يا مأموم. اگر به جماعت خوانده باشد چه امام بوده باشد چه مأموم، مىتواند امام جماعت افراد ديگرى شود، ولى همان مأمومين بار ديگر نمىتوانند نماز جماعت را اعاده كنند. اگر امام ومأموم نماز رافرادى بخوانند، بنابراظهر اقتدا به يكديگر صحيح نيست، مگر آنكه شخص ديگرى كه نمازش رانخوانده است در جماعت آنها حاضر شود.
(مسأله 837) اگر بعد از اعاده نماز، معلوم شود كه نماز اولش باطل بوده است، نماز دوم، مجزى خواهد بود.
(مسأله 838) اعاده نماز فرادى مشروعيت ندارد مگر آنكه احتمال خللى در نماز اوّل بدهد اگرچه به حسب ظاهر صحيح باشد.
(مسأله 839) اگر امام، با اعتقاد به دخول وقت نماز بخواند ومأموم معتقد به دخول وقت
نباشد، نمى تواند پشت سر امام نماز بخواند و اگر در بين نماز وقت داخل شود، بنابراظهر مأموم نمىتواند به اواقتدا كند.
(مسأله 840) اگر موقعى كه مشغول نماز مستحبى است جماعت برپا شود، در صورت كه بيم آن را داشته باشد كه اگر نمازش را تمام كند به جماعت وحتى به تكبيرهً الاحرام امام نرسد، مستحب است نماز را قطع كند، بلكه مستحب است نماز خود را در وقت اقامه گفتنِ امام قطع نمايد. اگر نماز واجب مىخواند وجماعت برپا شود ونتواند به ركعت اول امام برسد، مىتواند به نافله عدول كند وآن را تمام يا قطع كند و به ركعت بعدى امام برسد ومى تواند نماز را فرادى تمام نمايد.
(مسأله 841) اگر امام خود را عادل نداند، بنابراظهر گناهكار نيست ولى ترتيب آثارجماعت برچنين جماعتى خالى ازاشكال نيست و بنابر اقوى نمىتواند آثار را ترتيب بدهد.
(مسأله 842) اگر مأموم بعد از سجده دوم امام شك كند كه با او دو سجده كرده يا يك سجده، درصورتى كه از محلش تجاوز نكرده باشد، بايد يك سجده ديگر بجا آورد.
(مسأله 843) اگر نداند كه امام نماز يوميه را مىخواند يا نماز مستحبى را، نيز اگر احتمال دهد كه نماز واجبى را مىخواند كه اقتداى يوميه به آن صحيح نيست؛ در اين دو صورت اقتدا به امام جايزنخواهد بود. ولى اگر بداند نماز يوميه را مىخواند ولى نداند كداميك از نمازهاى پنجگانه است، به صورت ادا باشد يا قضا، شكسته باشد يا تمام، اقتدا جايز است.
(مسأله 844) امام بودن در نماز از مأموم بودن افضل است.
(مسأله 845) گفته اند: مستحب است امام در وسط صف اول بايستد وحال مأمومين ضعيف رارعايت كند و نماز را طول ندهد مگر اينكه مأمومين رغبت داشته باشند وصداى خود را در حمد وسوره وذكرهايى كه آهسته خواندن آنها واجب نيست به قدرى بلند كند كه ديگران بشنوند و اگر درركوع بفهمد كسى تازه رسيده، ركوع را به اندازه دو برابر ركوع معمولى طول دهد، وقتى نمازش را تمام نمود از جايش بر نخيزد تا آنكه مأمومين، نماز خود را تمام كنند.
(مسأله 846) اگر مأموم يك مرد باشد بنابراحتياط لازم طرف راست امام بايستد، اگر زن است پشت سرِ امام و اگر يك مرد وزن باشند، بايد مرد پشت سر امام وزن پشت سر مرد بايستد. اگرمأمومين زياد باشند، پشت سر امام صف بكشند بطورى كه مردها جلوتر از زنها قرار گيرند وهرچه مأموم به امام نزديكتر باشد بهتر است، ولى در نماز ميت صف آخر افضل است ومستحب است اهل كمال وفضل در صف اول و با فضيلت ترين مأمومين در طرفِ راستِ صف بايستند وطرف راست صفها از طرف چپ افضل است ومستحب است صفها منظم وفاصلهها پر شود بنحوى كه بازوهاموازى يكديگر باشند ومحل سجده صف بعدى متصل به جاى ايستادن صف قبلى باشد وبعد ازگفتن: «قَدْ قَامَتِ الصَّلاة» مأمومين برخيزند وبگويند: «اللّهُمَّ أقِمْهَا وَأدِمْهَا وَاجْعَلْنِى مِنْ خَيْرصَالِحِى أهْلَهَا» وبعد از حمد امام بگويند: «الْحَمْدُ للَّهِ رَبِّ الْعَالَمِيْنَ».
(مسأله 847) اگر در صفهاى جماعت جا باشد، مكروه است انسان تنها بايستد، نيز مكروه است بعد از اينكه امام اقامه را بگويد مكلف نماز مستحبى بخواند وكراهت، بيشتر مىشود وقتى اقامه گوينده: «قَدْ قَامَتِ الصَّلاة» مىگويد. نيز مكروه است حرف زدن بعد از اقامه مگر براى اقامه جماعت مانند مقدم داشتن امام در جلوى صف اوّل ومثل آن ومكروه است مأموم ذكرها را طورى بگويد كه امام بشنود، نيز مسافر به حاضر، يا حاضر به مسافر اقتدا كند.