(مسأله 2768) زن مطلقه به طلاق باين در زمان عده، به منزله زن اجنبيه است و در آن مدت مستحق هيچ نفقهاى نمىباشد واطاعت شوهر نيز بر او واجب نيست و خارج شدن از منزل بدون اذن شوهر بر او حرام نيست، امّا زن مطلقه به طلاق رجعى، مادامى كه در عده به سر مىبرد، به منزله زوجه است، پس واردشدن شوهر بر او واظهار زينت زن براى شوهر جايز است و نفقه او بر مرد و اطاعت مرد بر زوجه واجب است و خروج زن از خانه بدون اذن شوهر حرام است و اگر يكى از آنها در اثناى عده بميرد، از همديگر ارث مىبرند. همچنين جايز نيست كه شوهر او را از خانهاى كه در آن طلاق داده بيرون كند، مگر اينكه فحشاى آشكارى از او سرزده باشد، مثلًا با بيگانگان معاشرت كند يا بيگانگان بر او تردد داشته باشند يا بدزبان باشد و اگر به خارج شدن از منزل، بدون اذن شوهر ناچار شود، احتياط مستحب آن است كه بعد از نصف شب خارج وقبل از فجر برگردد چنانچه ضرورت با آن مرتفع شود.
(مسأله 2769) اگر زنش را بعد از دخول طلاق دهد ورجوع كند، سپس قبل از دخول طلاق دهد، بر زن واجب است كه از زمان طلاق دوم، عده نگه دارد و اگر بعد از دخول، طلاق باين دهد و در اثناى عده عقد كند و دوباره قبل از دخول طلاق دهد، حكم طلاق قبل از دخول بر او جارى مىشود، به اين معناكه اين طلاق سبب نمىشود تا عده را از نو شروع كند و همين حكم در
ازدواج موقّت نيز جارى است در صورتى كه بعد از ازدواج به او دخول كند، سپس مدّت را ببخشد و بار دوّم با او ازدواج كند و قبل ازدخول مدت را ببخشد.
(مسأله 2770) اگر مردى زنش را طلاق دهد وزن بلا فاصله حيض شود، بطورى كه كم ترين زمان طهر، بين طلاق وحيض فاصله نشود، آن طهرى كه طلاق در آن واقع شده از طهرهاى سه گانه به حساب نمىآيد، و در تمام شدن عدّهاش به سه طهر ديگر نياز دارد. بنابراين عدّهاش با ديدن حيض چهارم تمام مىشود ولى اگر طهر بين طلاق و حيض فاصله بيفتد، اين طهر، اگرچه مدتش كم باشد، از طهرهاى سه گانه به حساب مىآيد و عدّهاش با ديدن حيض سوم تمام مىشود.
(مسأله 2771) زنى كه بعد از هر سه ماه يك بار حيض مىبيند، اگر در اول طهر او را طلاق بدهد وسه ماه بدون حيض بر او بگذرد، از عده خارج شده و عدّه او بر اساس ماهها حساب مىشود نه طهرها، امّا اگر در هر سه ماه يك بار حيض ببيند بطوريكه سه ماه بدون حيض بر او نمىگذرد، عدهاش طهرهامى باشد نه ماهها.
اگر حالش مختلف باشد، مثلًا در تابستان در كمتر از سه ماه حيض مىبيند و در زمستان بعد از هر سه ما يك بار حيض مىبيند، مطابق حالت قبلى خودش- از ماهها يا طهرها- عده مىگيرد، بنابراين اگر در سه ماه قبلى بدون حيض بوده، عدهاش همان سه ماه است و اگر حالت قبلى او سه طهر بوده، همان سه طهر عدهاش مىباشد. اگر زن جوانى را كه عادت منظم دارد، طلاق دهد ويك بار خون ببيند و بر خلاف عادتش قطع شود و سببش را هم نداند كه به خاطر حمل است يا چيز ديگر، بايد از روز طلاق، نُه ماه منتظر بماند و چنانچه وضع حمل نكرد، بنابر احتياط سه ماه ديگر را عده بگيرد آنگاه عدهاش تمام مىشود.
(مسأله 2772) اگر يك مرتبه خون ببيند، سپس به سن يائسگى برسد، عدهاش را با دو ماه كامل كند.
(مسأله 2773) وطى به شبهه در صورتى عده دارد كه وطى كننده جاهل باشد و فرقى نمىكند كه وطى شده عالم باشد يا جاهل، امّا اگر وطى كننده عالم باشد و وطى شده جاهل، لازم نيست براى او عده بگيرد، زيرا او زانى است و زانى عده ندارد.
(مسأله 2774) چنانچه زنش را به طلاق باين طلاق دهد، سپس او را وطى به شبهه نمايد، دو
عدّه با هم تداخل مىكنند و عده وطى به شبهه از زمان وطى شروع مىشود، چه دو عده او از يك نوع باشد يا از دونوع، مثلًا يكى از آنها سه طهر يا سه ماه و ديگرى مدّت حمل باشد، مثال اول اينكه: هر دو عده به ماه يا به طهر باشد و وطى به شبهه يك ماه، يا يك طهر بعد از طلاق واقع شود، در دو ماه و دو طهر باقيمانده عدهها تداخل پيدا مىكنند، بدين بيان كه عده طلاق تمام مىشود و يك ماه يا يك طهر از عده وطى به شبهه باقى مىماند. مثال دوم اينكه: مطلقه حامله باشد، در مدت حمل دو عده تداخل پيدا مىكنند، بنابراين اگر وضع حمل دو ماه بعد از وطى به شبهه باشد، عده طلاق تمام است و يك ماه از عده وطى به شبهه باقى مانده است و اگر وضع حمل بعد از سه ماه باشد، عده وطى به شبهه با تمام شدن سه ماه خاتمه مىيابد و عده طلاق تا وضع حمل باقى است. اگر زن حامله نباشد ولى با وطى به شبهه حامله شود، در اين صورت عده طلاق به سه ماه يا سه طهر تمام مىشود و عده وطى تا وضع حمل مىماند و همچنين اگر مردى دوبار زنى را به شبهه وطى كند و يا مردى وطى به شبهه كند و بار دوم مرد ديگرى آن زن را به شبهه وطى كند.
(مسأله 2775) اگر زن غير مدخول بها را طلاق دهد و او با ريخته شدن منى در دهانه فرج حامله شده باشد، زن عده حامله را بگيرد و مرد مىتواند در عدّه به اورجوع نمايد.