(مسأله 2825) كفاره بر چند قسم است:
1- كفّار ه مرتّبه، كه در آن اختيار از مكلف سلب شده ونوع كفاره به ترتيب بر او معيّن شده است، مانند: كفاره ظهار وقتل خطايى در اين موارد شخص ابتدا يك برده مؤمن آزاد كند و اگر نتوانست دوماه پى در پى روزه بگيرد، و اگر نتوانست شصت مسكين را سير كند. همچنين كسى كه يك روز روزه قضاى ماه رمضان را بعد از زوال افطار نمايد، ابتدا بايد ده مسكين را اطعام كند و اگر نتوانست سه روز، روزه بگيرد كه بنابر احتياط بايد پى در پى باشد.
2- كفار ه مخيّره، كه در آن مكلّف بين سه چيز مخيّر است: آزاد كردن يك برده مؤمن، يا دو ماه پى در پى روزه گرفتن يا سيركردن شصت مسكين. مانند كسى كه يك روز از روزه ماه رمضان را افطاركرده، يا با خداوند عهدى كرده و با آن مخالفت نموده است. در هر دو صورت مكلف بين آزاد كردن برده مؤمن، يا روزه دو ماه يا اطعام شصت مسكين مخيّر است و هر كدام را انجام دهد كفايت مىكند.
3- كفار ه مخيّره و مرتبه، مانند كفاره ايلاء و كفاره قسم و نذر. مثلًا اگر كسى نذر كرده كه روزمعينى را روزه بگيرد، ولى آن را به جا نياورد، بايد به ترتيب زير كفاره بپردازد. ابتدا مخيّر است كه يك برده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند يا به هريك، يك دست لباس بدهد و اگر نتوانست سه روز پى درپى روزه بگيرد.
4- كفار ه جمع، مانند قتل مؤمن از روى عمد وظلم كه كفاره آن، چنانچه قصاص او را مهلت دهد، سه چيز مىباشد: آزاد كردن برده مؤمن، دو ماه پى در پى روزه گرفتن و اطعام شصت مسكين. بنابراحتياط افطار با چيز حرام در ماه رمضان نيز همين حكم را دارد.
(مسأله 2826) هرگاه جماعتى در قتلى شركت كنند، بر هر يك از آنها كفاره واجب مىشود. چه قتل عمدى باشد يا خطايى با اين فرق كه در قتل عمدى بر هريك كفاره جمع واجب
مىگردد امّا در قتل خطاء بر هريك كفاره به نحو ترتيب واجب مىشود.
(مسأله 2827) اگر كسى در حال اعتكاف، با زنى جماع كند، اعتكافش باطل است وكفاره بر او واجب مىگردد واحتياط واجب آن است كه مرد كفاره ظهار را بپردازد.
(مسأله 2828) اگر مقتول شرعاً مهدور الدّم باشد، مانند كسى كه زناى محصنه انجام داده، يا لواط كرده يا مرتدّ شده است و كسى با اذن حاكم شرع او را بكشد، بر او كفاره واجب نيست. امّا اگر بدون اذن حاكم شرع بكشد اقرب آن است كه قصاص شود، يا با تراضى ديه مقتول را بپردازد و در هر دو صورت بنابر اقرب كفاره هم واجب است.
(مسأله 2829) قسم برائت حرام است، مانند اين كه بگويد: «اگر فلان كار را انجام دهد از خداوند ياپيامبر اكرم صلى الله عليه و آله، يا يكى از ائمه عليهم السلام، برى باشم» اگر چنين قسمى بخورد، گناهكار خواهد بود و بايد به ده مسكين به عنوان كفاره اطعام كند.
(مسأله 2830) اگر زن در مصيبت، مويش را بچيند، بنابر اظهر كفاره ندارد، هرچند احتياط آن است كه كفاره افطار ماه رمضان را بدهد. هم چنين زن اگر مويش را بكند، يا صورتش را به گونهاى بخراشد كه خونى شود، نيز مرد اگر در مصيبت فرزند يا همسر، پيراهن چاك كند، بنابر اظهر كفاره ندارد، هرچندسزاوار است كه هريك از آنها كفاره قسم بدهند.
(مسأله 2831) اگر مرد با زن شوهردار يا زنى كه در عده رجعيه است ازدواج كند، فوراً از او جدا شودوبنابراقرب كفاره بر او نيست، اگرچه احتياط آن است كه پنج صاع آرد به عنوان كفاره دهد.
(مسأله 2832) اگر كسى نماز عشا را نخوانده و بخوابد تا آنكه وقت نماز بگذرد، مستحب است از باب احتياط روزه بگيرد.
(مسأله 2833) اگر نذر كند كه يك روز يا چند روز روزه بگيرد و بعد نتواند، بنابر احتياط براى هر روزيك مُد طعام به مسكين صدقه بدهد.
(مسأله 2834) اگر كسى نتواند برده پيدا كند، يا پول آن را نداشته باشد، در كفاره «مرتّبه» به جاى آن روزه بگيرد و در كفاره «مخيّره» هم روزه بگيرد و هم اطعام كند. براى اداى كفاره، فروختن لباس، خادم، مسكن و مانند آنها از چيزهايى كه به آنها نياز دارد و با فروختن آنها در مضيقه قرار مىگيرد، لازم نيست.
(مسأله 2835) در كفاره «مرتّبه» اگر از روزه گرفتن- گرچه به خاطر مشقت باشد- عاجز شود اطعام واجب مىشود كه دو صورت دارد:
1- براى هر مسكين يك مُد طعام كه سه چهارم كيلو است، بدهد و در كفاره قسم احتياط واجب آن است كه از نان، يا گندم يا آرد باشد، امّا در غير كفاره قسم، مطلق طعام مانند: خرما، برنج، پنير، ماش، ذرت و مانند اينها كفايت مىكند.
2- طعام را غذاى آماده درست كند وبراى تعداد مورد نظر بدهد، به طورى كه آنها سير شوند و فرق نمىكند كه در يكجا جمع باشند يا نه. احتياط واجب آن است كه طعام را از نوع متوسط غذاهايى كه خود و خانوادهاش مىخورند، تهيه كند، خصوصاً در كفاره قسم. امّا در كفاره ظهار بنابر احتياط واجب بايد دو مُد- يك و نيم كيلو- به هر مسكين بدهد.
(مسأله 2836) اطعام به افراد غير بالغ جايز است چه با سير كردن شان باشد، يا به آنها تمليك نموده سپس اطعام را به ولى شان تسليم نمايد. بنابر اقوا اذن ولى معتبر نيست، امّا احتياط آن است كه دو تاى آنها را يك نفر حساب كند.
(مسأله 2837) تبعيض در اطعام جايز است، به اين صورت كه به بعضى غذا دهد و به بعضى ديگرغذاى غير آماده دهد. ولى اطعام هر نفر بيش از يك بار كفايت نمىكند، هرچند از پيدا كردن تمام عددمعذور باشد.
(مسأله 2838) در پوشاك واجب است كه براى هر فقيرى يك لباس بدهد و در صورت توانايى مستحب است دو لباس بدهد.
(مسأله 2839) اگر كفاره متعدد باشد، با اختلاف نوع كفاره لازم است كه نوع آن راتعيين كند.
(مسأله 2840) كفاره دهنده بايد بالغ و عاقل باشد، و اعتبار قصد قربت نيز خالى ازقوّت نيست.
(مسأله 2841) در دادن كفاره قيمت نقدى كفايت نمىكند.
(مسأله 2842) اشخاصى كه كفاره دريافت مىكنند بايد دو شرط را داراباشند:
1- فقير باشند.
2- از كسانى نباشند كه نفقه آنها بر كفاره دهنده واجب است، مانند: والدين، فرزندان ومانند
آنها. دادن كفاره به نزديكانى كه نفقه آنها بر او واجب نيست، مانعى ندارد.
(مسأله 2843) در كفاره «مرتّبه» ملاك، حال اداى آن است، بنابراين اگر توانايى آزاد كردن برده را داشته باشد و بعداً عاجز شود، بايد روزه بگيرد و آزاد كردن برده در ذمهاى او مستقر نمىشود. در تحقق عجزى كه موجب انتقال به بدل مىشود، عجز عرفى كفايت مىكند. بنابراين اگر بدل آن را انجام دهدهرچند بعداً قدرت پيدا كند، مجزى است.
(مسأله 2844) در كفاره «جمع» اگر از آزاد كردن برده يا يكى ديگر از كفارات جمع ناتوان شود، بقيه آن واجب است و براى مورد عجز بايد استغفار نمايد.
(مسأله 2845) در كفاره «مخيّره» واجب است كه از يك جنس كفاره دهد و جايز نيست كه نصف را ازيك جنس و نصف ديگر را از جنس ديگر بدهد، مثلًا يك ماه روزه بگيرد وسى مسكين را اطعام نمايد.
(مسأله 2846) در اداى كفاره تا زمانى كه سهل انگارى در اداى واجب به حساب نيايد تأخير جايز است، امّا تأخير نكردن احتياط است.
(مسأله 2847) اگر مكلّف از پرداخت كفاره «مخيّره» ماه رمضان ناتوان شود، واجب است كه استغفار نمايد و احتياط آن است كه صدقه دهد. امّا اگر بعد از آن تمكن پيدا كند، بعيد نيست كه كفاره دادن بر اولازم شود.
(مسأله 2848) اگر بداند كه بر او يك كفاره مخيّره واجب است، ولى نداند كه كفاره افطار ماه رمضان است، يا كفاره مخالفت عهد، بايد به نيّت ما فى الذمه كفاره دهد.