(مسأله 2293): اجاره دهنده و کسى که چیزى را اجاره مى کند باید مکلف و عاقل باشند و به اختیار خودشان اجاره را انجام دهند و نیز باید در مال خود حق تصرف داشته باشند، پس سفیه چون حق ندارد در مال خود تصرف نماید اگر چیزى را اجاره کند، یا اجاره دهد صحیح نیست.
(مسأله 2294): انسان مى تواند از طرف دیگرى وکیل شود و مال او را اجاره دهد یا مالى را براى او اجاره کند.
(مسأله 2295): اگر ولىّ، یا قیّم بچه، مال او را اجاره دهند، یا خود او را اجیر دیگرى نمایند اشکال ندارد و اگر مدتى از زمان بالغ شدن او را جزء مدت اجاره قرار دهند، بعد از آنکه بچه بالغ شد مى تواند بقیه اجاره را به هم بزند، ولى هر گاه طورى بوده که اگر مقدارى از زمان بالغ بودن بچه را جزء مدت اجاره نمى کرد، بر خلاف مصلحت بچه بود نمى تواند اجاره مال خود را بهم بزند ولى نفوذ اجاره خود بچه بعد از بلوغش محل اشکال است. مقتضاى احتیاط این است که اجاره را بهم نزند.
(مسأله 2296): بچه صغیرى را که ولى ندارد بدون اجازه مجتهد نمى شود اجیر کرد و کسى که به مجتهد دسترسى ندارد مى تواند از چند نفر مؤمن که عادل باشند، اجازه بگیرد و او را اجیر نمایند.
(مسأله 2297): اجاره دهنده و مستأجر لازم نیست صیغه عربى بخوانند بلکه اگر مالک به کسى بگوید، ملک خود را بتو اجاره دادم و او بگوید قبول کردم اجاره صحیح است، و نیز اگر حرفى نزنند و مالک بقصد اینکه ملک خود را اجاره دهد، به مستأجر واگذار کند و او هم بقصد اجاره کردن بگیرد اجاره صحیح مى باشد.
(مسأله 2298): اگر انسان بدون صیغه خواندن بخواهد براى انجام عملى اجیر شود، همین که مشغول آن عمل شد اجاره صحیح است.
(مسأله 2299): کسى که نمى تواند حرف بزند، اگر با اشاره بفهماند که ملک را اجاره داده، یا اجاره کرده صحیح است.
(مسأله 2300): اگر خانه یا دکان یا اطاقى را اجاره کند و صاحب ملک با او شرط کند که فقط خود او از آنها استفاده نماید، مستأجر نمى تواند آن را به دیگرى جهت استفاده از آن اجاره دهد، مگر آنکه اجاره طورى باشد که استفاده مخصوص خودش باشد مثل اینکه زنى منزل یا اطاقى را اجاره کند و بعداً شوهر کرده و اطاق یا منزل را جهت سکناى خودش به شوهر اجاره دهد. و اگر مالک شرط نکند مى تواند آن را به دیگرى اجاره دهد، ولى اگر بخواهد بزیادتر از مقدارى که آن را اجاره کرده اجاره دهد، باید، در آن کارى مانند تعمیر و سفید کارى انجام داده باشد، یا بغیر جنسى که اجاره کرده آن را اجاره دهد، مثلاً اگر با پول اجاره کرده به گندم یا چیز دیگر اجاره دهد، و بنا بر احتیاط وجوبى، کشتى حکم خانه را دارد.
(مسأله 2301): اگر اجیر با انسان شرط کند که فقط براى خود انسان کار کند، نمى شود او را به دیگرى اجاره داد مگر بنحوى که در مسأله قبل گذشت، و اگر شرط نکند، چنانچه او را به چیزى که اجرت او قرار داده اجاره دهد، باید زیادتر نگیرد و اگر به چیز دیگرى اجاره دهد، مى تواند زیادتر بگیرد، و همچنین است اگر خودش اجیر کسى شود و براى انجام آن عمل شخص دیگرى را به کمتر اجاره نماید ولى اگر مقدارى از آن عمل را خودش انجام داده باشد مى تواند دیگرى را به کمتر اجاره نماید.
(مسأله 2302): اگر غیر خانه و دکان و اطاق و کشتى و اجیر چیز دیگر مثلاً زمین را اجاره کند مالک با او شرط نکند که فقط خودش از آن استفاده نماید، اگر چه بیشتر از مقدارى که اجاره کرده آن را اجاره دهد اشکال ندارد.
(مسأله 2303): اگر خانه یا دکانى را مثلاً یک ساله به صد افغانى اجاره کند و از نصف آن خودش استفاده نماید، مى تواند نصف دیگر آن را به صد افغانى اجاره دهد، ولى اگر بخواهد نصف آن را به زیادتر از مقدارى که اجاره کرده مثلاً به صد و بیست افغانى اجاره دهد، باید در آن کارى مانند تعمیر انجام داده باشد.