مقدمه
نجوم (تنجیم) با انگیزههای مختلفی انجام میگیرد. بعضی قصد شناخت نجوم و مسیرهای آنها را دارند و میخواهند مطالع و مغاربشان را بشناسند؛ مثلاً مشتری از کجا طلوع و در کجا غروب میکند؟ زمان آن کی است؟ یا مقارنة دو کوکب در چه زمانی انجام میگیرد؟ ولی با قطع نظر از اینکه در زندگیشان آثاری دارد یا ندارد! اما گاهی برای این است که آثار آن را بر زندگی بشر کشف کنند.
اقوام و ملل گذشته، مانند ایرانیان، هندیان و عربهای قدیم، معتقد بودند که حوادث عالم سُفلی، از مرگ و حیات، مرض و سلامت، جنگ و صلح، عزّت و ذلّت و همچنین سود و زیان در تجارت و دیگر حوادثی که در زندگی انسان پیش میآید، همة اینها ناشی از تأثیراتی است که این اجرام فلکی بر زندگی انسان میگذارد. آنان معتقد بودند که زمین و آنچه در آن است، اسیر دست این اجرام فلکی است؛ مثلاً میگفتند: اگر مولودی در ساعت طلوع زحل متولّد شود، دارای طالع زحل است و کسیکه طالع زحل دارد، خصوصیّات چنین و چنان دارد. یا سفری که در مقارنة مثلاً زهره و مشتری صورت میگیرد، فلان حکم را خواهد داشت. به همین دلیل وقتی پادشاهی میخواست به تخت قدرت بنشیند، به منجّمان دستور میداد که ساعت سعد را بیابند.
آنچه در این درس از آن بحث میشود، علم نجوم با توجه به آثارش در زندگی انسانهاست. (مکاسب محرمه، ج۱۶۱، ص۳)
حکم بر مبنای اوضاع و احوال فلکی دربارة زندگی انسانها، یا خبر دادن از گذشته و آیندهشان به دو صورت است:
۱. اِخباریکه بر اساس این تنجیم بیان میشود یا قضاوتی که برای خود منجّم بر اثر این تنجیم حاصل میشود، قضاوت و اِخبار جازم و قطعی است؛ به این معنا که معتقد میشود این حادثه قطعاً اتفاق خواهد افتاد و دعا، استغفار، صدقه و استعانت از خدای متعال، هیچکدام در جلوگیری از آن حادثه تأثیری ندارند ← در این صورت تعلیم و تعلم تنجیم و اِخبار به آن حرام است. همچنین قبول و تصدیق منجّم نیز حرام است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۷، ص۲)
۲. اِخبار و قضاوت به صورت قطع و یقین نیست، بلکه میگوید: «من این را فهمیدم. اگر مشیّت الهی بر محو آن نباشد، محقق میشود. اما ممکن است خدای متعال همچنانکه فرموده: «یَمْحُو اللَّهُ مَا یَشَاءُ وَ یُثْبِتُ»(۱)، این را محو کند و ممکن است با استعانت از خدای متعال، با صدقه، صله رحم، دعا، تضرّع و استغاثه، این بلا دفع شود ← تعلیم و تعلم و اِخبار بدین نحو حرام نیست. (مکاسب محرمه، ج۱۶۷، ص۲)
مسئله
تعلیم و تعلم رمل و جفر، و اِخبار از این طرق، مانند تنجیم است. (مکاسب محرمه، ج۱۶۷، ص۴)
[۱]. سوره رعد، آیه ۳۹
کسب درآمد از طریق تنجیم و طرق دیگر مثل رمل و جفر
چنانچه کسی از طرق مذکور چیزی را کشف کند و آن را وسیله درآمد خود قرار دهد، در صورتیکه با نوع حلالش معامله کند و عنوان إغواگری، دروغگویی، اخاذی و دیگر عناوین حرام بر عملش صدق نکند، معاملهاش اشکال ندارد. امّا نوع تنجیم حرام، هم حرمت تکلیفی دارد و هم حرمت وضعی؛ هم اصل اِخبار حرام است و هم معامله از این طریق، حرام و باطل است.