مسأله 691 ـ اگر مختصری هم از پیشانی یا پشت دستها را مسح نکند، تیمم باطل است، چه عمداً مسح نکند، یا مسأله را نداند، یا فراموش کرده باشد، ولی دقّت زیاد هم لازم نیست و همینقدر که بگویند تمام پیشانی و پشت دستها مسح شده کافی است.
مسأله 692 ـ اگر یقین نکند که تمام پشت دست را مسح کرده، باید برای اینکه یقین کند، مقداری بالاتر از مچ را هم مسح نماید، ولی مسح بین انگشتان لازم نیست.
مسأله 693 ـ پیشانی و پشت دستها را ـ بنا بر احتیاط ـ باید از بالا به پایین مسح نماید، و کارهای آن را باید پشت سر هم بهجا آورد، و اگر بین آنها بهقدری فاصله دهد که نگویند تیمم میکند، باطل است.
مسأله 694 ـ در نیت، لازم نیست معین کند که تیمم او بدل از غسل است یا بدل از وضو، ولی در مواردی که باید دو تیمم انجام دهد لازم است بهطوری هر یک از آنها را معین کند، و چنانچه یک تیمم بر او واجب باشد و قصد نماید که وظیفه فعلی خود را انجام دهد اگرچه در تشخیص اشتباه کند، تیممش صحیح است.
مسأله 695 ـ در تیمم لازم نیست پیشانی و کف دستها و پشت دستها پاک باشد بنابراین اگر اعضای تیمم متنجّس امّا خشک باشند، تیمم صحیح است هرچند بهتر است اعضای تیمم به طور کلی پاک باشند.
مسأله 696 ـ انسان باید هنگام مسح کشیدن بر دستها انگشتر را از دست بیرون آورد، و اگر در پیشانی یا پشت دستها یا در کف دستها مانعی باشد، مثلاً چیزی به آنها چسبیده باشد، باید برطرف نماید.
مسأله 697 ـ اگر پیشانی یا پشت دستها زخم است و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نمیتواند باز کند، باید دست را روی آن بکشد، و نیز اگر کف دست زخم باشد و پارچه یا چیز دیگری را که بر آن بسته نتواند باز کند، باید دست را با همان پارچه به چیزی که تیمم با آن صحیح است بزند و به پیشانی و پشت دستها بکشد. ولی اگر قسمتی از آن باز باشد زدن آن مقدار و مسح با آن کافی است.
مسأله 698 ـ اگر پیشانی و پشت دستها به مقدار متعارف مو داشته باشد اشکال ندارد، ولی اگر موی سر روی پیشانی آمده باشد باید آن را عقب بزند.
مسأله 699 ـ اگر احتمال دهد که در پیشانی و کف دستها یا پشت دستها مانعی هست، چنانچه احتمال او در نظر مردم بجا باشد، باید جستجو نماید تا یقین یا اطمینان کند که مانعی نیست.
مسأله 700 ـ اگر وظیفه او تیمم است و نمیتواند به تنهایی تیمم کند، باید از دیگری کمک بگیرد تا دستهای او را بر چیزی که تیمم با آن صحیح است بزند، و سپس آنها را بر پیشانی و دستهای او بگذارد تا خود او در صورت امکان کف دو دست را بر پیشانی و بر پشت دستها بکشد. و اگر این ممکن نبود باید نائب او را با دست خود او تیمم دهد. و اگر ممکن نباشد باید نائب، دست خود را به چیزی که تیمم با آن صحیح است بزند و به پیشانی و پشت دستهای او بکشد، و در این دو صورت ـ بنا بر احتیاط لازم ـ باید هر دو نیت تیمم را نمایند، ولی در صورت اوّل نیت خود مکلف کافی است.
مسأله 701 ـ اگر در بین تیمم شک کند که قسمتی از آن را فراموش کرده یا نه، چنانچه از محلّ آن گذشته، به شک خود اعتنا نکند، و اگر نگذشته باید آن قسمت را بهجا آورد.
مسأله 702 ـ اگر بعد از مسح دست چپ شک کند که درست تیمم کرده یا نه، تیمم او صحیح است، و چنانچه شک او در مسح دست چپ باشد لازم است آن را مسح کند، مگر آنکه عرفاً از تیمم فارغ شده باشد. مثل اینکه در عملی که مشروط به طهارت است داخل شده و یا موالات فوت شده باشد.
مسأله 703 ـ کسی که وظیفهاش تیمم است، چنانچه از برطرف شدن عذرش در تمام وقت نماز مأیوس باشد، و یا احتمال دهد اگر تیمم را به تأخیر بیندازد نتواند در وقت تیمم کند، میتواند قبل از وقت نماز تیمم کند. و اگر برای کار واجب دیگر یا مستحبّی تیمم کند و تا وقت نماز عذر او باقی باشد میتواند با همان تیمم نماز بخواند.
مسأله 704 ـ کسی که وظیفهاش تیمم است، اگر بداند تا آخر وقت عذر او باقی میماند یا از برطرف شدن آن مأیوس باشد، در وسعت وقت میتواند با تیمم نماز بخواند، ولی اگر بداند تا آخر وقت عذر او برطرف میشود باید صبر کند و با وضو یا غسل نماز بخواند، بلکه اگر از برطرف شدن آن تا آخر وقت مأیوس نباشد نمیتواند تا وقتی که مأیوس نشده تیمم کند و نماز بخواند، مگر آنکه احتمال دهد که اگر زودتر با تیمم نماز نخواند نتواند تا آخر وقت حتی با تیمم نماز بخواند.
مسأله 705 ـ کسی که نمیتواند وضو بگیرد یا غسل کند، اگر مأیوس از برطرف شدن عذرش باشد، میتواند نمازهای قضای خود را با تیمم بخواند، ولی اگر بعداً عذرش برطرف شد احتیاط واجب آن است که دوباره آنها را با وضو یا غسل بهجا آورد، و اگر مأیوس از برطرف شدن عذرش نباشد ـ بنا بر احتیاط لازم ـ نمیتواند برای نمازهای قضا تیمم کند.
مسأله 706 ـ کسی که نمیتواند وضو بگیرد یا غسل کند، جایز است نمازهای مستحبّی را که وقت معین دارد مثل نافلههای شبانهروز با تیمم بخواند، ولی اگر مأیوس نباشد که تا آخر وقت آنها عذر او برطرف میشود احتیاط لازم آن است که آنها را در اوّل وقتشان بهجا نیاورد. و اما نمازهای مستحبی که وقت معین ندارد مطلقاً میتواند با تیمم بخواند.
مسأله 707 ـ کسی که احتیاطاً غسل جبیرهای کند و تیمم نماید، اگر بعد از غسل و تیمم نماز بخواند و بعد از نماز حدث اصغری از او سر بزند مثلاً ادرار کند، برای نمازهای بعد باید وضو بگیرد، و چنانچه حدث پیش از نماز باشد، برای آن نماز نیز باید وضو بگیرد.
مسأله 708 ـ اگر به واسطه نداشتن آب یا عذر دیگری تیمم کند، بعد از برطرف شدن عذر، تیمم او باطل میشود.
مسأله 709 ـ چیزهایی که وضو را باطل میکند، تیمم بدل از وضو را هم باطل میکند، و چیزهایی که غسل را باطل مینماید، تیمم بدل از غسل را هم باطل مینماید.
مسأله 710 ـ کسی که نمیتواند غسل کند، اگر چند غسل بر او واجب باشد جایز است یک تیمم بدل از آنها بنماید، و احتیاط مستحب آن است که بدل هر یک از آنها یک تیمم نماید.
مسأله 711 ـ کسی که نمیتواند غسل کند، اگر بخواهد عملی را که برای آن غسل واجب است انجام دهد، باید بدل از غسل تیمم نماید. و کسی که نمیتواند وضو بگیرد و بخواهد عملی را که برای آن وضو واجب است انجام دهد، باید بدل از وضو تیمم نماید.
مسأله 712 ـ اگر بدل از غسل جنابت تیمم کنند، لازم نیست برای نماز وضو بگیرد. و همچنین اگر بدل از غسلهای دیگر ـ غیر از غسل استحاضه متوسطه ـ باشد اگرچه در این صورت، احتیاط مستحب آن است که وضو هم بگیرد؛ و اگر نتواند وضو بگیرد، تیمم دیگری هم بدل از وضو بنماید.
مسأله 713 ـ اگر بدل از غسل تیمم کند و بعد کاری که وضو را باطل میکند برای او پیش آید، چنانچه برای نمازهای بعد نتواند غسل کند، باید وضو بگیرد. و احتیاط مستحب آن است که تیمم نیز بکند، و اگر نمیتواند وضو بگیرد باید بدل از آن تیمم کند.
مسأله 714 ـ کسی که وظیفهاش تیمم است اگر برای کاری تیمم کند، تا تیمم و عذر او باقی است، کارهایی را که باید با وضو یا غسل انجام داد، میتواند بهجا آورد. ولی اگر عذرش تنگی وقت بوده، یا با داشتن آب برای نماز میت یا خوابیدن تیمم کرده، فقط کارهایی را که برای آن تیمم نموده میتواند انجام دهد.
مسأله 715 ـ در چند مورد بهتر است نمازهایی را که انسان با تیمم خوانده، قضا نماید:
اوّل: آنکه از استعمال آب ترس داشته و عمداً خود را جنب کرده و با تیمم نماز خوانده است.
دوّم: آنکه میدانسته یا گمان داشته که آب تا آخر وقت پیدا نمیکند و عمداً خود را جنب کرده و با تیمم نماز خوانده است.
سوّم: آنکه تا آخر وقت عمداً در جستجوی آب نرود و در تنگی وقت با تیمم نماز بخواند و بعد بفهمد که اگر جستجو میکرد آب پیدا میشد.
چهارم: آنکه عمداً نماز را تأخیر انداخته و در آخر وقت با تیمم نماز خوانده است.
پنجم: آنکه میدانسته یا گمان داشته که آب پیدا نمیشود و آبی را که داشته ریخته و با تیمم نماز خوانده است.