سحر
تعریف: سحر عملی است که بر چشم، ذهن و خیال مخاطب یا مسحور اثر میگذارد، ولی در واقعیت خارج هیچ تأثیری ندارد. بنابراین اگر کارهایی انجام گیرد که واقعیت دارد، سحر نیست. یکی از ویژگیهایی که سحر را از کارهای مشابه به سحر جدا میکند، این است که منشأ سحر شیطانی است. (مکاسب محرمه، ج۲۲۱، ص۲)
اگر کسی فیلم جذّابی را به دیگری نشان دهد و او را به توهم اندازد، بهگونهای که خیال کند در همان حالت قرار دارد، این حرام نیست؛ چنانکه مردم با دیدن اولین سری از فیلمهای سینمایی به توهم میافتادند و از جلوی تصویر خودروی در حال حرکت به دوربین، فرار میکردند. امروزه نیز اگر با انواع پیشرفته سینماها با حیلههای تصویرگری، انسان را بهگونهای با خود همراه کنند که گمان کند خودش در کانون حادثه قرار گرفته یا مثلاً در حال پرواز است، این کار سحر نیست؛ چراکه منشأ آن بشری است، نه شیطانی. (مکاسب محرمه، ج۲۲۳، ص۱۰)
حرمت مطلق سحر
سحر مطلقاً حرام است؛ چه ملازم با ادعای غیرحقّ، اضلال یا ضرر زدن به دیگری باشد و چه نباشد. (مکاسب محرمه، ج۲۲۶، ص۳)
تعلیم و تعلّم سحر
اگر تعلم سحر به قصد انجام دادن آن باشد، حرام است. تعلیم هم، چنانچه به این قصد باشد که این شخص پس از آموزش سحر کند، حرام است. در غیر این صورت تعلیم و تعلم سحر حرام نیست. (مکاسب محرمه، ج۲۳۰، ص۱۱)
مثلاً اگر سحر را از آن جهت که دانایی و معرفت است و میخواهد بر معلوماتش بیفزاید، یاد بگیرد، نه به قصد عمل به سحر، این تعلم اشکال ندارد. یا در صورتیکه دشمنان ساحر دارد و احتمال میدهد که او یا دیگری را سحر کنند، آن را یاد بگیرد یا اگر کسی پیدا شود که افکار مردم را به وسیله سحر متوجّه خود کند، انسان سحر را بیاموزد برای اینکه ادعای او را باطل کند، این هم اشکال ندارد. (مکاسب محرمه، ج۲۲۸، ص۳)
سایر امور غریبه شبیه سحر
آیا اعمال غریبهایکه شبیه به سحر است، مثل طلسم، تسخیر، احضار ارواح یا آنچه به آن نیرنجیات یا نیرنجات گفته میشود که آن هم از انواع همین تصرّفات است، حرام است یا نه؟ (مکاسب محرمه، ج۲۲۷، ص۲)
این امور غریبه سحر نیست. لذا از این جهت حرام نیست، مگر اینکه عنوان دیگری بر آن منطبق شود که بهخاطر آن، حرام شود؛ مثل اضرار، که این حرمت به خاطر اضرار به غیر است و هر عملیکه موجب اضرار به غیر شود، حرام است و به طلسم هم اختصاص ندارد. یا موجب اضلال دیگران و انحراف در عقیده و ایمان مردم شود. یا از آن به عنوان وسیلهای برای مقابله با دعوت انبیا و توحید استفاده شود؛ چنانکه در حال حاضر عدهای وجود دارند که برای مقابله با دعوت حق، از چنین ابزارهایی استفاده میکنند. (مکاسب محرمه، ج۲۲۸، ص۳)
مراد از شعبده همان چیزی است که ما به آن تردستی میگوییم. تردستی یک حرکت طبیعی است، نه غیرطبیعی. ولی با مهارت و سرعت انجام میشود. شعبدهباز با تجربه و تمرینی که کرده، چنان این حرکت طبیعی و معمولی را با مهارت و سرعت انجام میدهد که انسان به اشتباه میافتد؛ مثل کسیکه در حال معانقه، کیف پول دیگری را برمیدارد. این را شعبده یا همان چشمبندی میگویند. بنابراین کاریکه او میکند، خارقالعاده نیست و ماهیت آن با سحر متفاوت است.
در سحر حواس ظاهری انسان خطا میکند و دچار توهم میشود؛ به گونهای که مثلاً در بیابان، دریا میبیند یا در جایی که کوه نیست، کوه میبیند یا مثلاً شیئی را به صورت حیوان میبیند. یا حرکت ریسمان را حرکت مار میبیند. اینها همان چیزهایی است که به آن سحر گفته میشود. پس با شعبده متفاوت است.
البته ممکن است برخی تردستیها واقعاً سحر باشد؛ مثل اینکه میبینید کسی از دیواری عبور میکند. این تردستی نیست؛ چرا که هرگز نمیشود از دیوار عبور کرد.
شعبده – آن عملی که ناشی از سرعت، خفّت، مخاریق و تمرین است- حرام نیست. (مکاسب محرمه، ج۲۳۱، ص۲)