مسأله 2453): اگر انسان بخواهد ضامن شود که بدهى کسى را بدهد ضامن شدن او در صورتى صحیح است که به هر لفظى اگر چه عربى نباشد یا به عملى به طلبکار بفهماند که من ضامن شده ام طلب تو را بدهم و طلبکار هم رضایت خود را بفهماند، و راضى بودن بدهکار شرط نیست.
(مسأله 2454): ضامن و طلبکار باید مکلّف و عاقل باشند و کسى هم آنها را مجبور نکرده باشد و نیز باید سفیه و مفلس نباشد، ولى این شرطها در بدهکار نیست مثلاً اگر کسى ضامن شود که بدهى بچه یا دیوانه یا سفیه را بدهد صحیح است.
(مسأله 2455): هر گاه کسى ضمانت مى نماید چنین بگوید اگر بدهکار قرض تو را نداد، من مى دهم، به این معنى که بالفعل عهده دار قرض شود که در صورت ندادن بدهکار، بتواند از ضامن مطالبه نماید. بعید نیست که این ضمانت صحیح باشد.
(مسأله 2456): اگر کسى بخواهد از دیگرى قرض نماید و شخصى به قرض دهنده بگوید که من ضامن قرض هستم، بعید نیست در صورتى که قرض گیرنده اداء نکند طلبکار بتواند از ضامن مطالبه کند.
(مسأله 2457): در صورتى انسان مى تواند ضامن شود که طلبکار و بدهکار و جنس بدهى همه در واقع و نفس الامر معین باشد، پس اگر دو نفر از کسى طلبکار باشند و انسان بگوید من ضامن هستم که طلب یکى از شماها را بدهم، چون معیّن نکرده که طلب کدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل است. و نیز اگر کسى از دو نفر طلبکار باشد و شخص بگوید من ضامن هستم که بدهى یکى از آن دو نفر را به تو بدهم، چون معین نکرده که بدهى کدام را مى دهد، ضامن شدن او باطل مى باشد، همچنین اگر کسى از دیگرى مثلاً ده سیر گندم و ده تومان پول طلبکار باشد و شخصى بگوید من ضامن یکى از دو طلب تو هستم و معین نکند که ضامن گندم است، یا ضامن پول، صحیح نیست.
(مسأله 2458): اگر طلبکار طلب خود را به ضامن ببخشد، ضامن نمى تواند از بدهکار بگیرد و اگر مقدارى از آن را ببخشد. نمى تواند آن مقدار را مطالبه نماید.
(مسأله 2459): اگر انسان ضامن شود که بدهى کسى را بدهد، نمى تواند از ضامن شدن خود برگردد.
(مسأله 2460): ضامن و طلبکار بنا بر احتیاط نمى توانند شرط کنند که هر وقت بخواهند ضامن بودن ضامن را به هم بزنند.
(مسأله 2461): هر گاه انسان در موقع ضامن شدن بتواند طلب طلبکار را بدهد اگر چه بعد فقیر شود، طلبکار نمى تواند ضامن بودن او را به هم زند و طلب خود را از بدهکار اول مطالبه نماید و همچنین است اگر در آن موقع نتواند طلب او را بدهد ولى طلبکار بداند و به ضامن شدن او راضى شود.
(مسأله 2462): اگر انسان در موقعى که ضامن مى شود نتواند طلب طلبکار را بدهد و طلبکار چگونگى را نمى دانسته و بعد از التفات بخواهد ضامن بودن او را به هم بزند، اشکال ندارد. و در صورتى که ضامن پیش از اینکه طلبکار ملتفت شود قدرت پیدا کرده باشد به هم زدن ضمانت اشکال دارد و احتیاط واجب آن است که به هم نزند.
(مسأله 2463): اگر کسى بدون اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد، نمى تواند چیزى از او بگیرد.
(مسأله 2464): اگر کسى با اجازه بدهکار ضامن شود که بدهى او را بدهد، مى تواند مقدارى را که ضامن شده پس از دادن از او مطالبه نماید ولى اگر به جاى جنس که بدهکار بوده جنس دیگرى به طلبکار او بدهد، نمى تواند چیزى را که داده از او مطالبه نماید، مثلاً اگر ده کیلو گندم بدهکار است و ضامن ده کیلو برنج بدهد، نمى تواند برنج را از او مطالبه نماید، اما اگر خودش راضى شود که برنج بدهد اشکال ندارد.