(مسأله 2470): اگر انسان مال خود را به کسى بدهد و بگوید نزد تو امانت باشد و او هم قبول کند، یا بدون اینکه حرفى بزنند صاحب مال بفهماند که مال را براى نگهدارى به او مى دهد و او هم بقصد نگهدارى کردن بگیرد، باید به احکام ودیعه و امانتدارى که بعداً گفته مى شود عمل نماید.
(مسأله 2471): امانتدار و کسى که مال را امانت مى گذارد باید هر دو بالغ و عاقل باشند، پس اگر انسان مالى را پیش دیوانه امانت بگذارد، یا دیوانه مالى را پیش کسى امانت بگذارد صحیح نیست. ولى جایز است بچّه ممیزى با اذن ولى مالش را نزد کسى، امانت بگذارد و اما امانت گذاشتن نزد بچه صحیح نیست.
(مسأله 2472): اگر از بچه چیزى را بدون اذن صاحبش بطور امانت قبول کند. باید آن را به صاحبش بدهد و اگر آن چیز مال خود بچه است و ولىّ در امانت گذاشتن بچه اجازه نداده باشد، لازم است آن مال را به ولىّ او برساند و چنانچه در رساندن مال به آنان کوتاهى کند و تلف شود، باید عوض آن را بدهد و همچنین است حال اگر امانتگذار دیوانه باشد.
(مسأله 2473): کسى که نمى تواند امانت را نگهدارى نماید، در صورتى که امانت گذار ملتفت حال او نباشد بنا بر احتیاط واجب باید قبول نکند.
(مسأله 2474): اگر انسان به صاحب مال بفهماند که براى نگهدارى مال او حاضر نیست، چنانچه او مال را بگذارد و برود، و آن مال تلف شود، کسى که امانت را قبول نکرده، ضامن نیست، ولى احتیاط مستحب آن است که اگر ممکن باشد آن را نگهدارى نماید.
(مسأله 2475): کسى که چیزى را امانت مى گذارد، هر وقت بخواهد مى تواند آن را پس بگیرد و کسى هم که امانت را قبول مى کند، هر وقت بخواهد مى تواند آن را به صاحبش برگرداند.
(مسأله 2476): اگر انسان از نگهدارى امانت منصرف شود و ودیعه را به هم بزند، باید هر چه زودتر مال را به صاحب آن یا وکیل یا ولىّ صاحبش برساند، یا به آنان خبر دهد که به نگهدارى حاضر نیست و اگر بدون عذر، مال را به آنان نرساند و خبر هم ندهد، چنانچه مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد.
(مسأله 2477): کسى که امانت را قبول مى کند، اگر براى آن، جاى مناسبى ندارد، باید جاى مناسب تهیه نماید و طورى آن را نگهدارى کند که مردم نگویند در نگهدارى آن کوتاهى نموده است، و اگر در جایى که مناسب نیست بگذارد و تلف شود، باید عوض آن را بدهد.
(مسأله 2478): کسى که امانت را قبول مى کند، اگر در نگهدارى آن کوتاهى نکند و تعدّى یعنى زیاده روى هم ننماید اتفاقاً آن مال تلف شود ضامن نیست ولى اگر آن را در جاى بگذارد که مأمون از آن نباشد که ظالمى بفهمد و آن را ببرد، چنانچه تلف شود، باید عوض آن را به صاحبش بدهد.
(مسأله 2479): اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جائى را معین کند و به کسى که امانت را قبول کرده بگوید که باید مال را در اینجا حفظ کنى و اگر احتمال هم بدهى که از بین برود، نباید آن را به جاى دیگر ببرى و اگر به جاى دیگر ببرد و تلف شود ضامن است.
(مسأله 2480): اگر صاحب مال براى نگهدارى مال خود جائى را معین کند و کسى که امانت را قبول کرده بداند آن محل در نظر صاحب مال خصوصیتى نداشته بلکه یکى از موارد حفظ آن بوده، مى تواند آن را به جاى دیگرى که مال در آنجا محفوظ تر یا مثل محلى اولى است ببرد و چنانچه مال در آنجا تلف شود ضامن نیست.
(مسأله 2481): اگر صاحب مال دیوانه شود، کسى که امانت را قبول کرده باید فوراً امانت را به ولىّ او برساند و یا به ولىّ او خبر دهد و اگر بدون عذر شرعى مال را به ولىّ او ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود، باید عوض آن را بدهد.
(مسأله 2482): اگر صاحب مال بمیرد، امانتدار باید مال را به وارث او برساند یا به وارث او خبر دهد و چنانچه مال را به وارث او ندهد و از خبردادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن است، ولى اگر براى آنکه مى خواهد بفهمد کسى که مى گوید من وارث میّتم، راست مى گوید یا نه، یا میّت وارث دیگرى دارد یا نه، مال را ندهد و از خبر دادن هم کوتاهى کند و مال تلف شود ضامن نیست.
(مسأله 2483): اگر صاحب مال بمیرد و چند وارث داشته باشد، کسى که امانت را قبول کرده باید مال را به همه ورثه بدهد، یا به کسى بدهد که همه آنان گرفتن مال را به او واگذار کرده اند پس اگر بدون اجازه دیگران تمام مال را به یکى از ورثه ها بدهد ضامن سهم دیگران است.
(مسأله 2484): اگر کسى که امانت را قبول کرده بمیرد، یا دیوانه شود، وارث یا ولىّ او باید هر چه زودتر به صاحب مال، اطلاع دهد یا امانت را به او برساند.
(مسأله 2485): اگر امانتدار نشانه هاى مرگ را در خود ببیند، چنانچه ممکن است، باید امانت را به صاحب آن یا وکیل او برساند و اگر ممکن نیست باید آن را به حاکم شرع بدهد و چنانچه به حاکم شرع دسترسى ندارد، در صورتى که وارث او امین است و از امانت اطلاع دارد لازم نیست وصیّت کند وگرنه باید وصیّت کند و شاهد بگیرد و به وصى و شاهد اسم صاحب مال و جنس و خصوصیات مال و محل آن را بگوید.
(مسأله 2486): اگر امانتدار نشانه هاى مرگ را در خود ببیند و به وظیفه اى که در مسأله پیش گفته شد عمل نکند، چنانچه آن امانت از بین برود، باید عوضش را بدهد، اگر چه در نگهدارى آن کوتاهى نکرده باشد، مرض او خوب شود. و یا بعد از مدتى پشیمان شود و به آنچه گفته شد عمل کند.