چیزى که با آن زخم و شکسته را، مى بندند، و دوائى که روى زخم و مانند آن، مى گذارند، جبیره نامیده مى شود.
(مسأله 368): اگر در یکى از جاهاى وضو زخم یا دمل یا شکستگى باشد، چنانچه روى آن، باز است و آب ضرر ندارد، باید به طور معمول وضو گرفت.
(مسأله 369): اگر زخم یا دمل یا شکستگى، در صورت و دستها است، و روى آن باز است و آب ریختن روى آن ضرر دارد، باید اطراف زخم یا دمل را به طورى که در وضو گفته شد، از بالا به پائین بشوید، و بهتر آن است که چنانچه کشیدن دست تر بر آن ضرر ندارد دست تر بر آن بکشد و بعد پارچه پاکى روى آن بگذارد، و دست تر را روى پارچه نیز بکشد، و امّا در شکستگى، لازم است تیمم بنماید.
(مسأله 370): اگر زخم یا دمل یا شکستگى در جلوى سر یا روى پاها است و روى آن باز است چنانچه نتواند آن را مسح کند به این معنا که زخم مثلاً تمام محل مسح را گرفته باشد، یا آنکه از مسح جاهاى سالم، نیز متمکن نباشد، در این صورت لازم است، تیمم نماید و بنا بر احتیاط وضو نیز گرفته و پارچه پاکى روى آن بگذارد و روى پارچه را با ترى آب وضو که در دست مانده مسح کند.
(مسأله 371): اگر روى دمل یا زخم یا شکستگى بسته باشد، چنانچه باز کردن آن ممکن است و آب هم براى آن، ضرر ندارد باید باز کند و وضو بگیرد، چه زخم و مانند آن در صورت و دستها باشد یا جلوى سر، و روى پاها باشد.
(مسأله 372): اگر زخم یا دمل یا شکستگى، که بسته است در صورت یا دستها باشد، چنانچه باز کردن و ریختن آب روى آن ضرر دارد، باید مقدارى را که متمکن است، از اطراف شسته و روى جبیره را، مسح نماید.
(مسأله 373): اگر نمى شود روى زخم را باز کرد، ولى زخم و چیزى که روى آن گذاشته شده، پاک است و رساندن آب به زخم، ممکن است و ضرر هم ندارد، باید آب را به روى زخم از بالا به پائین، برساند و اگر زخم یا چیزى که روى آن گذاشته شده، نجس است چنانچه آب کشیدن آن و رساندن آب به روى زخم، ممکن باشد، باید آن را آب بکشد و موقع وضو، آب را به زخم برساند و در صورتى که آب براى زخم ضرر ندارد ولى رساندن آب بروى زخم ممکن نیست، یا زخم نجس است و نمى شود آن را، آب کشید، باید تیمم نماید.
(مسأله 374): اگر جبیره تمام صورت، یا تمام یکى از دستها، یا تمام هر دو دست را، گرفته باشد، بنا بر احتیاط باید تیمم نماید و وضوى جبیره اى نیز، بگیرد و اگر تمام سر یا پاها، مجبور باشد، باید تیمم نماید.
(مسأله 375): لازم نیست جبیره از جنس چیزهائى باشد که نماز در او جایز است، بلکه اگر از حریر یا از اجزاء حیوانى که خوردن گوشت آن جائز نیست، بوده باشد مسح بر آن نیز جائز است ولى اگر ممکن است در وقت نماز آن را، بردارد.
(مسأله 376): کسى که در کف دست و انگشتها، جبیره دارد، و در موقع وضو، دست تر روى آن کشیده است سر و پا را، با همان رطوبت مسح کند، و اگر رطوبت آن، براى مسح کافى نباشد، از ریش و اگر ریش ندارد، از ابرو و مژه، رطوبت بگیرد و مسح کند.
(مسأله 377): اگر جبیره تمام پهناى روى پا را گرفته ولى مقدارى از طرف انگشتان و مقدارى از طرف بالاى پا، باز است باید جاهائى که باز است، روى پا را و جائى که جبیره است، روى جبیره را مسح کند.
(مسأله 378): اگر در صورت یا دستها، چند جبیره باشد، باید بین آنها را بشوید، و اگر جبیره ها در سر یا روى پاها باشد، باید بین آنها را مسح کند، و در جاهائى که جبیره است باید به دستور جبیره عمل نماید.
(مسأله 379): اگر جبیره بیشتر از معمول، اطراف زخم را، گرفته و برداشتن آن، ممکن نیست، باید تیمّم نماید، مگر اینکه جبیره در مواضع تیمم باشد، که در این صورت، لازم است بین وضو و تیمم، جمع نماید، و در هر دو صورت، اگر برداشتن جبیره، ممکن است، باید جبیره را بردارد، پس اگر زخم در صورت و دستها است، اطراف آن را بشوید و اگر در سر یا روى پاها است، اطراف آن را، مسح کند و براى جاى زخم به دستور جبیره، عمل نماید.
(مسأله 380): اگر در جاى وضو زخم و جراحت و شکستگى نیست ولى به جهت دیگرى آب براى آن ضرر دارد، باید، تیمم کند.
(مسأله 381): اگر جائى از اعضاء وضو را، رگ زده است و نمى تواند آن را آب بکشد یا آب براى آن، ضرر دارد مقتضاى احتیاط واجب، جمع بین وضوء جبیره و تیمم است.
(مسأله 382): اگر در جاى وضو یا غسل، چیزى چسبیده است که برداشتن آن ممکن نیست، یا به قدرى مشقت دارد، که نمى شود تحمل کرد، باید تیمم کند. و مقتضاى احتیاط واجب، ضمّ وضوى جبیره یا غسل جبیره، با تیمم است، بلى اگر آن چیزى که چسبیده، دوا باشد، حکم جبیره را دارد.
(مسأله 383): در غیر غسل میّت از سائر اغسال، غسل جبیره اى مثل وضو جبیره اى است ولى باید آن را ترتیبى بجا آورند و اظهر این است که اگر در بدن زخم یا دمل باشد و محل مجبور باشد، واجب است غسل و احتیاطاً مسح بر جبیره هم نماید و اگر محل مکشوف باشد و نجس نباشد و یا تطهیر آن ممکن باشد و آب ضرر نداشته باشد، باید غسل کند و اگر شستن، ممکن نباشد یا آب، ضرر داشته باشد، باید تیمم کند و اما اگر در بدن شکستگى باشد، باید غسل بنماید، و احتیاطاً روى جبیره را هم مسح کند. و در صورتى
که مسح روى جبیره ممکن نباشد یا این که محل شکسته باز باشد لازم است تیمم کند.
(مسأله 384): کسى که وظیفه او، تیمم است اگر در بعضى از جاهاى تیمم او زخم یا دمل یا شکستگى باشد، باید به دستور وضوء جبیره اى، تیمم جبیره اى نماید.
(مسأله 385): کسى که باید با وضو یا غسل جبیره اى، نماز بخواند چنانچه بداند که تا آخر وقت عذر او برطرف نمى شود، مى تواند در اول وقت نماز بخواند ولى اگر امید دارد که تا آخر وقت عذر او برطرف شود، بهتر آن است که صبر کند و چنانچه عذر او برطرف نشد، در آخر وقت نماز را دوباره با وضو یا غسل جبیره اى بجا آورد، ولى در صورتى که اول وقت نماز را خواند و تا آخر وقت عذرش برطرف شد لازم است، وضو گرفته یا غسل کرده نماز را اعاده نماید.

(مسأله 386): اگر انسان براى مرضى که در چشم او است، موى چشم خود را بچسباند، باید تیمم نماید و ضمّ وضوء جبیره، احوط است
(مسأله 387): کسى که نمى داند وظیفه اش تیمم است یا وضوى جبیره اى، بنا بر احتیاط واجب، باید هر دو را بجا آورد
(مسأله 388): نمازهاى را که انسان، با وضوى جبیره اى خوانده و تا آخر وقت عذرش مستمر بوده، صحیح است و مى تواند با آن وضوء نمازهاى بعدى را نیز، بجا آورد.

دانلود احکام وضوى جبیره – آیت الله محقق کابلی

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=974