(مسأله 2932): اگر زنى بمیرد و اولاد نداشته باشد، نصف همه مال را شوهر او و بقیه را ورثه دیگر مى برند، و اگر از آن شوهر یا از شوهر دیگر اولاد داشته باشد، چهار یک همه مال را شوهر و بقیه را ورثه دیگر مى برند.
(مسأله 2933): اگر مردى بمیرد و اولاد نداشته باشد، چهار یک مال او را زن و بقیه را ورثه دیگر مى برند و اگر از آن زن یا از زن دیگر اولاد داشته باشد هشت یک مال را زن و بقیه را ورثه دیگر مى برند، و زن از زمین خانه و باغ و زراعت و زمینهاى دیگر ارث نمى برد نه از خود زمین و نه از قیمت آن و نیز از هوائى خانه مانند بنا و درخت ارث نمى برد، ولى از قیمت آنها ارث مى برد و همچنین است درخت و زراعت و ساختمانى که در زمین باغ و زراعت و زمینهاى دیگر است.
(مسأله 2934): اگر زن بخواهد در چیزهائى که از آنها ارث نمى برد مانند زمین خانه مسکونى، تصرف کند، باید از ورثه دیگر اجازه بگیرد. و جایز نیست که ورثه تا سهم زن را نداده اند، در چیزهائى که زن از قیمت آنها ارث مى برد، مانند بنا و درخت بدون اجازه او تصرف کنند.
(مسأله 2935): اگر بخواهند بنا و درخت و مانند آن را قیمت نمایند باید حساب کنند که اگر آنها بدون اجاره در زمین بمانند تا از بین بروند، چقدر ارزش دارند و سهم زن را از آن قیمت بدهند.
(مسأله 2936): مجراى آب قنات و مانند آن حکم زمین را دارد و آجر و چیزهائى که در آن بکار رفته، در حکم ساختمان است.
(مسأله 2937): اگر میت بیش از یک زن داشته باشد، چنانچه اولاد نداشته باشد، چهار یک مال، و اگر اولاد داشته باشد، هشت یک مال بشرحى که گفته شد، بطور مساوى بین زنهاى او قسمت مى شود، اگر چه شوهر با همه یا بعض آنان نزدیکى نکرده باشد، ولى اگر در مرضى که در آن مرض از دنیا رفته، زنى را عقد کرده و با او نزدیکى نکرده است، آن زن از او ارث نمى برد و حق مهر هم ندارد.
(مسأله 2938): اگر زن در حال مرض شوهر کند و به همان مرض بمیرد شوهرش اگر چه با او نزدیکى نکرده باشد، از او ارث مى برد.
(مسأله 2939): اگر زن را به ترتیبى که در احکام طلاق گفته شد، طلاق رجعى بدهند و در بین عده بمیرد، شوهر از او ارث مى برد. و نیز اگر شوهر در بین آن عده بمیرد زن از او ارث مى برد. ولى اگر بعد از گذشتن عدّه یا در عدّه طلاق بائن، یکى از آنان بمیرد دیگرى از او ارث نمى برد.
(مسأله 2940): اگر شوهر در حال مرض، عیالش را طلاق دهد و پیش از گذشتن دوازده ماه هلالى بمیرد، زن با سه شرط از او ارث مى برد:
“اول”: آنکه در این مدت شوهر دیگر نکرده باشد و در صورتى که شوهر کرده باشد احتیاط این است که صلح نمایند.
“دوم”: بواسطه بى میلى به شوهر مالى به او نداده باشد که به طلاق دادن راضى شود بلکه اگر چیزى هم به شوهر ندهد ولى طلاق به تقاضاى زن باشد، باز هم ارث بردنش اشکال دارد.
“سوم”: شوهر در مرضى که در آن مرض زن را طلاق داده، بواسطه آن مرض یا به جهت دیگرى بمیرد، پس اگر از آن مرض خوب شود و به جهت دیگرى از دنیا برود، زن از او ارث نمى برد.
(مسأله 2941): لباسى که مرد براى پوشیدن زن خود گرفته اگر چه زن آن را پوشیده باشد، بعد از مردن شوهر، جزء مال شوهر است مگر آنکه آن را هبه کرده باشد که مال زن مى شود.