اول: پاك باشد مگر در موارد خاصى كه در احكام نجاسات گذشت.
دوم: بنابراحتياط مؤكّد مباح باشد، ولى مباح بودن لباس شرط صحت نماز نيست، پس اگر ساترعورت يا لباسهاى ديگر غصبى باشد، نماز صحيح ولى نمازگزار گناهكار مىباشد.
سوم: آنكه لباس از اجزاى مردارى كه در آنها روح دميده شده، نباشد، خواه آن مردار حلال گوشت باشد يا نباشد وخواه خون جهنده داشته يا نداشته باشد. حكم لباسى كه از پوست حيوان است و شك كند كه ذبح شرعى شده يا خير و لباسى كه جزء مردار است و شك كند كه در آن روح دميده يا نه دراحكام نجاسات گذشت. اگر در لباس شك كند كه از پوست حيوان است يا نه، نماز در آن صحيح است.
چهارم: آنكه هيچ جزئى از حيوان حرام گوشت در لباس نباشد چه آن حيوان خون جهنده داشته يا نداشته به شرط اينكه از حيواناتى باشد كه داراى گوشت است و چه از اجزاى روح دار باشد يا نباشد وچه در لباسى باشد كه عورت با آن پوشيده شود يا نشود حتى اگر با تذكيه پاك شده باشد، بلكه اگر مويى از گربه بر بدن يا لباس يا در جيب نمازگزار باشد، نماز او باطل است.
(مسأله 519) اگر با لباسى كه نمىداند يا فراموش كرده كه از حيوان حرام گوشت است، نمازبخواندنماز صحيح است. همچنين درصورتى كه جاهل به حكم باشد ياآنكه حكم را فراموش كرده باشد نماز او نيز صحيح است. ولى در صورتى كه جهل به حكم از روى تقصير و كوتاهى و از نوع بسيط (16) باشد، اعاده نمازلازم است.
(مسأله 520) اگر در رطوبت لباس شك كند كه آيا از حيوان است يا نه وآيا از حيوان حرام گوشت است يانه، درچنين شكى نمازخواندن با آن لباس جايزاست.
(مسأله 521) نمازخواندن با موم وعسل وابريشم غير خالص وحيوانات غير گوشتى مثل پشه و كك و زنبور و صدف جايز است، نيز چنانچه مو و عرق و آب دهان و شير آدمى بر لباس يا بدن يا لباس نمازگزار باشد چه آنها از خود نمازگزار باشد يا از غير آن جايز است، حتى بستن مويى عاريه به موى نمازگزار چه از موى مرد باشد و چه از موى زن، جايز است.
(مسأله 522) پوشيدن پوست خز وسنجاب و كرك آنها در نماز اشكالى ندارد، ولى نماز در اجزاى سمور- كه حيوان برّى است و رنگ آن سرخ مايل به سياهى است كه از پوست آن پوستين گران قيمت مىسازند- و قماقم كه يك نوع ميمون خيلى كوچك است و روباه و خرگوش جايز نيست. چيزى كه دراين زمان به آن خز مىگويند خز بودن آن مورد اشكال است گرچه مىتوان در آن نماز خواند. امّانمازخواندن در اجزاء (ننك) كه حيوانى است از خانواده سگ سانان و كوچكتر از روباه است اشكالى ندارد.
پنجم: جايز نيست مرد در نماز لباس طلاباف به تن يا انگشتر طلا بدست كند. اگرچه زينتى باشد، ولى اگر آب طلا به آن داده باشند بطورى كه عرف آن را رنگ طلا حساب كند مانعى ندارد. همچنين حمل ساعت طلا وسكه براى مردها جايز است، البته اگر زنجير ساعت طلا باشد و به گردن يا لباس آويزان كند به گونهاى كه عرفاً پوشش به حساب آيد جايز نيست، ولى دكمه طلايى ونشانهاى نظامى كه از طلا هستند مانعى ندارند.
(مسأله 523) اگر مردى نداند يا فراموش كند كه مثلًا انگشتر او از طلاست و با آن نماز بخواند، نمازش صحيح است در صورتى كه جهلش مركب[1] باشد، يا اگر جهلش بسيط باشد كه در آن معذور است، مثل جاهل قاصر و گر نه نمازش باطل خواهد بود، مثل جاهل مقصّر.
(مسأله 524) پوشيدن طلا براى مردها حتى در غير نماز جايز نيست وگناه محسوب مىشود، ولى اگر بر زينت كردن به طلا پوشش صدق نكند ظاهراً اشكالى ندارد، مثل آنكه دندانهاى جلو را طلا ياروپوش طلا كند، اما بستن دندانها را با طلا و درست كردن دندانها در داخل دهان از طلا هيچ اشكالى ندارد.
ششم: لباس مرد در نماز و غير نماز بنابراحتياط واجب نبايد از ابريشم خالص طبيعى باشد، ولى در جنگ وضرورت مثل سرما و مرض مانعى ندارد و حمل آن در نماز وغير نماز جايز است. همچنين فرش و روكش و آنچه كه لباس بر آن صدق نكند يا به لبه لباس بدوزند و بنابر احتياط استحبابى از چهار انگشت بيشتر نباشد اگر چه ابريشم خالص طبيعى باشد جايز است. همچنين دكمه و نخ وقيطان ابريشمى اگرچه زياد ومتعدد باشد مانعى ندارد، امّا لباسهاى كوچكى كه با آن ستر عورت نمىشود، بنابراحتياط واجب نبايد از ابريشم باشد.
(مسأله 525) جايز نيست آستر لباس از ابريشم باشد. اگرچه تا نصف آن باشد.
[1] – جهل مركب: يعنى حكم را نداند و نداند كه نداند.
(مسأله 526) اگر ابريشم با مقدارى پنبه يا پشم ومانند اينها مخلوط شود كه به آن عرفاً ابريشم خالص نگويند، پوشيدن آن مانعى ندارد. امّا اگر پنبه، پشم و مانند آن به حدّ كم باشد كه عرفاً به آن ابريشم صدق كند نماز با آن جايز نيست.
(مسأله 527) لباسى را كه نمىداند از ابريشم خالص است يا نه، نيز اگرشك كند كه ابريشم خالص است يا مخلوط پوشيدن آن جايز است.
(مسأله 528) ولى مىتواند بچه غير بالغ را لباس ابريشمى وطلاباف بپوشاند، اما نماز بچه در آن بنابراحتياط صحيح نيست.
موارد تعذر پوشش شرعى
اگر نمازگزار لباسى نيابد، چنانچه علف وبرگ درخت وگل در دسترس باشد، بايد خود را با آنهابپوشاند ونماز اختيارى بخواند و چنانچه آنها نيز يافت نشوند وناظر محترمى هم نباشد، بايد ايستاده نماز بخواند وركوع وسجود را با اشاره انجام دهد، وبنابراحتياط واجب دستها را بر عورت بگذارد. اما اگر ناظر محترم او را مىبيند، نشسته نماز بخواند وركوع وسجود را با اشاره بجاى آورد و احتياط مؤكد آن است كه اشاره سجود بيش از ركوع باشد.
(مسأله 529) اگر غير لباس غصبى، طلاباف، حرام گوشت، ابريشم يا نجس لباس ديگرى نداشته باشد و به پوشيدن آن ناچار شود، نماز در آنها صحيح مىباشد، ولى اگر پوشيدن آنها از روى ناچارى نباشد، بايد نماز را بصورت برهنه بخواند اگرچه بهتر آن است كه احتياطاً در خصوص لباس نجس بين نماز در آن وبرهنه جمع كند، اگرچه نماز با لباس نجس مجزى است چنان كه دراحكام نجاسات گذشت.
(مسأله 530) اگر چيزى ندارد كه در نماز، خود را با آن بپوشاند، چنانچه احتمال دهد كه تا آخر وقت پيدا كند، بنابراحتياط واجب بايد نماز را تأخير بيندازد و اگر نااميد باشد و در اول وقت نماز اضطرارى بخواند، چنانچه تا آخر وقت چيزى پيدا نكند نماز او صحيح است، ولى اگر تا پايان وقت لباسى براى پوشاندن خود پيدا كند، نماز را بايد اعاده نمايد.
(مسأله 531) اگر دو لباس دارد واجمالًا بداند يكى غصبى يا ابريشمى وديگرى مثلًا مباح يا پنبهاى است، بايد نماز را برهنه بخواند، ولى اگر اجمالًا بداند يكى حرام گوشت و ديگرى حلالگوشت است يااينكه يكى نجس وديگرى پاك است، بايد در هر دو نماز بخواند.