مسأله 2100 ـ جنسی را که میفروشد و چیزی را که عوض آن میگیرد پنج شرط دارد:
اوّل: آنکه مقدار آن با وزن یا پیمانه یا شماره و مانند اینها معلوم باشد.
دوّم: آنکه بتواند آن را تحویل دهد، وگرنه معامله صحیح نیست، مگر آنکه آن را با چیزی که میتواند آن را تحویل دهد بفروشد، که در این صورت معامله صحیح است، ولی اگر خریدار بتواند آن چیزی را که خریده به دست آورد، هرچند فروشنده قادر نباشد که آن را به او تحویل دهد، معامله صحیح است، مثلاً اگر اسبی را که فرار کرده بفروشد و خریدار بتواند آن را پیدا کند، معامله اشکال ندارد و صحیح میباشد و احتیاج به ضمیمه در این صورت نیست.
سوّم: خصوصیاتی که در جنس و عوض است، و به واسطه آنها میل مردم به معامله فرق میکند، معلوم باشد.
چهارم: آنکه متعلق حق دیگری نباشد، بهطوری که با خارج شدن از ملک مالک حق آن شخص از میان برود.
پنجم: خود جنس را بفروشد نه منفعت آن را، پس اگر مثلاً منفعت یک ساله خانه را بفروشد، صحیح نیست. ولی چنانچه خریدار بهجای پول، منفعت ملک خود را بدهد، مثلاً فرشی را از کسی بخرد و عوض آن، منفعت یک ساله خانه خود را به او واگذار کند، اشکال ندارد.
و احکام اینها در مسائل آینده ذکر خواهد شد:
مسأله 2101 ـ جنسی را که در شهری با وزن یا پیمانه معامله میکنند، در آن شهر انسان باید با وزن یا پیمانه بخرد، ولی میتواند همان جنس را در شهری که با دیدن معامله میکنند، با دیدن خریداری نماید.
مسأله 2102 ـ چیزی را که با وزن خرید و فروش میکنند، با پیمانه هم میشود معامله کرد، به اینطور که اگر مثلاً میخواهد ده من گندم بفروشد با پیمانهای که یک من گندم میگیرد ده پیمانه بدهد.
مسأله 2103 ـ اگر معامله از جهت نبودن یکی از شرطهایی که ذکر شد ـ غیر شرط چهارم ـ باطل باشد، ولی خریدار و فروشنده راضی باشند که در مال یکدیگر تصرف کنند، تصرف آنها اشکال ندارد.
مسأله 2104 ـ معامله چیزی که وقف شده باطل است، ولی اگر بهطوری خراب شود که نتوانند استفادهای را که مال برای آن وقف شده از آن ببرند، یا در معرض این جهت باشد مثلاً حصیر مسجد بهطوری پاره شود که نشود روی آن نماز خواند، فروش آن برای متولّی و کسی که در حکم اوست اشکال ندارد، و در صورتی که ممکن باشد، باید ـ بنا بر احتیاط استحبابی ـ پول آن را در همان مسجد به مصرفی برسانند که به مقصود وقف کننده نزدیکتر باشد.
مسأله 2105 ـ بیع وقف در صورتی که بین کسانی که مال را برای آنان وقف کردهاند اختلاف پیدا شود، بهگونهای که اگر مال وقف را نفروشند گمان آن برود که مال یا جانی تلف شود، محل اشکال است، ولی اگر واقف شرط کند که اگر صلح در فروش وقف باشد، بفروشند، فروختن آن در این صورت اشکال ندارد.
مسأله 2106 ـ خرید و فروش ملکی که آن را به دیگری اجاره دادهاند اشکال ندارد، ولی استفاده آن ملک در مدت اجاره مال مستأجر است. و اگر خریدار نداند که آن ملک را اجاره دادهاند، یا به گمان اینکه مدت اجاره کم است، ملک را خریده باشد، پس از اطلاع به کیفیت میتواند معامله خودش را به هم بزند.