صيغه آن است كه طلاق به وسيله آن واقع مىشود؛ مانند: «انت طالق» و «هى طالق» يا «فلانة طالق»، ولى با الفاظ «طلّقت فلانة» يا «طلّقتكِ» يا «انتِ مطلّقة» يا «فلانه مطلّقة» يا «انتِ علىّ حرام» يا «بريئة» و مانند آنها طلاق واقع نمىشود.
(مسأله 2721) كسى كه توانايى بر سخن گفتن دارد، نمىتواند با نوشتن و اشاره طلاق دهد.
امّا كسى كه از نطق عاجز است مىتواند با نوشتن و اشاره طلاق دهد. كسى كه بر تكلّم قدرت ندارد، خودش بايد طلاق دهد اگرچه با نوشتن، اشاره و مانند آن و طلاق دادن ولى از جانب او صحيح نيست.
(مسأله 2722) تعليق طلاق بر شرطى كه احتمال دارد تحقق يابد، يا بر صفتى كه حتماً تحقق مىيابد، موجب بطلان طلاق است. مثل اينكه بگويد: «اذا جاء زيد فانتِ طالق» يعنى اگر زيد بيايد مطلقه هستى. يا بگويد: «اذا طلعتِ الشّمس فانتِ طالق» وقتى خورشيد طلوع كند مطلقه هستى. اما اگر شرايط، مقوّم صحت طلاق باشد، يا صفت اكنون در موصوف موجود باشد طلاق صحيح است. مثل اينكه بگويد: «ان كنتِ زوجتى فانتِ طالق» يعنى اگر زن من هستى مطلقه هستى. يا در حالى كه به دست خود اشاره مىكند بگويد: «ان كانت هذه يدى فانتِ طالق» اگر اين دست، دست من است تو مطلقه هستى.