(مسأله 2523): اگر مرد بعد از عقد بفهمد که زن یکى از هفت عیب را که ذکر مى شود دارد، مى تواند عقد را بهم بزند.
“اول” دیوانگى “دوم” مرض خوره. “سوم” مرض برص. “چهارم” کورى “پنجم” زمین گیر بودن و در حکم آن است شلى که شل بودن او واضح باشد. “ششم” افضاء یعنى راه بول و حیض یا راه حیض و غائط او یکى شده باشد. “هفتم” آنکه گوشت یا استخوانى در فرج او باشد که مانعى نزدیکى شود.
(مسأله 2524): اگر زن بعد از عقد بفهمد که شوهر او یکى از چهار عیب را داشته باشد، مى تواند عقد را فسخ کند:
“اول” دیوانگى چه پیش از عقد باشد، و یا بعد از عقد، نزدیکى کرده باشد، یا بعد از آن دیوانه شود.
“دوم” آلت مردى نداشته باشد، یا بعد از عقد پیش از نزدیکى بریده شود.
“سوم” شوهر خصى باشد، یعنى تخمهایش را کشیده باشند، در صورتى که امر را بر آن زن مشتبه کرده باشند و در غیر صورت اشتباه، احوط طلاق دادن است.
“چهارم” مرضى دارد که نمى تواند وطى و نزدیکى نماید هر چند آن مرض بعد از عقد و پیش از نزدیکى عارض شده باشد، در تمام این صور بدون طلاق مى تواند عقد را بهم بزند. ولى در صورتى که شوهر نمى تواند نزدیکى نماید. لازم است که زن رجوع به حاکم شرع یا وکیل او نماید. و حاکم شوهر را یک سال مهلت مى دهد و چنانچه شوهر نتوانست به آن زن یا زنى دیگر نزدیکى کند، پس از آن زن مى تواند عقد را به هم بزند، و اگر آلت مردى بعد از نزدیکى بریده شود. و زن عقد ازدواج را فسخ کند فسخ اثرى ندارد، اگر چه احتیاط مستحب این است که شوهر او را طلاق دهد.
(مسأله 2525): اگر بواسطه آنکه مرد نمى تواند وطى و نزدیکى کند زن عقد را به هم بزند، شوهر باید نصف مهر را بدهد، ولى اگر بواسطه یکى از عیبهاى دیگرى که گفته شد، مرد یا زن عقد را به هم بزند، چنانچه مرد با زن نزدیکى نکرده باشد چیزى بر او نیست و اگر نزدیکى کرده، باید تمام مهر را بدهد.