مسأله ۲۶۷۰- اگر قسم بخورد كه كاري را انجام دهد يا ترك كند، مثلاً قسم بخورد كه روزه بگيرد، يا دود استعمال نكند۱، چنانچه عمداً مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد۲، يعني يك بنده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند، يا آنان را بپوشاند۳ و اگر اينها را نتواند بايد سه روز، روزه بگيرد۴.

۱- بهجت: انسان مي تواند با قسم خوردن، انجام كاري را كه مطلوب شارع است و يا ترك كاري را كه نهي شده است، بر خود واجب كند، اگر قسم بخورد كاري را انجام دهد يا ترك كند، مثلاً قسم بخورد كه روزه بگيرد، يا سيگار نكشد…

۲- زنجانی: چنانچه بدون عذر مخالفت کند گناه كرده است، و بايد كفّاره بدهد …

سيستاني: چنانچه عمداً مخالفت كند، گناه كرده است، و بايد كفّاره بدهد…

۳– گلپايگاني، صافي: يك بنده آزاد كند، يا ده مسكين را اطعام كند يا ده فقير را بپوشاند…

۴- خوئي، گلپايگاني، صافي، تبريزي، سيستاني، زنجانی،جوادی آملی: و بايد روزه پي در پي باشد.

وحید: یعنی يك بنده آزاد كند، يا ده فقیر را سیر كند، یا به هر کدام یک مدّ – که تقریباً ده سیر است – طعام، یعنی گندم یا آرد یا نان یا خرما و مانند اینها بدهد، یا آنان را بپوشاند، و اگر اینهارا نتواند، باید سه روز پی در پی روزه بگیرد.

*****

مكارم: مسأله ۲۳۰۲- هر گاه عمداً با قسم خود مخالفت كند بايد كفّاره دهد، ده فقير را سير كند، يا بر آنها لباس بپوشاند، يا يك بنده را آزاد نمايد و در زمان ما که بنده آزاد کردن موضوعیت ندارد میان دو چیز دیگر مخیّر است و اگر توانايي بر اينها نداشته باشد بايد سه روز روزه بگيرد.

فاضل: مسأله ۲۸۰۱- قسم دو نوع است:

الف: قسم براي انجام يا ترك كاري در آينده.

ب: قسم براي اثبات يا نفي چيزي.

الف: اگر قسم بخورد كه كاري را انجام دهد يا ترك كند مثلاً قسم بخورد كه روزه بگيرد، يا دود استعمال نكند، چنانچه عمداً مخالفت كند، بايد كفّاره بدهد، يعني يك بنده آزاد كند، يا ده فقير را سير كند، يا آنان را بپوشاند، و اگر اينها را نتواند بايد سه روز پي در پي ، روزه بگيرد.

ب: كسي كه براي اثبات يا نفي چيزي قسم مي خورد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مكروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ مي باشد ولي كفّاره قسم را ندارد. ولي اگر براي اينكه خودش يا مسلمان ديگري را از شرّ ظالمي نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشكال ندارد بلكه گاهي واجب مي شود امّا اگر بتواند توريه كند، يعني: موقع قسم خوردن طوري نيّت كند كه دروغ نشود بنابر احتياط واجب بايد توريه نمايد؛ مثلاً اگر ظالمي بخواهد كسي را اذيت كند و از انسان بپرسد كه او را نديده اي؟ و انسان يك ساعت قبل او را ديده باشد ولي بگويد او را نديده ام به اين قصد كه از پنج دقيقه پيش نديده ام.

مظاهری: مسأله ۲۲۲۴- قسم آن است كه به يكى از اسمهاى خداوند متعال قسم بخورد كه كارى را انجام دهد يا ترك كند گرچه آن كار مباح باشد (يعنى متعلق قسم راجح نباشد).

كليه مسائلى كه در نذر گفته شد در قسم نيز مى‏آيد مگر اينكه مورد نذر و عهد بايد راجح باشد (فعل واجب يا مستحب و يا ترك حرام و مكروه) ولى مورد قسم لازم نيست راجح باشد ولى بايد مرجوح هم نباشد (مثل ترك واجب يا مستحب و يا فعل حرام يا مكروه).

قَسَم خوردن بر سه قِسم است:

اوّل: قَسَمى كه نظير نذر و عهد است و چيزى را بر خود واجب يا حرام مى‏كند كه اگر بر طبق قَسَم عمل نكرد بايد كفّاره بدهد.

دوّم: قَسَمى كه منكر پيش قاضى بايد بخورد. كه اين قَسَم مربوط به باب قضاوت است.

سوّم: براى اثبات يا نفى چيزى نزد مردم قسم بخورد مثلاً فروشنده بگويد اين جنس را به خدا قسم به اين مبلغ خريده‏ام كه اگر دروغ بگويد از گناهان بزرگ است ولى كفّاره ندارد و اگر راست باشد مكروه است، ولى اگر براى كار خوبى باشد نظير اينكه خودش يا ديگرى از شرّ ظالمى نجات پيدا كند قسم بخورد مكروه نيست بلكه گاهى واجب مى‏شود گرچه قسم دروغ هم باشد.

امام خامنه ای، رساله آموزشی، ص ۲۷۶ –  قسم: تعریف: یعنی انسان به اسم خدا یا صفات مختص به آن، مانند “مقلب القلوب و الابصار” یا صفاتی‌‌که غالباً برای او به کار می‌رود و استعمالش ظهور در خدای متعال دارد (نه دیگران)، مانند خالق، رازق و رحیم، به هر زبانی که باشد، قسم بخورد کاری را انجام دهد یا ترک کند.

نکته: قسم به غیر لفظ ظاهر در حق تعالی

اگر لفظ استعمال شده ظهور در حق تعالی ندارد، اما شخص، منظورش ذات باری تعالی بوده، بنابر احتیاط واجب احکام قسم را دارد.

مسأله قسم به غیر نام خدا

اگر قسم به غیر خداوند باشد، مانند اینکه قسم به پیامبر اکرم(ص) یا ائمه معصومین(ع) یا به قرآن کریم و امثال آن باشد، قسم محقق نمی‌‌شود.

امام خامنه ای، رساله آموزشی، ص ۲۷۷ – شکستن قسم: هر آنچه در بخش شکستن نذر بیان شد، در قسم نیز جاری است.

کفاره شکستن قسم: حکم تخلف از قسم مانند نذر است.

شروط قسم

مسأله ۲۶۷۱- قسم چند شرط دارد:

اول: كسي كه قسم مي خورد بايد بالغ و عاقل باشد (و اگر مي خواهد راجع به مال خودش قسم بخورد بايد در حال بالغ شدن سفيه نباشد۱ و حاكم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نكرده باشد) و از روي قصد و اختيار قسم بخورد۲، پس قسم خوردن بچه و ديوانه و مست و كسي كه مجبورش كرده اند، درست نيست و همچنين است اگر در حال عصباني بودن بي قصد۳ قسم بخورد۴.

دوم: كاري را كه قسم مي خورد انجام دهد۵، بايد حرام و مكروه نباشد و كاري را كه قسم مي خورد ترك كند، بايد واجب و مستحبّ نباشد۶ و اگر قسم بخورد كه كار مباحي را بجا آورد۷، بايد ترك آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد و نيز اگر قسم بخورد كه كار مباحي را ترك كند بايد انجام آن در  نظر مردم بهتر از تركش نباشد۸.

سوم: به يكي از اسامي خداوند عالم قسم بخورد كه به غير ذات مقدس او گفته نمي شود مانند «خدا» و «الله» و نيز اگر به اسمی قسم بخورد که به غیر خدا هم می گویند ولی به قدری به خدا گفته می شود که هر وقت كسي آن اسم را بگويد، ذات مقدّس حق در نظر مي آيد، مثل آن كه به خالق و رازق قسم بخورد صحيح است۹.بلكه اگر به لفظي قسم بخورد كه بدون قرينه، خدا به نظر نمي آيد ولي او قصد خدا را كند بنابر احتياط بايد به آن قسم عمل نمايد،

چهارم: قسم را به زبان بياورد و اگر بنويسد يا در قلبش آن را قصد كند صحيح نيست ولي آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است۱۰.

پنجم: عمل كردن به قسم براي او ممكن باشد و اگر موقعي كه قسم مي خورد ممكن باشد۱۱ و بعد تا آخر وقتي كه براي قسم معين كرده عاجز شود يا برايش مشقت داشته باشد، قسم او از وقتي كه  عاجز شده به هم مي خورد۱۲.

۱- سبحانی: و از روى قصد و اختيار قسم بخورد پس قسم خوردن بچه و ديوانه و مست و خارج از اختيار درست نيست.[پایان شرط اول].

۲- اراكي،خویی، گلپايگاني، صافي، بهجت، سيستاني، تبریزی: كسي كه قسم مي خورد بايد بالغ و عاقل باشد و از روي قصد و اختيار(خویی، تبریزی: از روی قصد) قسم بخورد…

۳- گلپايگاني، صافي: بي اختيار…

سيستاني: بي قصد و یا بی اختيار…

۴- زنجاني: اوّل: كسي كه قسم مي خورد بايد مميّز و عاقل باشد و از روي قصد و اختيار قسم بخورد، پس قسم خوردن غير مميّز و ديوانه و مست و كسي كه مجبورش كرده اند درست نيست ولي اگر كسي كه مجبورش كرده اند بعداً قسمي را كه خورده اجازه دهد، صحيح خواهد شد، و نيز اگر درحال عصباني بودن بي قصد یا بی اختيار قسم بخورد صحيح نيست، و قسم بچه مميّز بدون اذن يا اجازه وليّ صحيح نيست…

وحید: (اوّل) كسى كه قسم مى خورد باید بالغ و عاقل باشد و از روى قصد و اختیار قسم بخورد، پس قسم خوردن بچّه و دیوانه و مست و كسى كه اكراهش كرده اند درست نیست، و همچنین است اگر در حال عصبانى بودن بى قصد قسم بخورد، و قسم سفیه و مفلس در صورتى كه مستلزم تصرّف در مال باشد صحیح نیست…

۵- خوئي، تبريزي، سيستاني: كاري را كه براي (خوئي: انجام) آن قسم مي خورد…

۶- بهجت: و قسم بر ترك امري كه راجح است، هر چند دنيوي باشد، منعقد نمي شود و متعلق قسم با رجحان بطور قطع كفايت مي كند ولي انعقاد قسم در امر متساوي الطرفين، يعني مباح، مبني بر احتياط است. [پايان شرط دوم]

وحید: و وجوب عمل به قسم متعلق به فعل یا ترك مباحى كه مصلحتى در دین یا دنیا در آن نباشد محلّ اشكال است[پايان شرط دوم].

۷- سيستاني: يا ترك كند، چنانچه آن فعل يا ترك از نظر عقلا رجحان داشته باشد يا براي شخص او مصلحتي دنيوي داشته باشد، قسمش صحيح است. [پايان شرط دوم]

۸- خوئي، تبريزي: بايد انجام آن بهتر از تركش نباشد…

زنجاني: دوم: كاري را كه قسم مي خورد انجام دهد بايد واجب يا مستحبّ باشد و كاري را كه قسم مي خورد ترك كند بايد واجب و مستحبّ نباشد، بنابراين اگر كاري انجام و ترك آن از هر جهتي يكسان باشد اگر ترك آن را قسم بخورد بايد به قسم خود عمل نمايد و اگر انجام آن را قسم بخورد لازم نيست انجام دهد…

سيستاني: يا خدا را به صفات و افعالي ياد كند كه مخصوص اوست مثلاً بگويد: قسم به آن كسي كه آسمانها و زمين را آفريد، و نيز اگر به اسمي قسم بخورد كه به غير خدا هم مي گويند ولي به قدري به خدا گفته مي شود كه هر وقت كسي آن اسم را بگويد، ذات مقدس حق درنظر مي آيد  مثل آن كه به خالق و رازق قسم بخورد، صحيح است بلكه اگر به اسمي قسم بخورد كه فقط در مقام قسم خوردن ذات حق از آن به نظر مي آيد مثل سميع و بصير باز هم قسمش صحيح است. [پايان شرط سوم]

۹– گلپايگاني، صافی، بهجت: [پايان شرط سوم]

خوئي، تبريزي: بلكه احتياط وجوبي در غير اين صورت نيز عمل به قسم است. [پايان شرط سوم]

زنجاني: و نيز اگر به قرينه اي به خداي متعال قسم بخورد صحيح است و بنابراحتياط بي قرينه هم صحيح است. [پايان شرط سوم]

وحید: بلكه به اسمى هم كه بر خدا و بر غیر خدا گفته مى شود اگر خدا را قصد كند و قسم بخورد، بنا بر احتیاط واجب به آن قسم عمل كند. [پايان شرط سوم]

۱۰- سيستاني: چهارم: قسم را به زبان بياورد، ولي آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است، و كسي كه قادر به تكلم نيست، اگر بنويسد و آن را در قلبش قصد كند كافي است، بلكه قادر بر تلكم نيز اگر بنويسد بنابراحتياط واجب بايد به آن عمل كند…

زنجاني: چهارم: قسم خوردن را به وسيله اي همچون گفتار يا نوشتار يا اشاره كردن انشاء كند، و ظاهراً لازم نيست قسم را به زبان آورد ولي نام خداوند را بايد به زبان آورد و نوشتن آن يا اشاره به آن كفايت نمي كند، و آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد و به خداوند عالم اشاره كند صحيح است…

۱۱- خوئي، تبريزي، وحید: و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتي كه عاجز مي شود قسم او بهم مي خورد و همچنين است اگر عمل كردن به نذر يا قسم يا عهد بقدري مشقت پيدا كند كه نشود آن را تحمل كرد.

زنجاني: و بعدا از عمل به آن عاجز شود، از وقتی که عاجز می باشد قسم او به هم می خورد و اگرعمل كردن به قسم با ضرر يا حرج (يعني مشقت زيادي كه معمولاً آن را تحمل نمي كنند) همراه باشد، مانع از صحت قسم نيست، آري گاه تحمل ضرر يا حرج از نظر شرع ناپسند است كه در اين صورت قسم به علت دارا نبودن شرط دوم صحيح نيست.

گلپايگاني، صافي: و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتي كه عاجز مي شود، قسم او به هم مي خورد و نيز اگر عمل كردن به قسم به قدري مشقت پيدا كند كه نشود آن را تحمل كرد و يا اينكه متعلق قسم در موقع عمل مرجوح يا حرام شود قسم به هم مي خورد و همين طور است حكم در عهد و نذر.

سبحانی: و بعداً از عمل به آن عاجز شود و يا عمل به آن برايش مشقت داشته باشد قسم او از وقتى كه عاجز و يا مشقت زا شده به هم مى خورد.

۱۲- اراكي: و همچنين است حكم در مورد نذر و عهد.

سيستاني: پنجم: عمل كردن به قسم براي او ممكن باشد، و اگر موقعي كه قسم مي خورد ممكن نباشد و بعداً ممكن شود، كافي است، و اگر موقعي كه قسم مي خورد ممكن باشد و بعداً از عمل به آن عاجز شود، از وقتي كه عاجز مي شود قسم او بهم مي خورد، و همچنين است اگر بقدري مشقت پيدا كند كه نشود آن را تحمّل كرد، و اين عجز اگر به اختيار او باشد يا بدون اختيار، ولي او در تأخير از زمان قدرت عذري نداشته باشد، گناه كرده و كفّاره واجب است.

مظاهری: رجوع کنید به ذیل مسأله ۲۶۷۰.

*****

فاضل: مسأله ۲۸۰۴- قسم كسي كه شرعاً اعتبار دارد كه:

۱- بالغ باشد. ۲- عاقل باشد. ۳- با اختيار و قصد باشد. ۴- اگر نسبت به امور مالي قسم مي خورد، سفيه و مفلس نباشد. بنابراين قسم كودك يا ديوانه يا كسي كه مجبور است قسم بخورد، يا از فرط عصبانيت نمي فهمد چه مي گويد، اعتباري ندارد و همين طور قسم كسي كه سفيه يا ورشكسته است و حاكم شرع او را از تصرّفات مالي منع كرده، اعتباري ندارد.

اگر قسم مي خورد كاري را انجام دهد يا ترك كند: ۱- بايد شرعاً بد نباشد. ۲- بايد شرعاً خوب باشد. ۳- اگر قسم بخورد كار مباحي كه شرعاً نه خوب است نه بد انجام دهد يا ترك كند، بايد طبق قسم خود عمل كند و اگر قسم بخورد كه كاري را كه فعلاً خوب است انجام دهد ولي هنگام انجام آن كار، شرعاً از جهاتي بد شود قسم او به هم مي خورد و لازم نيست آن را انجام دهد.

۲- قسم رابايد با زبان و لفظ صريح بيان كرد. ۲- قسمي اعتبار دارد كه يكي از اسماء خداوند متعال باشد مثل خدا يا الله. ۳- اگر به برخي از اوصاف خداي سبحان قسم بخورد كه معمولاً از آن صفت، خداي سبحان اراده مي شود يا قرينه اي به كار ببرد كه مراد او را بفهماند، قسم صحيح است. ۴- شخص لال، اگر با اشاره قسم بخورد، قسم او صحيح است، ولي كسي كه مي تواند سخن بگويد قسم او با اشاره صحيح نيست. ۵- قسم به مقدسات ديگر مثل قرآن و پيامبر و ائمه اطهار عليهم السلام احكام قسم را ندارد.

قسم در صورتي صحيح است كه انسان توانايي انجام آن ناتوان شود يا براي او مشقت داشته باشد، عمل به آن لازم نيست و قسم هم به هم مي خورد. كاري را كه عهد مي كند كه انجام دهد، نيز همين حكم را دارد، يعني اگر هنگام عمل غير مقدور شود،لازم نيست آن را انجام دهد.

مکارم: مسأله ۲۳۰۰- هرگاه کسى با شرايط زير قسم ياد کند بايد به قسم خود عمل نمايد و گرنه کفّاره دارد: 1ـ کسى که قسم ياد مى کند بايد بالغ و عاقل باشد و اگر درباره مال خود قسم مى خورد بايد سفيه نباشد، همچنين حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد و از روى قصد و اختيار قسم بخورد، بنابراين قسم خوردن بچّه و ديوانه و کسى که مجبورش کرده اند درست نيست، همچنين اگر در حال عصبانى بودن بدون اراده و قصد قسم بخورد. 2ـ کارى را که براى انجام آن قسم مى خورد بايد حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم بر ترک آن مى خورد واجب و مستحب نباشد و اگر براى انجام کار مباحى قسم مى خورد بايد ترک آن در نظر مردم بهتر از انجامش نباشد، همچنين اگر قسم براى ترک کار مباحى مى خورد بايد انجام آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد. 3ـ به يکى از نامهاى خداوند قسم ياد کند خواه نامى باشد که به غير ذات مقدّس او گفته نمى شود، مانند «خدا» و «اللّه» يا نامى که به غير او نيز گفته مى شود، ولى از قرائن معلوم است که مقصودش خداست، بلکه اگر به نامهايى قسم ياد کند که بدون قرينه خدا به نظر نمى آيد ولى او قصد خدا را کند بنابر احتياط واجب بايد به آن قسم عمل کند. 4ـ قسم را بايد به زبان بياورد، بنابراين اگر در قلبش بگذراند کافى نيست و در کتابت و نوشتن احتياط، عمل به آن است، ولى آدم لال اگر با اشاره قسم بخورد صحيح است. 5ـ عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر موقعى که قسم مى خورد ممکن باشد ولى بعداً عاجز شود يا مشقّت شديد داشته باشد از همان وقت که چنين شده قسم او به هم مى خورد.

جوادی آملی: مسأله 2879. قسم چند شرط دارد:

  1. کسى که قسم یاد میکند باید بالغ و عاقل باشد؛
  2. اگر مى‌خواهد دربارهٔ مال خودش قسم یاد کند باید در حال بالغ شدن سفیه نباشد؛
  3. حاکم شرع او را از تصرّف در اموالش منع نکرده باشد؛
  4. از روى قصد و اختیار قسم یاد کند، پس قسم خوردن بچه و دىوانه و مست و کسى که مجبورش کرده‌اند، صحیح نیست ، همچنىن است اگر در حال خشمگىن بودن بى‌قصد و بی‌اختیار قسم یاد کند.
  5. کارى را که قسم یاد میکند تا انجام دهد باید حرام و مکروه نباشد و کارى را که قسم مى‌خورد ترک کند، باید واجب و مستحبّ نباشد و اگر قسم یاد کند که کار مباحى را بهجا آورد باید ترکش در نظر مردم بهتر از انجامدادن آن نباشد، نىز اگر قسم یاد کند کار مباحى را ترک کند باید انجامدادن آن در نظر مردم بهتر از ترکش نباشد.
  6. به یکى از اسامى خدای سبحان قسم یاد کند که به غیر ذات مقدس او گفته نمى‌شود مانند «خدا» و «الله»، نىز اگر به اسمى قسم یاد کند که به غیر خدا هم مى‌گوىند، ولى به قدرى به خدا گفته مى‌شود که هر وقت کسى آن اسم را به زبان آورد، ذات مقدّس حقّ در نظر میاىد، مثل آنکه به خالق و رازق قسم بخورد صحیح است؛ بلکه اگر به لفظى قسم یاد کند که بدون قرىنه، خدا به نظر نمیاىد، ولى او قصد خدا را کند به احتیاط باید به آن قسم عمل نماید و قسم به مقدّسات دیگر مثل قرآن و پیامبر و ائمّهٔ اطهار احکام قسم را ندارد.
  7. قسم را به زبان آورد و اگر بنوىسد یا در قلبش آن را قصد کند صحیح نیست ، ولى کسى که توان تکلم ندارد، اگر با اشاره قسم بخورد صحیح است.
  8. عمل کردن به قسم براى او ممکن باشد و اگر هنگام قسم ‌خوردن ممکن باشد، سپس تا آخر وقتى که براى قسم معیّن کرده عاجز شود یا براىش مشقّت غیر قابل تحمّل داشته باشد، قسم او از وقتى که عاجز شده به هم مى‌خورد.

امام خامنه ای، رساله آموزشی، ص ۲۷۷ –  شرایط انعقاد قسم

۱. صیغه قسم که در بالا شرائط آن بیان شد.

۲. مقسم‌‌علیه {۱} در صورتی‌‌که قسم به انجام آن باشد، باید عمل واجب یا مستحب یا مباح باشد؛ چه رجحان در این عمل مباح باشد و چه نباشد و در صورتی‌‌که قسم به ترک آن است، عمل حرام یا مکروه یا مباح باشد. بنابراین در قسم، مقسم‌‌علیه نباید امر مرجوحی باشد.

مسئله

در صورتی‌‌که مقسم‌‌علیه هنگام قسم امر راجحی باشد و بعد از آن مرجوح شود، قسم باطل می‌‌شود؛ هرچند دوباره بعد از انحلال قسم دارای رجحان شود.

۳. مقسم‌‌علیه مقدور باشد و مشقت فراوان یا ضرر قابل ملاحظه نداشته باشد.

۴. کسی‌‌که قسم می‌‌خورد، باید بالغ، عاقل، بااختیار و قصد باشد و نسبت به مقسم‌‌علیه محجور نباشد.

۵. اذن پدر در مورد قسم فرزند، و اذن شوهر در مورد قسم زن، لازم است.

{۱} چیزی‌‌که بر آن قسم خورده شده است.

مسأله ۲۶۷۲- اگر پدر از قسم خوردن فرزند جلوگيري كند، يا شوهر از قسم خوردن زن جلوگيري نمايد، قسم آنان صحيح نيست.

این مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.

امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مسأله ۲۶۷۱.

*****

گلپايگاني، صافي: مسأله ۲۶۸۱- اگر پدر آنچه را فرزند قسم خورده بجا بياورد، بگويد بجا نياور و آنچه را قسم خورده بجا نياورد بگويد بجا آور، قسم او بي اثر مي شود.

بهجت: مسأله ۲۱۲۳- اگر پدر، فرزند را از قسم خوردن نهي كند و يا شوهر همسرش را از قسم خوردن نهي نمايد، قسم آنان صحيح نيست بلكه اگر پسر بدون اذن پدر و زن بدون اذن شوهر قسم بخورد، قسم آنان نيز منعقد نخواهد شد.

زنجاني: مسأله ۲۶۸۱- قسم فرزند بدون اجازه پدر و قسم زن بدون اجازه شوهر صحيح نيست، بنابراين اگر پدر يا شوهر از قسم خوردن، يا عمل به كاري كه به آن قسم خورده مي شود، قبل از قسم خوردن نهي كند، قسم صحيح نخواهد بود.

مکارم: مسأله ۲۳۰۱- هرگاه پدر از قسم خوردن فرزند (در هر سنّ و سالی که باشد) جلوگيرى کند يا شوهر از قسم خوردن زن مانع شود قسم آنان صحيح نيست، حتّى اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم ياد کند قسم آنان صحيح نمى باشد.

مسأله ۲۶۷۳- اگر فرزند بدون اجازه پدر و زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد۱، قسم آنان بعيد نيست صحيح نباشد۲ لكن نبايد احتياط را ترك كنند.

این مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.

۱- خوئي، تبريزي، سيستاني، نوري: پدر و شوهر مي توانند قسم آنان را به هم بزنند، (خوئي، تبريزي: بلكه ظاهر اين است كه قسم آنان بدون اجازه پدر يا شوهر، منعقد نمي شود و همچنين است حكم كنيز و بنده نسبت به مولايشان).

وحید: پدر و شوهر می توانند قسم آنان را به هم بزنند بلکه ظاهر ان است که قسم انان بدون اجازه پدر یا شوهر صحیح نیست.

۲- اراكي: [پایان مسأله]

مکارم، بهجت: رجوع كنيد به ذيل مسأله ۲۶۷۲.

امام خامنه ای: رجوع کنید به ذیل مسأله ۲۶۷۱.

*****

گلپايگاني، صافي: مسأله ۲۶۸۲- اگر زن بدون اجازه شوهر قسم بخورد و شوهر كاري را كه زن قسم خورده بجا نياورد، بگويد بجا آور يا قسم خورده بجا آورد بگويد بجا نياور، قسم زن بي اثر مي شود.

زنجاني: مسأله ۲۶۸۲- اگر فرزند با اجازه پدر يا زن با اجازه شوهر قسم بخورد، بعداً پدر يا شوهر نمي تواند قسم فرزند  یا زن را به هم بزند.مگر زن به کاری قسم خورده که انجام آن بدون اذن شوهر جایز نیست در این صورت شوهر می تواند در هنگام عمل اجازه انجام آن را ندهد در نتیجه عمل به قسم لازم نخواهد بود.

مسأله اختصاصي

بهجت: مسأله ۲۱۲۴- اگر انسان قسم بخورد كه كار واجب يا مستحبّي را انجام دهد و يا معصيت يا مكروهي را ترك كند، بايد به مفاد قسم عمل كند و مخالفت آن كفّاره دارد.

مسأله ۲۶۷۴- اگر انسان از روي فراموشي يا ناچاري۱ به قسم عمل نكند، كفّاره بر او واجب نيست و همچنين است اگر مجبورش كنند كه به قسم عمل ننمايند۲. و قسمي كه آدم وسواسي مي خورد، مثل اين كه مي گويد والله الآن مشغول نماز مي شوم و بواسطه وسواس مشغول نماز نمي شود، اگر وسواس او طوري باشد كه بي اختيار به قسم عمل نكند كفّاره ندارد.

این مسأله در رساله آیات عظام: مظاهری و سبحانی نیست.

۱- خوئي، سيستاني، وحید: فراموشی يا ناچاری یا غفلت…

تبريزي: فراموشی يا ناچاری یا  ندانستن…

جوادی آملی:فراموشى یا ناچارى یا غفلت و یا ندانستن مسأله…

۲- مكارم: اگر از روي فراموشي يا اجبار و اضطرار به قسم عمل نكند كفّاره ندارد…

*****

بهجت: مسأله ۲۱۲۵- تخلّف از قسم در صورت اضطرار يا فراموشي كفّاره ندارد.

مسأله ۲۶۷۵- كسي كه قسم مي خورد۱، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مكروه است و اگر دروغ باشد حرام و از گناهان بزرگ مي باشد۲، ولي اگر براي اين كه خودش يا مسلمان ديگري را۳ از شرّ ظالمي نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشكال ندارد بلكه گاهي واجب مي شود۴ و اين جور قسم خوردن غير از قسمي است كه در مسائل پيش گفته شد.

این مسأله در رساله آیت الله سبحانی نیست.

۱- خوئي، سيستاني، تبريزي، وحید: كه حرف من راست است…

زنجانی: کسی که برای اثبات یا نفی مطلبی قسم می خورد…

۲- سيستاني: اگر دروغ باشد حرام است بلكه قسم دروغي كه در مقام فصل منازعات خورده مي شود، از گناهان بزرگ مي باشد…

۳- زنجاني: مسلمان يا غير مسلمان را (كه اموال وي احترام دارد)…

۴- اراكي، گلپایگانی، صافی، وحید: امّا اگر بتواند توريه كند، يعني موقع قسم خوردن، طوري نيّت كند كه دروغ نشود بنابراحتياط واجب بايد توريه كند، مثلاً اگر ظالمي بخواهد كسي را اذيت كند و از انسان بپرسد كه او را نديده اي و انسان يك ساعت قبل او را ديده باشد، (اراکی: احتياط آن است كه)  بگويد: او را نديده ام و قصد كند كه از پنج دقيقه پيش نديده ام، (اراکی:  واين جور قسم خوردن غير از قسمي است كه در مسائل پيش گفته شد.)

خوئي، تبريزي، زنجانی: امّا اگر بتواند توريه كند، يعني موقع قسم خوردن طوري نيّت كند دروغ نشود بهتر اين است كه (زنجانی: بنابراحتیاط مستحب) توريه نمايد مثلاً اگر ظالمي بخواهد كسي را اذيّت كند و از انسان بپرسد كه او را نديده اي؟ و انسان يك ساعت قبل او را ديده باشد، (زنجانی: احتياط مستحبّ آن است كه) بگويد او را نديده ام و قصد كند كه از پنج دقيقه پيش نديده ام.

سيستاني: امّا اگر بتواند توريه كند و توجّه به آن هم داشته باشد احتياط واجب اين است كه توريه كند – يعني معنايي را اراده كند كه بر خلاف ظاهر لفظ است و نشانه اي براي مقصود خود اقامه ننمايد – مثلاً اگر ظالمي بخواهد كسي را اذيت كند و از انسان بپرسد كه او را ديده اي؟ و انسان يك ساعت قبل او را ديده باشد، بگويد او را نديده ام و قصد كند كه از پنج دقيقه پيش نديده ام.

فاضل: رجوع كنيد به ذيل مسأله ۲۶۷۰.

*****

مكارم: مسأله ۲۳۰۴- كساني كه براي اثبات مطلبي قسم مي خورند، اگر حرف آنها راست باشد قسم خوردن مكروه است و اگر دروغ باشد، حرام و از گناهان كبيره است، ولي اگر مجبور شود كه براي نجات خود يا مسلمانان ديگري از شر ظالمي قسم دروغ بخورد، اشكال ندارد، بلكه گاه واجب مي شود و اين نوع قسم خوردن كه براي اثبات مطلبي است، غير از  قسمي است كه در مسائل پيش گفته شد كه براي انجام كار يا ترك كاري بود.

بهجت: مسأله ۲۱۲۶- اگر انسان بدون اينكه تصميم قلبي بر انجام يا ترك كاري داشته باشد قسم بخورد، مثلاً در مكالمات روزمرّه بگويد: به خدا چنين شد يا چنين نشد اينگونه قسم موجب كفّاره نيست ولي اگر راست باشد مكروه است، و اگر دروغ باشد گناه است. اگر براي از بين بردن حقّ مسلماني، قسم بخورد حرام است. و اگر براي اينكه خودش يا مسلمان ديگري را از شرّ ظالمي نجات دهد قسم دروغ بخورد اشكالي ندارد، بلكه گاهي واجب مي شود.

مظاهری: مسأله ۲۲۲۷- قسم خوردن به مقدسات دينى غير از اسمهاى خداوند در صورت اوّل و دوّم (كه در مسئله قبل گفته شد) اثر و فايده‏اى ندارد و در قسم سوّم اگر راست باشد مكروه و اگر دروغ باشد از گناهان بزرگ است ولى كفّاره ندارد.

جوادی آملی: مسأله 2883. کسى که در مکالمات روزمرّه قسم یاد میکند برای مثال: میگوید: به خدا چنین شد یا چنین نشد، اگر حرف او راست باشد قسم خوردن او مکروه است و اگر دروغ باشد، قسم خوردن او حرام و از گناهان بزرگ است، ولى اگر براى اینکه خودش یا مسلمان دیگری را از شرّ ظالمى نجات دهد، قسم دروغ بخورد اشکال ندارد؛ بلکه گاهى واجب مى‌شود و اینگونه قسم خوردن غیر از قسمى است که در مسائل پىش، بیان شده است.

دانلود قسم – چهارده مرجع

لینک کوتاه: https://porsan.org/?p=3559