اگر پيرى، سبب ضعف و دشوارى روزه گردد اگرچه به حد حرج نرسد، مىتواند روزه نگيرد وبراى هر روز بايد يك مد طعام فديه دهد. ولى اگر شخصِ پير و كسى كه مبتلا به بيمارى تشنگى مىباشد، اصلًا نتوانند روزه بگيرد، لازم نيست فديه دهد حتى لازم نيست قضا كند اگرچه بر قضا قدرت داشته باشد. زنى كه زاييدن او نزديك است وروزه بر او يا حملش ضرر دارد، همچنين زنى كه شير او كم است در صورتى كه به او يا بچهاش ضرر برسد، روزه بر آنان واجب نيست ولى بايد آن راقضا كند، و در صورتى كه روزه براى باردارى يا بچه ضرر داشته باشد لازم است فديه نيز بدهد. در فديه سيركردن فقير به جاى دادن مدّ طعام كفايت نمىكند.
ترخيص[1] در اين موارد به معناى مخيّر بودن مكلف بين روزه و افطار نيست، بلكه به معناى اين است كه روزه واجب نيست اگرچه افطار بر آنان لازم است.
(مسأله 1066) فرقى ندارد زنى كه شير مىدهد مادر بچه يا دايه او باشد و بنابر اقوى زن شيرده وقتى مىتواند روزه نگيرد كه فرد ديگرى نباشد بچه را شير دهد يا امكان دادن غير شير مادر و شير خشك وجود نداشته باشد.