هرگاه روزه دار عمداً يكى از مبطلات روزه را انجام دهد چنانچه روزه از اقسامى باشد كه كفاره در آن واجب است- و آن روزه ماه رمضان، روزه نذر معين و روزه اعتكاف ميباشد- بر او كفاره واجب ميشود. اما كفاره قضاى ماه رمضان در افطار بعد از ظهر بنابر احتياط واجب است.
كفاره به كسى اختصاص دارد كه از روى علم وعمد يكى ازمبطلات روزه را انجام دهد، بلكه اگر جاهل بسيط، مقصر باشد كفاره دارد، ولى اگر جاهل بسيط قاصر يا جاهل مركب- اگرچه مقصّر- باشد كفاره ندارد. اما اگر به حرمت آن آگاه باشد مثل دروغ بستن برخدا، كفاره نيز واجب مىشود اگرچه مبطل بودن آن را نداند.
(مسأله 1032) مكلف در كفاره افطار يك روز ماه رمضان مخير است بين آزادكردن بنده يا دو ماه روزه گرفتن پشت سرهم يا اطعام شصت مسكين براى هر مسكين يك مد كه تقريباً 750 گرم مىباشد. كفاره افطار قضاى ماه رمضان در بعد از ظهر بنابر احتياط نيز همين است. اگر نتواند هيچ كدام از سه قسم كفاره را بدهد، چيزى بر او نيست، هرچند اگر سه روز را روزه بگيرد يا به اندازه توان صدقه بدهد بهتر است. كفاره افطار روزه نذر معين، كفاره قسم است كه بين آزاد كردن بنده و غذادادن ده مسكين هر كدام يك مد و لباس پوشاندن ده مسكين، مخير است و چنانچه نتوانست، سه روز پشت سرهم روزه بگيرد.
(مسأله 1033) با تكرار سبب در يك روز كفاره تكرار نمىشود، مگر در مورد جماع واستمنا كه باتكرار آن كفاره تكرار مىشود و اگر از هر سه مورد كفاره ناتوان باشد، بايد به مقدارى كه توان داردصدقه بدهد و اگر بعداً از كفاره توانايى يافت، ظاهر آن است كه بايد آن را بجاى آورد.
(مسأله 1034) اگر به حرام افطار كند، كفاره جمع[1] لازم نيست اگرچه احتياط مستحب كفاره جمع است.
(مسأله 1035) اگر مكلف در روز ماه رمضان، زن خود را بر جماع مجبور كند، بنابراحتياط مستحب دوكفاره و دو تعزير- پنجاه شلاق- بر عهده شوهر است چه زن دائمى باشد چه موقت. در مورد كنيز وهمچنين زنى كه شوهر خود را مجبور كند، اين حكم جارى نيست.
(مسأله 1036) اگر مكلف علم پيدا كند كه روزهاش باطل شده امّا نداند آنچه را كه انجام داده فقط قضادارد يا كفاره نيز دارد، كفاره واجب نيست و اگر مقدار و عدد كفاره را نداند، مى
[1] – كفاره جمع: يعنى هر سه نوع كفاره.
تواند به مقدار معلوم ومتيقن اكتفا نمايد و اگر شك كند كه به حلال و يا حرام افطار كرده است، كفاره آن فرقى نخواهد داشت. اگر شك كند كه در ماه رمضان افطار كرده است يا در قضاى آن قبل از ظهر، در اين صورت كفاره واجب نيست، ولى اگر در قضاى ماه رمضان بعد از ظهر افطار كرده باشد، غذادادن به شصت مسكين كافى است.
(مسأله 1037) اگر عمداً افطار كند آنگاه قبل از ظهر سفر نمايد كفاره ساقط نمىشود. همچنين اگربراى فرار از كفاره، قبل از ظهر سفر كند يا سفرى براى او پيش آيد، كفاره ساقط نمىشود. اگر عمداً افطار كند، سپس پيش آمدى مانند حيض، نفاس، بيمارى يا عذر ديگرى پيش آيد، بنابر اظهر كفاره ساقط نمىشود.
(مسأله 1038) اگر شوهر بنابر عذرى روزه نداشته باشد و زن روزه دار خود را بر جماع مجبور كند، كفاره بر هيچ كدام از شوهر و زن واجب نيست و چنانچه اجبار او مستلزم كار حرامى شود مثل اذيت كردن يا زدن يا دشنام دادن، شوهر گناهكاراست.
(مسأله 1039) جايز است به عنوان تبرع و كار خير كسى از طرف ميت كفاره روزه يا كفارات ديگر را بدهد، ولى از طرف فرد زنده جايز نيست، بله اگر آزادكردن بنده يا غذادادن مساكين به عنوان كفاره بر مكلف واجب باشد شخص ديگرى مىتواند از جانب مكلف زنده وكيل شود، ولى اگر روزه گرفتن به عنوان كفاره بر مكلف واجب گردد بايد خودش آن را انجام دهد و كسى ديگرى نمىتواند به جاى اوروزه بگيرد، مگر اينكه مكلف بميرد.
(مسأله 1040) به جا آوردن كفاره زمان محدودى نداشته و واجب فورى نيست، ولى كوتاهى وسهل انگارى در انجام آن نيز جايز نيست.
(مسأله 1041) مورد مصرف كفاره اطعام، فقرا مىباشند كه يا بايد آنها را سير نمود يا به هر يك از آنهايك مد غذا تحويل داد و بنابر احتياط مستحبى دو مد بدهد. مطلق طعام، مانند خرما، گندم، آرد، برنج، ماش و هرچه كه غذا محسوب مىشود كافى است. بنابر احتياط لازم در كفاره قسم به گندم و آرد و نان اكتفا نمايد.
(مسأله 1042) كفاره اطعام را بايد به شصت فقير بدهد و نمىتوان يك نفر را دو بار يا بيشتر سير نمايديا دو مد يا بيشتر به او بدهد.
(مسأله 1043) اگر فقيرى داراى خانواده فقير نيز باشد در صورتى كه ولى ايشان باشد و يا در دريافت كفارات از سوى ايشان وكيل باشد، ميتوان به تعداد افراد خانوادهاش به وى كفاره داد، پس اگر قبض نمود آنها مالك ميگردند و اگر افراد خانواده او بالغ باشند نمىتواند بدون اجازه آنها تصرف كند و اگر غير بالغ اند، بايد در مصالح آنهامصرف نمايد.
(مسأله 1044) اگر شخص فقير به مقدار متعارف نفقه زن خود را بدهد، آن زن فقير نيست و كفاره به اونمى رسد، مگر آنكه به نفقهاى كه بر شوهر واجب نيست محتاج باشد مانند اداى دين.
(مسأله 1045) اگر فقير طعام را مالك شد، ذمه كفاره دهنده فارغ مىشود ولازم نيست فقير طعام رابخورد بلكه مىتواند آن را به هر كس كه مىخواهد بفروشد.
(مسأله 1046) در دادن كفاره فرقى بين فرد كوچك و بزرگ نيست و بايد به طور مساوى به هر كدام يك مد طعام داد.