(مسأله 3622) در اوايل بحث ديات گذشت كه كشتن مؤمن، علاوه بر ديه، كفّاره نيز دارد امّا كفّاره به مواردى اختصاص دارد كه عنوان قاتل صدق باشد مانند جايى كه خود شخص در قتل مباشرت داشته باشد و بعضى مواردى كه شخص سبب قتل مىباشد، ولى در جايى كه عنوان قتل صدق نميكند كفاره نمىباشد، اگرچه ديه در آن مورد ثابت است مثل اينكه اگر سنگى را بگذارد يا چاهى را حفر كنديا كاردى را در غير ملك خودش نصب نمايد، آنگاه كسى به صورت اتفاقى به وسيله آنها هلاك بشود، دراين موارد كفاره نيست با اينكه ديه ثابت است.
(مسأله 3623) در وجوب كفاره به سبب كشتن مسلمان بين بالغ و غير بالغ، عاقل و ديوانه، مرد و زن و آزاد و بنده فرقى نيست هرچند بنده، بنده خود قاتل باشد. همين طور در قتل جنين بعد از دميده شدن روح بنابر احتياط كفّاره واجب مىباشد، امّا در سقط جنين قبل از دميدن روح كفّاره واجب نيست. كشتن كافر بدون ترديد كفّاره ندارد و در اين حكم بين ذمّى و غير ذمّى فرقى نيست.
(مسأله 3624) اگر گروهى در كشتن يك نفر شركت داشته باشند بر هريك از آنها كفّاره خواهد بود.
(مسأله 3625) بر قاتل عمدى در صورتى كه ولى مقتول به ديه رضايت دهد يا قاتل را عفو نمايد، بدون اشكال كفّاره واجب است، امّا اگر ولى مقتول، قاتل را به عنوان قصاص كشته باشد يا خود قاتل به سبب ديگرى مرده باشد، در اين صورت اظهر عدم وجوب كفاره است.
(مسأله 3626) اگر كودك يا ديوانه مسلمانى را بكشد، اظهر اين است كه كفاره بر آنها واجب نيست، چون قبلًا گذشت كه كفاره حكم تكليفى است و شرط آن بلوغ وعقل است.