(مسأله 1173): دوازده چیز نماز را باطل مى کند و آنها را مبطلات مى گویند.
“اول”: آنکه در بین نماز یکى از شرطهاى آن از بین برود، مثلاً در بین نماز بفهمد لباسش که ساتر است غصبى است.
“دوم”: آنکه در بین نماز عمداً یا سهواً یا از روى ناچارى، چیزى که وضو یا غسل را باطل مى کند پیش آید، مثلاً بول از او بیرون آید، ولى کسى که نمى تواند از بیرون آمدن بول و غائط خوددارى کند، اگر در بین نماز بول و غائط از او خارج شود، چنانچه به دستورى که در احکام وضو گفته شد، رفتار نماید نمازش باطل نمى شود، و نیز اگر در بین نماز از زن مستحاضه خون خارج شود، در صورتى که به دستور استحاضه رفتار کرده باشد نمازش صحیح است.
(مسأله 1174): کسى که بى اختیار خوابش برده اگر نداند که در بین نماز خوابش برده یا بعد از آن باید نمازش را دوباره بخواند.
(مسأله 1175): اگر بداند به اختیار خودش خوابیده و شک کند که بعد از نماز بوده، یا در بین نماز یادش رفته که مشغول نماز است و خوابیده نمازش صحیح است.
(مسأله 1176): اگر در حال سجده از خواب بیدار شود و شک کند که در سجده آخر نماز است، یا در سجده شکر، چنانچه بداند که بى اختیار خوابش برده، باید آن نماز را دوباره بخواند، و اگر بداند به اختیار خودش خوابیده و احتمال دهد که از روى غفلت در سجده نماز خوابیده نمازش صحیح است.
“سوم”: از مبطلات نماز آن است که دستها را به قصد اینکه جزء نماز باشد روى هم بگذارد و اگر به این قصد نباشد بلکه به عنوان ادب باشد نیز بنا بر احتیاط واجب نماز را دوباره بخواند.
(مسأله 1177): هر گاه از روى فراموشى یا ناچارى یا تقیه یا براى کار دیگر مثل خاراندن دست و مانند آن، دستها را روى هم بگذارد اشکال ندارد.”چهارم”: از مبطلات نماز آن است که بعد از خواندن حمد در صورتى که قصد دعا ننماید، و یا به قصد اینکه جزء نماز باشد آمین بگوید ولى اگر فقط به قصد دعا یا اشتباهاً یا از روى تقیه بگوید، نمازش باطل نمى شود.
“پنجم”: از مبطلات نماز آن است که عمداً یا از روى فراموشى پشت به قبله کند یا بطرف راست یا چپ قبله برگردد، بلکه اگر عمداً به قدرى برگردد که نگویند رو به قبله است. اگر چه به طرف راست یا چپ نرسد نمازش باطل است.
(مسأله 1178): اگر عمداً یا سهواً سر را به قدرى بگرداند که مواجه راست و یا چپ قبله یا بیشتر باشد نمازش باطل است، ولى اگر سر را کمى بگرداند که نگویند روى خود را از قبله برگردانده عمداً باشد یا اشتباهاً نمازش باطل نمى شود، و اگر به مقدارى برگرداند که بگویند روى خود را از قبله برگردانده است. ولى بحد راست یا چپ قبله نرسیده باشد، در این صورت چنانچه رو گرداندن عمدى باشد نماز باطل است، و اگر سهوى باشد نماز صحیح است.
“ششم”: از مبطلات نماز آن است که عمداً کلمه اى را بگوید که یک حرف یا بیشتر باشد اگر چه معنى هم نداشته باشد.
(مسأله 1179): اگر سهواً کلمه اى بگوید که یک حرف یا بیشتر دارد اگر چه آن کلمه معنى داشته باشد نمازش باطل نمى شود، ولى لازم است بعد از نماز سجده سهو بجا آورد چنانکه خواهد آمد.
(مسأله 1180): سرفه کردن و آروغ زدن و آه کشیدن در نماز اشکال ندارد ولى گفتن آخ و آه و مانند اینها اگر عمدى، باشد نماز را باطل مى کند.
(مسأله 1181): اگر کلمه اى را به قصد ذکر بگوید، مثلاً به قصد ذکر بگوید الله اکبر و در موقع گفتن آن، صدا را بلند کند که چیزى را به دیگرى بفهماند. اشکال ندارد، بلکه اگر به قصد این که چیزى به کسى بفهماند کلمه اى را به قصد ذکر بگوید اشکال ندارد.
(مسأله 1182): خواندن قرآن در نماز، غیر از چهار آیه اى که سجده واجب دارد و در احکام جنابت گفته شد و نیز دعا کردن در نماز اشکال ندارد، ولى احتیاط واجب آن است که به غیر عربى دعا نکنند.
(مسأله 1183): اگر چیزى از حمد و سوره و ذکرهاى نماز را عمداً بدون قصد جزئیت یا احتیاطاً چند مرتبه بگوید اشکال ندارد.
(مسأله 1184): در حال نماز، انسان نباید به دیگرى سلام کند، و اگر دیگرى به او سلام کند، بنا بر احتیاط واجب باید همانطور که او سلام کرده جواب دهد، مثلاً اگر گفته سلام علیکم در جواب بگوید سلام علیکم ولى در جواب علیکم السلام هر صیغه اى که مى خواهد مى تواند بگوید.
(مسأله 1185): انسان باید جواب سلام را چه در نماز یا در غیر نماز فوراً بگوید، و اگر عمداً یا از روى فراموشى جواب سلام را به قدرى طول دهد که اگر جواب بگوید جواب آن سلام حساب نشود، چنانچه در نماز باشد، نباید جواب دهد، و اگر در نماز نباشد، جواب دادن واجب نیست.
(مسأله 1186): باید جواب سلام را طورى بگوید که سلام کننده بشنود ولى اگر سلام کننده کر باشد یا سلام داده و تند رد شود، چنانچه انسان بطور معمول جواب او را بدهد کافیست.
(مسأله 1187): واجب نیست که نمازگزار سلام را به قصد دعا بگوید، یعنى از خداوند عالم براى کسى که سلام کرده سلامتى بخواهد، بلکه بقصد تحیت نیز بگوید مانعى ندارد.
(مسأله 1188): اگر زن نامحرم یا بچه ممیز یعنى بچه اى که خوب و بد را مى فهمد به نمازگزار سلام کند، نمازگزار باید جواب او را بدهد ولى در سلام زن که سلام علیک بگوید باید بگوید سلام علیک و کاف را زیر و زَبَر و پیش ندهد.
(مسأله 1189): اگر نمازگزار جواب سلام را ندهد اگر چه معصیت کرده ولى نمازش صحیح است.
(مسأله 1190): اگر کسى به نمازگزار غلط سلام کند به طورى که سلام حساب نشود، جواب او واجب نیست.
(مسأله 1191): جواب سلام کسى که از روى مسخره یا شوخى سلام مى کند و جواب سلام مرد و زن غیر مسلمان در صورتى که ذمى نباشند واجب نیست. و اگر ذمى باشند بنا بر احتیاط واجب به کلمه علیک اکتفا شود.
(مسأله 1192): اگر کسى به عده اى سلام کند، جواب سلام او بر همه آنان واجب است، ولى اگر یکى از آنان جواب دهد کافى است.
(مسأله 1193): اگر کسى به عده اى سلام کند و کسى که سلام کننده قصد سلام دادن به او را نداشته جواب دهد باز هم جواب سلام او بر آن عده واجب است.
(مسأله 1194): اگر به عده اى سلام کند و کسى که بین آنها مشغول نماز است شک کند که سلام کننده قصد سلام کردن به او را هم داشته یا نه، نباید جواب بدهد، و همچنین است اگر بداند قصد او را هم داشته ولى دیگرى جواب سلام را بدهد، اما اگر بداند قصد او را هم داشته و دیگرى جواب
ندهد، باید جواب او را بگوید.
(مسأله 1195): سلام کردن مستحب است، و خیلى سفارش شده است که سواره به پیاده و ایستاده به نشسته و کوچکتر به بزرگتر سلام کند.
(مسأله 1196): اگر دو نفر با هم به یکدیگر سلام کنند، بنا بر احتیاط واجب باید هر یک جواب سلام دیگرى را بدهد.
(مسأله 1197): در غیر نماز، مستحب است جواب سلام را بهتر از سلام بگوید، مثلاً اگر کسى گفت سلام علیکم در جواب بگوید سلام علیکم و رحمة الله.
“هفتم”: از مبطلات نماز خنده با صدا و عمدى است، و چنانچه عمداً بى صدا یا سهواً با صدا بخندد، ظاهر این است که نمازش اشکال ندارد.
(مسأله 1198): اگر براى جلوگیرى از صداى خنده حالش تغییر کند مثلاً رنگش سرخ شود، احتیاط واجب آن است که نمازش را دوباره بخواند.
“هشتم”: از مبطلات نماز آن است که براى کار دنیا عمداً با صدا گریه کند و احتیاط واجب آن است که براى کار دنیا بى صدا هم گریه نکند، ولى اگر از ترس خدا یا براى آخرت گریه کند، آهسته باشد یا بلند اشکال ندارد. بلکه از بهترین اعمال است.
“نهم”: از مبطلات نماز کارى است که صورت نماز را به هم بزند، مثل دست زدن و به هوا پریدن و مانند اینها عمداً باشد یا از روى فراموشى، ولى کارى که صورت نماز را بهم نزند، مثل اشاره کردن با دست اشکال ندارد.
(مسأله 1199): اگر در بین نماز به قدرى ساکت بماند که نگویند نماز مى خواند نمازش باطل مى شود.
(مسأله 1200): اگر در بین نماز کارى انجام دهد، یا مدتى ساکت شود و شک کند که نماز بهم خورده یا نه، جایز است نماز را قطع کرده و اعاده نماید و بهتر این است که نماز را تمام کرده و دوباره بخواند.
“دهم”: از مبطلات نماز، خوردن و آشامیدن است، که اگر در نماز طورى بخورد و بیاشامد که نگویند نماز مى خواند، عمداً باشد یا از روى فراموشى نمازش باطل مى شود، ولى کسى که مى خواهد روزه بگیرد، اگر پیش از اذان صبح نماز مستحبى بخواند و تشنه باشد، چنانچه بترسد که اگر نماز را تمام کند صبح شود، در صورتى که آب روبروى او در دو سه قدمى باشد مى تواند در بین نماز آب بیاشامد، اما باید کارى که نماز را باطل مى کند، مثل رو گرداندن از قبله انجام ندهد.
(مسأله 1201): اگر بواسطه خوردن یا آشامیدن عمدى، موالات نماز بهم، بخورد نیز بنا بر احتیاط واجب باید نماز را دوباره بخواند.
(مسأله 1202): اگر در بین نماز، غذائى را که در دهان یا لاى دندانها مانده فرو ببرد، نمازش باطل نمى شود، و اگر قند یا شکر و مانند اینها در دهان مانده باشد و در حال نماز کم کم آب شود و فرو رود احوط اجتناب است.
“یازدهم”: از مبطلات نماز، شک در رکعتهاى نماز دو رکعتى یا سه رکعتى، یا در دو رکعت اول نمازهاى چهار رکعتى است. در صورتى که نمازگزار در حال شک باقى باشد.
“دوازدهم”: از مبطلات نماز، آن است که رکن نماز را عمداً یا سهواً کم کند، یا چیزى را که رکن نیست عمداً کم نماید، یا چیزى را عمداً در نماز زیاد کند یا رکنى را مثل رکوع یا دو سجده از یک رکعت سهواً زیاد کند و اما زیاد کردن تکبیرة الاحرام سهواً مبطل نماز نیست.
(مسأله 1203): اگر بعد از نماز شک کند که در بین نماز کارى را که نماز را باطل مى کند انجام داده یا نه؟ نمازش صحیح است.