(مسأله 2591): کسى که به واسطه نداشتن زن به حرام مى افتد، واجب است زن بگیرد.
(مسأله 2592): اگر شوهر در عقد شرط کند که زن باکره باشد و بعد از عقد معلوم شود که باکره نبوده و بکارتش به نزدیکى مردى با او از بین رفته بنا بر احتیاط، نمى تواند عقد را به هم بزند ولى مى تواند با ملاحظه نسبت، تفاوت بین مهر باکره و غیر باکره را از مهرى که قرار داده اند بگیرد.
(مسأله 2593): ماندن مرد و زن نامحرم در محل خلوتى که کسى در آنجا نیست و دیگرى هم نمى تواند وارد شود در صورتى که احتمال فساد برود حرام است، و نمازشان هم در آنجا محل اشکال است، ولى اگر طورى باشد که کسى دیگر بتواند وارد شود، یا بچه اى که خوب و بد را مى فهمد در آنجا باشد یا احتمال فساد نرود اشکال ندارد.
(مسأله 2594): اگر مرد مهر زن را در عقد معین کند و قصدش این باشد که آن را ندهد، عقد صحیح است ولى مهر را باید بدهد.
(مسأله 2595): مسلمانى که منکر خدا یا پیغمبر یا معاد، یا از فرقه هاى خوارج و ناصبى و غلات بوده باشد و یا حکم ضرورى دین یعنى حکمى را که مسلمانان جزء دین اسلام مى دانند مثل واجب بودن نماز و روزه در صورتى که بداند آن حکم ضرورى دین است، انکار کند مرتد مى شود، و احکامى که در مسائل آینده ذکر مى شود بر او مترتب است.
(مسأله 2596): اگر زن پس از ازدواج به طورى که در مسأله پیش گفته شد مرتد شود، عقد او باطل مى گردد. و چنانچه شوهرش با او نزدیکى نکرده باشد عدّه ندارد. و همچنین است اگر بعد از نزدیکى مرتد شود ولى یائسه باشد اما اگر یائسه نباشد، باید به دستورى که در احکام طلاق گفته خواهد شد، عدّه نگهدارد و مشهور آن است که اگر در بین عدّه، مسلمان شود عقد او به حال خود باقى مى ماند ولى این حکم محل اشکال است و البته احتیاط در تجدید عقد، ترک نشود و معناى یائسه در مسأله (479) گذشت.
(مسأله 2597): مردى که مسلمان زاده است اگر مرتد شود، زنش بر او حرام مى شود. و باید به مقدار عده وفات که در احکام طلاق گفته مى شود عده نگهدارد.
(مسأله 2598): مردى که از پدر و مادر غیر مسلمان به دنیا آمده و مسلمان شده اگر بعد از ازدواج مرتد شود، عقد او باطل مى گردد، و چنانچه با زنش نزدیکى نکرده یا اینکه زن یائسه باشد عدّه ندارد، و اگر بعد از نزدیکى مرتد شود، و زن او در سن زنهاى باشد که حیض مى بیند باید آن زن به مقدار عدّه طلاق که در احکام طلاق گفته مى شود عدّه نگهدارد، و مشهور آن است که اگر پیش از تمام شدن عدّه، شوهر او مسلمان شود عقد او به حال خود باقى مى ماند ولى این حکم نیز محل اشکال است و البته احتیاط در تجدید عقد، ترک نشود.
(مسأله 2599): اگر زن در عقد با مرد شرط کند که او را از شهرى بیرون نبرد و مرد هم قبول کند، نباید زن را بدون رضایتش از آن شهر بیرون ببرد.
(مسأله 2600): اگر زنى از شوهر سابقش دخترى داشته باشد، شوهر بعدى مى تواند آن دختر را براى پسر خود که از این زن نیست عقد کند و نیز اگر دخترى را براى پسر خود عقد کند، مى تواند با مادر آن دختر ازدواج نماید.
(مسأله 2601): اگر زنى از زنا آبستن شود، در صورتى که خود آن زن یا مردى که با او زنا کرده، یا هر دوى آنان مسلمان باشند، براى آن زن جایز نیست بچه را سقط کند.
(مسأله 2602): اگر کسى با زنى زنا کند، چنانچه بعد از استبراء بنحو که در مسأله “2541” گفته شد او را عقد کند و بچه اى از آنان پیدا شود در صورتى که نداند از نطفه حلال است یا حرام، آن بچه حلال زاده است.
(مسأله 2603): اگر مرد نداند که زن در عدّه است و با او ازدواج کند چنانچه زن هم نداند و بچه اى از آنان به دنیا آید، حلال زاده است و شرعاً فرزند هر دو مى باشد ولى اگر زن مى دانسته که در عدّه است و تزویج در عدّه جایز نیست شرعاً بچه فرزند پدر است و در هر دو صورت عقد آنان باطل است و به یکدیگر حرام مى باشند.
(مسأله 2604): اگر زن بگوید یائسه ام نباید حرف او را قبول کرد ولى اگر بگوید شوهر ندارم حرف او قبول مى شود.
(مسأله 2605): اگر بعد از آنکه انسان با زنى که گفت شوهر ندارم ازدواج کرد، و بعداً کسى بگوید آن زن شوهر داشته چنانچه شرعاً ثابت نشود که زن شوهر داشته، نباید حرف آن کس را قبول کرد.
(مسأله 2606): تا دو سال پسر یا دختر تمام نشده، پدر نمى تواند او را از مادرش جدا کند، و احوط و اولى آنست که دختر را تا هفت سال از مادرش جدا نکند.
(مسأله 2607): مستحب است در شوهر دادن دخترى که بالغ است یعنى مکلف شده عجله کنند، از حضرت صادق ((علیه السلام)) روایت شده که یکى از سعادتهاى مرد آن است که دخترش در خانه او حیض نبیند.
(مسأله 2608): اگر زن مهر خود را به شوهر صلح کند که زن دیگر نگیرد واجب است که زن مهر را نگیرد و شوهر هم با زن دیگر ازدواج نکند.
(مسأله 2609): کسى که از زنا به دنیا آمده، اگر زن بگیرد و بچه اى پیدا کند آن بچه حلال زاده است.
(مسأله 2610): هر گاه مرد در روزه ماه رمضان یا در حال حیض زن، با او نزدیکى کند معصیت کرده، ولى اگر بچه اى از آنان به دنیا آید حلال زاده است.
(مسأله 2611): زنى که یقین دارد شوهرش در سفر مرده اگر بعد از عدّه وفات که مقدار آن در احکام طلاق گفته خواهد شد، شوهر کند و شوهر اول از سفر برگردد، باید از شوهر دوم جدا شود و به شوهر اول حلال است ولى اگر شوهر دوم با او نزدیکى کرده باشد، زن باید عده نگهدارد و شوهر دوم باید مهر او را مطابق زنهاى که مثل او هستند بدهد، ولى خرج عدّه ندارد.